"مدرسه علمیه کوثر علی آباد"

"مدرسه علمیه کوثر علی آباد"

همسفر عشق....!

10 آذر 1395

 

مارا نمانده است دگر وقت گفت گو حسین /  تا درد خویش با تو بگوییم مو به مو حسین

از خار گر چه گرد حرم پاک کرده ای /  تا شام و کوفه راه درازی است پیش رو حسین

تنها گذاشتیم تنت را و می رویم /  اما سر تو همسفر ماست کو به کو حسین

بی تاب نیستیم…خداحافظت حسین /  بی آب نیستیم…. خداحافظت حسین

منبع: با تصرف

 مجموع غزلیات حق السکوت/محمد مهدی سیار/ص76

 

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 3 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
 (1)
4 ستاره:
 
 (0)
3 ستاره:
 
 (0)
2 ستاره:
 
 (0)
1 ستاره:
 
 (0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: حرف های حضرت زینب با امام حسین درد دل حضرت زینب شعر درباره حضرت زینب

موضوعات: مناسبتها, آسماني لینک ثابت

نظر از: محافظین حریم زینبی(س) [عضو] 

سلام دوست عزیز با سپاس از حضور فعال و ارزشمند شما، مطلب شما در وبلاگ محافظین حریم زینبی به اشتراک گذاشته شد .
http://mohafezin-zeinabi.kowsarblog.ir/?p=301486&more=1&c=1&tb=1&pb=1

1395/09/11 @ 18:15
نظر از: طوبی [عضو] 
طوبی

???????????????? بشارت باد بر شما اتمام ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول، ماه شادمانی و سرور اهلبیت(ع) و پیروانشان مبارك باد… ????????????

1395/09/11 @ 07:31
نظر از: رحیمی [عضو] 
5 stars

امان نداد مرا این غم و به جان افتاد
میان سینه ام این درد بی امان افتاد
به راه روی زمین می نشینم و خیزم
نمانده چاره که آتش به استخوان افتاد
چنان به سینه ی خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بال کبوتران افتاد
کشیده ام به سر خود عبا و می گویم
بیا جواد که بابایت از توان افتاد
بیا جواد که از زخمِ زهر می پیچد
شبیه عمه اش از پا نفس زنان افتاد
شبیه دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهای بیابان به خیزران افتاد
به روی ناقه ی عریان نشسته ، خوابیده
وغرق خواب پدر بود ناگهان افتاد
گرفت پهلوی خود را میان شب ناگاه
نگاه او به رخ مادری کمان افتاد
دوید بر سر دامان نشست خوابش برد
که زجر آمد و چشمش به نیمه جان افتاد
رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و
به هر دو گونه ی زهرا ترین نشان افتاد
رسید زجر و پی خود دوان دوانش بُرد
که کار پنجه ی زبری به گیسوان افتاد
به کاروان نرسیده نفس نفس می زد
به خارهای شکسته کشان کشان افتاد
دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس
دوباره رأس اباالفضل از سنان افتاد

شعر از حسن لطفی

دوست عزیزم شهادت مولای غریبان بر شما تسلیت باد.

1395/09/10 @ 19:26


فرم در حال بارگذاری ...