موضوع :اهميت و جايگاه بصيرت از منظر اسلام
محقق:معصومه زنگانه
اهمیت و جایگاه بصیرت :
این تحقیق بنا دارد ،که به اهمیت و جایگاه بصیرت در نگاه اسلام ، امام و رهبری دست پیدا کند . اما از آنجا که در موضوع اصلی پژوهش سخنان امام و رهبری مورد لحاظ واقع شده، از این رو غالب سخنانی که در این فصل به میان خواهد آمد، جدای از آیات و روایات، سخنان این دو بزرگوار خواهد بود .ابتدا با چند جمله از آیات و روایات اهمیت بصیرت را بیان می کنیم ؛ سپس برای روشن تر شدن اهمیت و جایگاه (بصیرت ) کاربردهای آن را از دریچه ی آیات روایات و امام و رهبری که از اولویت و حساسیت بیشتری بر خوردارند، تبیین و مورد بررسی قرار خواهیم داد .
در زمینه ي اهمیت و جایگاه بصیرت آیات و روایات فراوانی وجود دارد اما از آنجا که ذکر همه ی موارد آن در این تحقیق قابل گنجایش نيست ، از این رو نوشته ی حاضربه بررسی برخی از آن هاخواهد پرداخت . با مراجعه به آیات روح بخش قرآن کریم مشاهده می شود که از ویژگی های پیامبران الهی داشتن بینش صحیح از رفتارها و کردارهاست و نیز جامعه ی اسلامی و پیروان دین را نیازمند به این ویژگی ها دانسته است .
آن جا که خداوند متعال می فرمایند : (قُل هذه سبیلی اَدعوا اِلیَ اللهَ عَِلی بَصیرۀٍٍ اَنا وَ مَنِ اتَّبَعَنی ؛ بگو این راه من است ؛ من و پیروانم با بصیرت کامل ، همه ی مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم) .ارزش و اهمیت بصیرت در برخی از آیات قرآن از جمله (آیه 50/ سوره مبارکه انعام ) به گونه ای دیگر حاصل می شود . (قُل هَل یَستَوی الاَ عمی وَ البصیر :بگو آیا مساوی هستند کوروبینا ؟) که در این آیه خداوند با برتر شمردن بینایی بر نابینایی و کوردلی جایگاه بصیرت را روشن می سازد .
در روایات نیز وجود بصیرت در افراد از اهیمت ویژه ای برخوردار شده است به گونه ای که پیامبر اکرم (صلَّی اللهُ عَلَیه وَ آلِه و سَلَّم ) می فرمایند (لَیسَ الاَعمی یَعمی بَصَرُهُ، اِنّما الاَعمی مَن تَعمی بَصیرَتُهُ ، کور آن کسی نیست، که دیده اش کور باشد ، بلکه کور واقعی کسی است که(چشم ) بصیرتش کور باشد) .
همچنين مولا امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) نیزدر این زمینه فرموده اند : (فَقدَ البَصَر اَهوَن مِن فَقدِ البَصیرة) چشم سر نداشتن آسانتر از فقدان بصیرت است )برای روشن شدن سخن حضرت، لازم به ذکر است که چشم یکی از نعمت های الهی به شمار می آید که انسان به واسطه ی آن بسیاری از چیزها از جمله رنگ ، شکل و مقدارها را می تواند تشخیص دهد ، اما خداوند ابزارهای دیگری چون گوش و سایر حواس را به انسان عطا نموده است ،که توسط این حواس شخص نسبت به بسیاری از مسائل موجود در جامعه می تواند شناخت به دست آورد . انسانی که ازچشم ظاهری بی بهره می باشد؛ فقط از نگاه هر آنچه دیدنی است محروم می شود؛ اما انسانی که بصیرت ندارداز همه ی معارف بی بهره خواهد بود؛ نه فقط از دیدنی ها . لذا تمام معارف توسط بصیرت که همان بینایی قلبی است ، حاصل خواهد شد .
