27 اردیبهشت 1399
روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت: چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام، روبروى خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مى کنند. هر روز و گاه نيز شب ها مردان متفاوتى آنجا رفت و آمد دارند. دیگر مرا تحمل اين اوضاع نيست. عارف گفت شايد اقوام باشند؟؟! گفت نه. من… بیشتر »
1 نظر