باز باران با ترانه ، مي خورد بر بام خانه
بادم آمد كربلا را، دشت ژرشور و بلا را
گردش يك ظهر غمگين ، گرم وخونين
لرزش طفلان نالان ، زير تيغ و نيزه ها را
با صداي گريه هاي كودكانه ،
و در اين صحراي سوزان
مي دود طفلي سه ساله ، پر ز ناله
دل شكسته پاي خسته ….باز باران قطره قطره
مي چكد از چوب محمل ، آخ باران…
كي بباري بر تن عطشان ياران
تر كند از آن گلو را ، آخ باران…آخ باران !
مهلا حاجي آبادي
ای پدرجان! خیر مقدم گویمت
گاه میبوسم، گهی میبویمت
نرگس چشمان خود را باز کن
کم برای دختر خود، ناز کن
گوش کن، درد دلم بشْنیدنی است
حال زهرای سهساله، دیدنی است
من تو را بهتر ز جان میدانمت
بر روی دامان خود بنْشانمت
من ز مهمانداریام هستم خجل
نیست بر خوانم به غیر از خون دل
گاه خوردم کعب نی، از آن و این
گاهگاهی میشدم نقش زمین
حال میدانم که نازم میخری
باغبان! نیلوفرت را میبری
گر بری همره مرا، ای هست من!
عمّه راحت میشود از دست من
عمّهجان! آمد مرا صبح وصال
میروم امشب، حلالم کن حلال
منبع / اشعار عاشورایی
حركت كاروان امام از هشتم ذي حجه تا دوم محرم كه به كربلا رسيد، حركتي بود براي بيدار نمودن
انسانهاي تمامي تاريخ.اين كاروان، منزل به منزل راه ميسپرد تا آميزهاي از عظمت و عزت و
مظلوميت را بر صفحات تاريخ بنگارد وسرانجاماين كاروان در دهم محرم 61 هجري حماسهاي
را آفريد، حماسه عشق، حماسه هويت انساني، حماسه عاشورا.
روز شمار اين حماسه، شمارش لحظاتي است كه انسانهايي عاشق از فراز اين روزها به معراج رفتند
و در هر منزلي ازخود خاطرهاي به جاي نهادند، خاطرهاي كه هر قصه آن درسي از عزت نفس
و كرامت ذاتي انسان كامل امام حسين (عليه السلام) ميباشد.
ورود امام حسین(ع)به کربلا
بنابر قول مشهور در این روز در سال 61هجری آقا و مولایمان حضرت ابا عبدالله الحسین سید الشهدا(ع)با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند.( بحار النوار-ج.44،ص.382)
در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد.امام(ع)پرسیدند:نام این زمین چیست؟گفتند:((غاضریه)).نام دیگرش را پرسیدند،گفتند:((شاطی الفرات)).فرمودند:اسم دیگری هم دارد؟گفتند:((کربلا))هم می گویند.در این هنگام حضرت آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند:((اللهم انی اعوذ بک من الکرب و البلاء.به خدا قسم اینجا زنان و کودکان ما را به اسیری می برند!به خدا قسم اینجا پرده ی حرمت ما دریده می شود . ای جوانمردان ،فرود آیید که محل قبرهای ما اینجاست…)). (از مدینه تا مدینه ص.326)
نامه ی امام حسین(ع)برای اهل کوفه
در این روز امام حسین(ع)برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهر صیداوی دادند که به کوفه برساند .مامورین در بین راه قیس را گرفتند ،و پس از آنکه او بر ضد یزید و ابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند.
هنگامی که خبر شهادت قیس به امام حسین(ع)رسید آن حضرت گریستند و فرمودند :اللهم اجعل لنا و لشیعتنا عندک منزلا کریما،واجمع بیننا و بینهم فی مستقر من رحمتک انک علی کل شیء قدیر.(بحار الانوار.ج44،ص.382)
امام زمان (ع) خطاب به جد بزرگوارشان سيدالشّهدا (ع)مي فرمايند:
اگر روزگار مرا به تاخير انداخت و از ياري تو دور ماندم و نبودم تا با دشمنان تو جنگ و با بدخواهان تو پيكار نمايم ، هم اكنون هر صبح و شام بر شما اشك مي ريزم و به جاي اشك در مصيبت شما از ديده خون مي بارم و آه حسرت از دل پر درد بر اين ماجرا مي كشم.
منبع /سایت تاریخ نگار محرم
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که جانها همه دیوانه اوست
فرا رسیدن ایام محرم را به تمام طلاب گرامی تسلیت عرض مینماییم.
قال على علیه السلام:
وَماأعمالُ البِرِّ كُلُّها وَالجِهادُ فى سَبيلِ اللّهِ عِندَ المرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنكَرِ إِلاّ كَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ؛
همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطرهاى است در درياى عميق.
نهج البلاغه ، حکمت374
قال علی علیه السلام:
إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهىَ عَنِ المُنكَرِ لا يُقَرِّبانِ مِن أَجَلٍ وَلا يَنقُصانِ مِن رِزقٍ ، لكِن يُضاعِفانِ الثَّوابَ وَيُعظِمانِ الجرَ وَأفضَلُ مِنهُما كَلِمَـةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائِرٍ؛
امر به معروف و نهى از منكر نه اجلى را نزديك مىكنند و نه از روزى كم مىنمايند، بلكه ثواب را دو چندان و پاداش را بزرگ مىسازند و برتر از امر به معروف و نهى از منكر سخن عادلانهاى است نزد حاكمى ستمگر.
غررالحكم، ج2، ص611، ح3648