آيت الله مجتهدی تهرانی(ره) :
من علمای بسياری را درک كردم ،از امام خمينی گرفته تا آيت الله بروجردی و آيت الله شاه آبادی و آيت الله حایری و …و اگر بخواهم در يک كلام نصيحت تمام بزرگان را بگويم می گويم :
اگر دنيا و آخرت می خواهيد ،اگر رزق و روزی می خواهيد.و در يڪ كلام اگر همه چيز می خواهيد نماز_اول_وقت بخوانيد
مرحوم شیخ_مرتضی_زاهد چندین سال در تهران نماز جماعت داشتند که از اطراف میآمدند پشت سر ایشان نماز بخوانند. نماز با حضور قلبی بود. بعد از نماز هم چند کلمهای موعظه میکردند. یک مرتبه بعضی از کسانی که پشت سر ایشان نماز میخواندند دیدند دو سه روز است ایشان حالت پریشانی دارد. بعضی از رفقایش از او پرسیدند حاج آقا! شما دو سه روز است که سردرگم هستید، اتفاقی افتاده است؟ ایشان فرمودند بله که پریشانم. دو سه شب قبل یک روایت دیدم از پیغمبر که آن روایت پریشانم کرده است. پیغمبر اکرم به امیرالمؤمنین فرمود: یا علی! به تعدادی که تو از راههای هدایت بلدی، شیطان هم از راههای گمراه کردن بلد است! امیرالمؤمنین چقدر راه برای هدایت بلد است؟! استاد این کار است. بعد ایشان میگفت حالا میخواهید من با چنین موجودی که به جان ما افتاده است خیالم راحت باشد و پریشان نباشم؟
بر اساس روایات، شیطان در ابتدای ماه_رمضان به بند کشیده شده و با پایان این ماه آزاد میشود. مراقب باشیم با نفْس امارهمان دستبهیکی نکند و جیبمان را که در این ماه مبارک پر کردهایم، خالی نکند.
حجت الاسلام مسعود عالی
در اولین جلسهای که با هم صحبت کردیم؛ بیمقدمه دو شرط برای ازدواجمان مطرح کرد؛
شرط اول مقید بودن به نماز، مخصوصا نماز صبح بود و دوم رعایت حجاب.
همین حقیقت بود که مرا به سوی ناصر جذب کرددر دوره و زمانهای که جوانها کمتر دغدغههایی از این دست دارند؛ یک پسر 21 ساله شرط ازدواجش را نماز گذاشت و این خیلی برایم مهم بود.
شهیدناصر مسلمی
ده سال با محمد زندگی کردم، هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه، به نماز اول وقت فوق العاده اهمیت می داد،
مسافرت که می رفتیم تا صدای اذان رو می شنید، توی بیابون هم بود می ایستاد،
بارها بهش می گفتم، مقصد که نزدیکه، نمازتون رو شکسته نخونین، بذارین برسیم خونه، نمازتون رو کامل و با خیال راحت بخونین.
ولی محمد می گفت:. شاید توی همین راه کوتاه، عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم؛ الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم؛ اگه رسیدیم خونه کامل هم می خونم….
زمانی که فرمانده بود، یک عده پشت سر او حرف می زدند. یک روز به او گفتم بعضی ها پیش دیگران بدِ شما را می گویند.خیلی تو هم رفت!! ، از اینکه این موضوع را با او درمیان گذاشتم پشیمان شدم.
رو به او کردم و گفتم: محمد جان! زیاد به این قضیه فکر نکن! گفت : من از اینکه پشت سرم حرف می زنن ناراحت نیستم! ، من که چیزی نیستم؛
از این ناراحتم که چرا آدم های به این خوبی، غیبت یک آدم بی ارزشی مثل من رو می کنن ؛ از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرام شدم؟!
سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم، خدایا این کجاست و من کجا… !!!
سردارشهید_محمد_بروجردی?
ازدواج و مشکلات ناشی از آن باعث می شود تا انسان در طول روز به جهت مسائل مختلف عصبانی شود کسی که ملاک سعادتمندیش محبت الهی است باید منتظر این شرایط باشد تا با بردباری خود و کظم غیض خود محبت خداوند را به دست آورد.
رسول خدا (صلی الله علیه و اله وسلم) فرمود:
محبت خدا واجب است بر کسی که خشمگین شود اما بردباری کند.
مشکات الانوار،ص۵۳۲