روزی مجنون از روی سجاده شخصی عبور کرد. مرد نماز را شکست
و گفت:مردک در حال راز و نیاز با خدا بودم!برای چه این رشته را
بریدی؟!!
مجنون لبخندی زد و گفت:عاشق بنده ای بودم و تو را ندیدم!
تو عاشق خدا بودی!چطور مرا دیدی؟؟؟؟!
وقتي علي (ع) براي اسلام سكوت ميكند، نميشود كه به نام ولايت علي(ع) سكوت نكرد و به توطئه هايي كه دشمنان اسلام و قرآن براي تفرقه بين مسلمين طراحی میکنند كمك كرد.
استاد حسن رحیم پور
سکوت ومصلحت اسلام…!
همه ي حقايق را که براي همه جا نگفته اند. بعضی از دوستان بعضی مسائل را در بعضي جاها كه نبايد گفته شود يا با لحني كه نبايد گفته شود، طرح ميكنند و بعد وقتی كه به آنها بحث تفرقه در امّت گفته ميشود، ميگويند كه «من با دردهاي علي چه كنم؟ با گريههاي علي چه كنم؟ و با فشارها و ستمي كه شد چه كنم؟» جواب این آقایان این است که همان كاري كه خود علي كرد بكن.
هيچ شيعهاي نميتواند ادعا كند كه فشار و غمي كه ـ به خاطر مسألهي ولايت علی و آل علی و كارهايي كه در دورههاي بني اميه و بني عباس و دورههاي ديگر با آنها شد ـ بر من وارد ميشود، بيش از فشاري است كه بر خود علي بن ابیطالب آمده است. خود امیرالمومنین ميفرمايد من خار در چشم و استخوان در گلو بودم؛ یعنی يك لحظه من آرامش نداشتم. يك جاي ديگر ميفرمايد كه آن دوران آن گونه گذشت كه كودك از شدت فشار پير ميشد.
با همهی این مسائل چرا علیّ بن ابیطالب سکوت ميكند و چرا حتي همكاري ميكند ولو همكاري انتقادي؟ براي اينكه ايشان اسلام را فداي خودش نميخواهد بکند، بلكه خودش را فداي اسلام میخواهد بكند. ايشان در تعبيري كه در نهجالبلاغه است فرمودند: در اين شرايطي كه ميترسم امّت تازه تشكيل شدهي اسلام تجزيه شود و شوكت اسلام از بين برود و تازه مسلمانها مرتد شوند و مسلمين به جان هم بيفتند و كفّار طمع كنند، من سكوت کردم و باید سکوت میکردم.
وقتي علي براي اسلام سكوت ميكند، نميشود كه به نام ولايت علي سكوت نكرد و به توطئههايي كه دشمنان اسلام و قرآن براي تفرقه بين مسلمين طراحی میکنند كمك كرد. دامن زدن به اين تفرقه در امّت اسلام، كه خودش به اندازهي كافي تجزيه شده است، دیگر تشیع نیست بلکه پشت كردن به تفكر و سيرهي اميرالمومنين (س) است. همان طور كه علي به خاطر مصلحت اسلام سكوت كرد، اين سكوت و آن شرايط هنوز هم هست و الان شاید از جهاتي بيشتر هم باشد. بنابراين كاسهي داغتر از آش نبايد شد…
استاد حسن رحیم پور ازغدی
منبع: سخنرانی با عنوان «دین همه دین است» در دارالشفاء قم - غدیر 1385
علامه سید محمدحسین طباطبایی : استاد طباطبایی را پس از ارتحالشان در خواب دیدم : به بنده فرمودند
:« یک صلوات برای همه شهیدان کافی است!.»«ز مهر افروخته ،سیدعلی تهرانی ،ص112،به نقل از ایت الله امجد»
شادی روح شهیدان صلوات