علی( علیه السلام )كه اسوه صبر و استقامت است اما در شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام تاثر و تالم خود را چگونه اظهار میدارد، تا آنجا كه بعد از دفن همسر گرامیش در حالی كه حزن و اندوه تمام وجود او را فرا گرفته بود خطاب به قبر پیامبر( صلی الله علیه و آله )عرضه داشت:
«خدا چنین خواست كه او زودتر از دیگران به رسول خدا بپیوندد، پس از او شكیبایی من به پایان رسیده و خویشتنداری از دست رفته، اما آنچنان كه در جدایی تو صبر كردم در مرگ دخترت نیز جز صبر چارهای ندارم شكیبایی بر من سخت است. پس از او آسمان و زمین در نظرم زشت مینماید و هیچ گاه اندوه دلم نمیگشاید. چشمم بیخواب، و دل از سوز غم سوزان است. تا خداوند مرا در جوار تو ساكن گرداند. مرگ زهرا ضربهای بود كه دل را خسته و غصهام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی كشانید… اگر بیم چیرگی ستمكاران نبود، برای همیشه اینجا [كنار قبر زهرا(علیهاالسلام)] میماندم و در این مصیبت بزرگ چون مادر فرزند مرده، اشک از دیدگانم میراندم.»
منبع:- اصول کافی/ ج1/ ص 159.
*علامه عظيمالشأن حضرت آيتالله حسنزاده آملي، جلوي حضرت آقا دو زانو نشسته و ايشان را مولا خطاب ميكنند. حضرت آقا ناراحت شده و به علامه ميفرمايند اين كار را نكنيد. علامه حسنزاده ميفرمايند: اگر يك مكروه از شما سراغ داشتم اين كار را نميكردم.
* ايشان در جاي ديگر فرمودهاند: گوشتان به دهان رهبر باشد. چون ايشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج) است. اين جملات وقتي بيشتر معنا پيدا ميكند كه بدانيم صاحب تفسير الميزان، علامه عارف آيتالله طباطبايي درباره شاگردش علامه حسنزاده فرمودهاند: حسنزاده را كسي نشناخت جز امام زمان(عج
* رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید، عالمی، رهبری، موحدی، سیاسی، دینداری، انسانی، ربانی، پاک منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده، قدر این نعمت عظما را که خدا به شما عطا فرموده، قدر این رهبر ولی وفی الهی را بدانید، مبادا این جمعیت ما را، مبادا این کشور ما را، مبادا این کشور علوی را، این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند.
* سینه ی خود را شکافتم، به هر جای آسمان رفتم این سید (خامنه ای) را دیدم. باید قنبر حضرت خامنه ای کبیر بود.
خدایا به حق پیامبر و آل پیامبر سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی حضرت آیتا… معظم خامنهای عزیز را مستدام بدار.
منبع: نشریه پرتو سخن 16/06/
رفتار شايسته و برخورد نيك مأموران حكومتي با مردم، نقش مهمي درايجاد محبوبيت براي حكومتها و جلب خشنودي عمومي دارد. كارگزارانِحكومت در خدمت مردم هستند و بايد با مهرباني به نيازهاي مردم رسيدگيكنند. حُسن خُلق در برخورد با مردم و زيردستان از دستورهاي اكيد اسلاماست. برخورد خشن با مردم و تحكم و تكبر در برابر آنان و پاسخ منفي بهدرخواستهاي مشروعشان، از اخلاق اسلامي به دور است. اسلام، حاكم و كارگزار را پدري مهربان ميداند كه بايد با فرزندانخويش، محبتآميز رفتار كند.
حكومت، امانتي در دست كارگزار است كه بايد به خوبي آن را پاس داشتهو ابزاري براي گسترش عدل و حق قرار دهد، نه آن كه وسيلهاي براي تسلط برمردم و غارت اموال عمومي قرار گيرد، و اين، در صورتي ميسر است كهكارگزاران حكومت از سيرت و اخلاق شايسته و پسنديده برخوردار باشند. اخلاق كارگزاران از نگاه امام علی (علیه السلام)عبارتند از:
1-تقوا : نخستين سفارش اميرمؤمنان(علیه السلام)به كارگزاران خود، تقوا است. در آغازعهدنامه مالك اشتر ميخوانيم: او را فرمان ميدهد به تقواي الاهي و گزينش طاعت او و پيروي آن چهدر كتاب خود فرموده از واجبات و سنتهايش كه كسي جز با پيروي آن،راه نيك بختي را نپويد و جز با انكار و تباه كردن آن، بدبخت نشود.
2ـ امانتداري :از ويژگيهاي ضروري كارگزار، امانتداري است. كارمند بايد در انجامدادن وظايفي كه بر عهده دارد، بكوشد و از هرگونه كوتاهي و بيتوجهيبپرهيزد. كارگزار، امانتدار خليفه مسلمانان است و بايد پاسخگوي امام خودباشد. از اين جهت در سخنان امام علي (علیه السلام) حكومت به امانت تعبير شده است. در نامهاي خطاب به اشعث بن قيس، حاكم آذربايجان ميفرمايد: كار تو برايت طعمه نيست؛ بلكه امانتي در گردن تو است. از اين بخش كلام حضرت استفاده ميشود كه كارگزار، امانتدار رهبر وپيشواي مسلمانان بوده و در برابر او پاسخگو است. در نامهاي به يكي ازمأموران جمع آوري زكات او را از سستي در اداي امانت نهي ميكند، و درمقابل، از كارگزارش در بحرين، به سبب حُسن حكومت و اداي امانت تجليلمينمايد. و از آنجا كه حكومت، امانت است، شخصي مانند معاويه راشايسته و امين بر خون، احكام، ناموس و اموال مردم نميداند.
