ﻋﺘﯿﻘﻪ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺭﻋﯿﺘﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ .
ﺩﯾﺪ ﻛﺎﺳﻪﺍﯼ ﻧﻔﯿﺲ ﻭ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭﮔﻮﺷﻪﺍﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﮔﺮﺑﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺏ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ .
ﺩﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﻛﺎﺳﻪ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺪ ﺭﻋﯿﺖ ﻣﻠﺘﻔﺖ ﻣﻄﻠﺐ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻗﯿﻤﺖ ﮔﺮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻣﯽﻧﻬﺪ.
ﻟﺬﺍ ﮔﻔﺖ : ﻋﻤﻮﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺁﯾﺎ ﺣﺎﺿﺮﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ؟
ﺭﻋﯿﺖ ﮔﻔﺖ: ﭼﻨﺪ ﻣﯽﺧﺮﯼ؟
ﮔﻔﺖ : ﯾﻚ ﺩﺭﻫﻢ .
ﺭﻋﯿﺖ ﮔﺮﺑﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﺘﯿﻘﻪ ﻓﺮﻭﺵﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ .
ﻋﺘﯿﻘﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﭘﯿﺶ ﺍﺯﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﮔﻔﺖ : ﻋﻤﻮﺟﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﺑﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺗﺸﻨﻪﺍﺵ ﺷﻮﺩ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﺎﺳﻪ ﺁﺏ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ .
ﺭﻋﯿﺖ ﮔﻔﺖ : ﻗﺮﺑﺎﻥ ، ﻣﻦ با این كاسه ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ پنجاه ﮔﺮﺑﻪ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪﺍﻡ، ﻛﺎﺳﻪ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻧﯿﺴﺖ ، عتیقه است.
ﻫﺮﮔﺰ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺣﻤﻘﻨد…
مردی تفاوت بهشت و جهنم را از فرشتهای پرسید. فرشته به او گفت: بیا تا جهنم را به تو نشان دهم.
سپس هر دو با هم وارد اتاقی شدند. در آنجا گروهی به دور یک ظرف بزرگ غذا نشسته بودند، گرسنه و تشنه، ناامید و درمانده…
هر کدام از آنها قاشقی در دست داشت با دستهای بسیار بلند، بلندتر از دستهایشان، آنقدر بلند که هیچ کدام نمیتوانستند با آن قاشقها غذا در دهانشان بگذارند. شکنجهی وحشتناکی بود.
پس از چند لحظه فرشته گفت: حال بیا تا بهشت را به تو نشان بدهم. سپس هر دو وارد اتاق دیگری شدند. کاملاً شبیه اتاق اول، همان ظرف بزرگ غذا و و عدهای به دور آن، و همان قاشقهای دسته بلند؛ اما آن جا همه شاد و سیر بودند…
مرد گفت: من نمیفهمم، آخر چطور ممکن است در این اتاق همه خوشحال باشند و در آن اتاق همه ناراحت و غمگین، در حالی که شرایط هر دو اتاق کاملاً یکسان است؟
فرشته لبخندی زد و گفت: ساده است، این جا مردمی هستند که یاد گرفته اند به یکدیگر غذا بدهند …
1- حسرت زندگي ديگران:
يکي از خوردني هاي بسيار خطرناک حسرت است. چقدر ناراحت کننده است وقتي انسان مي بيند که عده اي مدام در حال حسرت خوردن به زندگي اين و آن هستند که خوش به حال فلاني، چه خانه و زندگي و شرايط خانواده اي دارد و بدين شکل روح و روان خود را رنجور و بيمار کرده اند و روز به روز وخامت حالشان بيشتر مي شود.
2- حق دیگران
متاسفانه عده اي بدون توجه به عواقب خطرناک استفاده از اين خوردني غيرمجاز به راحتي، حق ديگران را مي خورند و اين حق مي تواند از موارد ساده اي مثل گرفتن نوبت يک نفر در صف نانوايي و عدم رعايت حق تقدم در رانندگي باشد تا مواردي همچون عدم پرداخت بدهي ها و تعهدهاي مالي که اکنون در بازار کسب و کار شاهد آن هستيم.