درجای دیگر به حضرت علي (ع)،نتیجه ی بی بصیرتی زندگی افراد را مانند کسی می دانند که به بیراهه رفته و هر چه بیشتر پیش می رود از مسیر اصلی دورتر می گردد. در ادامه نیز باید گفت از آنجا که امام خمینی (ره ) و مقام معظم رهبری(دام بركاته ) ادامه دهنده ی اهداف پیامبر عظيم الشأن و اهل بیت (عليه السلام ) می باشند؛ لذا سخنان آنان ، مبنی بر لزوم بصیرت در عرصه های مختلف زندگی با توجه به شرایط پیچیده ی جهان و همچنین با نظر به این امر که اطاعت از رهنمودهای این دو بزرگوار به عنوان ولی فقیه جامعه ی عصر خود بر هر فرد مسلمانی واجب شده ، مورد بررسی واقع قرار خواهدگرفت. و با تحلیل و بررسی برخی از بیانات این دو اندیشمند سیاسی جامعه ی اسلامی در دوران حاضر ، که خود نمونه ی والای افرادبصیر هستند ، نوشتار حاضر اهمیت و جایگاه مسئله ی (بصیرت ) را در عصر معاصر روشن مي سازد .
1
پول را كه انداخت توي صندوق صدقات ، نفس راحتي كشيد .
- نزديك بود جريمه ام يادم بره !!
- جريمه چي ؟
- آخه ديشب يادم رفت مسواك بزنم .
توي اين همه بگير و ببند و آتش و غوغا به چه چيز هايي فكر مي كرد.
« ابو الاسود دوئلي » از بزرگان علم و فصاحت و از شيعيان خالص امير مؤمنان (ع) بود . معاويه براي فريفتن او حلواي خاص يا عسل زعفراني براي او فرستاد . دختر كوچك وي مقداري از آن عسل بر دهانش گذاشت . پدرش به او گفت :
يا بنتي ! القيه فانه سم ؛ اي دخترم عزيزم ! آن را بيرون بريز كه آن سم است !
اين عسل گرچه شيرين است ، ولي به هدف شومي براي ما فرستاده شده است و از اين طريق مي خواهند ما را از محبت و ولايت علي (ع) دور كنند … آن دختر با گذاشتن انگشت بر دهان خويش هر چه خورده بود ، بيرون ريخت و اشعار زير را انشاء كرد:
ابا الشهد المزعفر يا بن هند
نبيع لك اسلاما و دينا
معاذ الله كيف يكون هذا
و مولينا امير المؤمنينا . سفينه البحار ، شيخ عباس قمي ، ج1 .
يعني : اي پسر هند ! با عسل زعفراني مي خواهي اسلام و ايمان را {از ما بگيري و ولايت را به همين ارزاني } به تو بفروشيم ! پناه بر خدا {از اين معامله} ! چگونه اين كار ممكن است ، در حالي كه مولاي ما {و امام ما} امير المؤمنين (ع) است .
الف ) شكوفايي استعداد ها
اعتماد به نفس ، منشأ بروز استعدادهاي دروني است ، و به تجربه ثابت شده است كه استعداد هاي متوسط ، همواره بر اثر يك تصميم درست و اراده ي محكم در راه تحقق آن ، به موفقيتي به مراتب بالا تر از موفقيت استعداد هاي بر جسته نايل آمده اند «رسالت اخلاق ، موسوي لاري ، ص269 »با اندك تصرف.
ب ) عزت و سربلندي
اعتماد ه نفس باعث عزت و سر بلندي مي شود .
امام باقر (ع) مي فرمايد : « الياس عما في ايدي الناس عز للمؤمن . » (كافي ، شيخ كليني ، جلد 3 ،ص219.) «چشم طمع نداشتن به دست مردم (به امكانات آنها ) موجب عزت مؤمن است .»
ج ) تكامل و پيشرفت
اعتماد به نفس ، اساس هر پيشرفتي است ، اگر ملتي بدين صفت عالي آراسته گردد ، تواناتر مي شود ، و به تجربه نيز ثابت شده است كه پيشرفت ها و ترقيات حيرت انگيز بشري در سايه اتكا به نفس و فعاليت هاي مداوم آنان به دست آمده است .
قرن ها بود كه مسلمانان ، گوهر اعتناد به نفس را از دست داده بودند تا اين كه امام خميني - ره - بار ديگران اين رمز پيروزي را به آنان باز گردانيد و به آن ها فهماند كه مي توانند روي پاي خودشان بايستند .
پيروزي ملت ايران بر رژيم طاغوت و حاميان بين المللي آن ها و سر افرازي اين ملت در همه صحنه هاي مبارزه عليه آمريكا و اذنانش به ويژه در طول هشت سال دفاع مقدس نيز از بركات همين اعتماد به نفس حاصل آمده است .