3- غصه:
يکي ديگر از خوراکي هاي مسموم، غصه است. کم نيستند کساني که عليرغم هشدارهاي فراوان، اندوه و غصه ي گذشته را مي خورند که چرا چنين و چنان شد و کاش فلان اتفاق نمي افتاد.
يادتان باشد غصه خوردن علاوه بر آنکه امروز شما را تباه و فاسد مي کند سلامت جسم و روان شما را نيز به طور جدي به خطر مي اندازد.
4- فريب دنيا:
يکي از خوردني هاي آلوده و بسيار شايع نيز اين است که انسان فريب زرق و برق چندروزه ي دنيا را بخورد و چنان مجذوب و شيفته و دلباخته ي دنيا شود و براي گرفتن سهم بيشتري از دنيا، به گونه اي تقلا و خودکشي کند که انگار عمر جاويدان دارند و تا ابد زنده خواهد ماند.اينها که از اين خوردني ها، بي مهابا استفاده مي کنند معمولاً اطرافيان، مرگ، قيامت و خدا را يک جا فراموش مي کنند.
ببینید چقدر ثواب گفته شده برای کسی که چشمش را از نامحرم بپوشاند. اگر به زمین نگاه کند، ثواب اعمال عبادی اهل زمین، برای آن است. به آسمان نگاه کند تسبیح و تقدیس ملائکه را برای او می نویسند.
این ها برای چیست؟ برای این است که یک نفر یاد بگیرد که در مدیریت چشم و نگاه، اخلاص را به گونهای مراعات کند که بوی شهوت ندهد. مشکل ما گاهی این است که به خودمان یاد می دهیم خوب آدم هایی باشیم و مراعات هم نکنیم. این دوگانگی شخصیت خیلی بد است. اگر نوع نگاه ها آلوده باشد، حرف خوب هم بزند. این خیلی بد است. این، بار را به منزل نمی رساند. چیزی نصیب ما نمی شود.
اگر هزار کتاب، بدانیم و بخوانیم و بنویسیم، به کار ما نمی آید. باید درونمان یکدست، پاک و زلال و خدایی و از آلودگی ها دور بشود، این اخلاص است. مسیر به سمت این، حرکت به سمت اخلاص است.
✍️ ملکوتیان
زمان در برزخ برای مومنان زودتــر از دنیا، و نسبت به گناهکاران دیرتر میگذرد.
حضرت علی علیهالسلام با یاران خود به قبرستان وادی السلام رفتند،
بر سر قبری ایستادند و فرمودند:
ای بنده خدا به اذن خدا از جای برخیز، یاران او دیدند فردی با محاسن سفید از قبر خارج شد و سلام داد.
حضرت فرمود:
چند_سال است از دنیا رفته ای؟
پاسخ داد: به سال نرسیده
فرمودند: چند ماه است؟
گفت: به ماه نرسیده
فرمودند: چند روز؟
گفت: روز هم نشده، شاید ساعتی گذشته
حضرت برای او دعا کرد و آن مرد به قبر بازگشت بعد به یاران خود فرمود:
این پیرمرد صدسال است که از دنیا رفته ولی چون در بهشت_برزخی بوده طول زمان در عالم برزخ برای او کمتر از ساعت بوده است.
سر قبر دیگری رفتند و صاحب قبر را صدا زدند شخص سیاه روی با حالتی زار و خسته از قبر بلند شد. سلام کرد و همان سوال ها را حضرت از او پرسید و در نهایت آن مرد جواب داد 100سال بر من گذشته حضرت او را نیز دعا کرد و آن فرد به قبر بازگشت. سپس به یاران خود فرمود:
این مرد را یک ساعت نمیشود که دفن کردند ولی کثرت_گناهان و عذاب های قبر زمان را بر او طولانی نشان داده.
بعد فرمودند:
همین است فرق مؤمن وغیرمؤمن
این است که از برخی روایات برمیآید که کل عالم برزخ برای اولیای خدا و مؤمنین بیش از سه_روز نیست!
کتاب برزخ و نفخه صور