3-حق گرایی: امام علي (علیه السلام) در گفتوگويي با ابن عباس، هدف خود را از پذيرشحكومت، برپايي حق ميداند و ميگويد: حكومت از اين كفش بيارزش، براي من بياهميتتر است؛ مگر اينكه حقي را به پا دارم يا باطلي را دفع كنم. مراعات حق در مسائل اقتصادي نيز مانند ديگر حقوق است. حضرت بهقيس بن سعد، استاندار آذربايجان مينويسد: خراجت را به حق بگير. يعني از آنچه تعيين شده، بيشتر و كمتر نگير و همين سفارش را بهحذيفه، حاكم مداين دارد. در عهدنامه مالك اشتر، وقتي او را از همكاري باهمكاران حاكمان فاسد پيشين نهي ميكند، دستور ميدهد كسي را به همكاريبرگزيند كه همواره حق را با وجود تلخي آن به او يادآور شود.
۴ ـ عدل گرايي :اجراي عدالت از وظايف مهم كارگزاران حكومتي است. شناخت عدل باعمل به حق و قانون شرع و جلوگيري از ستم افراد به يكديگر و كيفرمتجاوزان به حقوق ديگران ميسر ميشود. امام علي (علیه السلام) هميشه كارگزارانخود را به اين امر مهم سفارش، و آنان را به عدل و انصاف فرا ميخواند. ازنظر حضرت، «بهترين سياستها عدل است» و «شهره[به چيزي] مانند عدلآباد نميشود» و «عدل حيات احكام است» و با عدالت، «قوام و تواناييرعيت حفظ ميشود».* در عهدنامه مالك اشتر ميخوانيم: بايد محبوبترين كارها نزد تو آن باشد كه به حق نزديكتر و عدل درآن گستردهتر است… آنچه بيشتر از همه، ديده كارگزاران حكومت راروشن ميكند، برقراري عدالت در شهرها و پيدايش دوستي ميان مردماست. *اميرمؤمنان (علیه السلام) نه تنها كارگزاران خود را به عدل با مردم مسلمان دعوتميكرد، بلكه از آنان ميخواست تا با غير مسلمان نيز رفتاري عادلانه داشتهباشند. در عهد نامهاي كه به محمدبن ابيبكر نوشته است ميخوانيم: واو را فرمان داد به نرمي با مسلمان و خشونت با تبهكار و عدل با اهلذمه و انصاف با ستم ديده و سختگيري بر ستمكار و گذشت ازمردم.
۵ ـ اطاعت از امام و رهبري: :كارگزاران، امانتدار حاكمند و طبيعي است كه براي ادايدرست اين امانت بايد از دستورهاي امام و رهبر پيروي كنند؛ زيرا اوسياستهاي كلي نظام اسلامي را اعلام ميكند و بسياري از قوانين ودستورالعملهايي كه در جهت بهسازي وضعيت اجتماعي است، از طريق ويـ با واسطه و بيواسطه ـ اعلام و بسياري از رفتارهاي اخلاقي براساس سياستيكه از سوي حاكم تعيين ميشود، اعمال ميگردد. هنگامي كه ابن عباس، رأييمخالف علي (علیه السلام) داشت، امام به وي فرمود: اين وظيفه تو است كه هنگام مشورت نظر خود را اعلام داري؛ امّا اگربرخلاف نظر تو عمل كردم، بايد از دستورهاي من پيروي كني.
از دیدگاه امام خمینی (ره)، ماهیّت «رأی» و شرکت در انتخابات از دو زاویه قابل تبیین است.
– حق مردم در تعیین سرنوشت خویش در حاکمیت مردم سالاری دینی
– تکلیف گرایی مردم نسبت به حفظ نظام و دستاوردها و آرمانهای آن
اثرات مثبت نقش و حق مردم در تعیین سرنوشت سیاسی (انتخابات) عبارتند از:
1- احساس مسئولیت در قبال سرنوشت کشور توسط تک تک آحاد مردم.
2- نمایش جلوه ای از مشارکت سیاسی مثبت.
3- رشد و تقویت و انسجام اجتماعی.
4- مشروعیت بخشی به نظام سیاسی در عرصه های بین المللی و جهانی.
5- نمایش مردمی بودن نظام.
6- نشان دادن شعور، رشد و آگاهی سیاسی مردم.
7- نمایش قدرت و حمایت مجدد از نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه.
8- انتخاب نمایندگان شایسته و صالح.
وخطاب به نمایندگان:
«شما نمایندگان محترم می توانید بایک رأی خود خدمت ارزشمندی به خلق خدا نمایید و بالعکس، و می توانید یک خطربزرگ را از کشور و اسلام رفع کنید و بالعکس.»
هیچ کس مانندحضرت فاطمه زهرا(س) عمق و ژرفاى امامت را نشناخت و هیچ فردى چون او در راه تبیین امامت و شناسایى آن و دفاع از امام خویش تلاش نکرد.
او از طرق مختلف براى دفاع از امامت امامان بر حق، سعى و کوشش کرد، گاه با بیان خطبه هاى غرّا و روشنگرانه عظمت و فضیلت مقام امامت و شخص امام على(ع) را آشکار ساخت گاه با منطق و استدلال امامت دوازده امام را به اثبات رساند و فواید و مزایاى بى شمار آن را برشمرد و گاه براى اثبات امامت امام على(ع) به محاجّه و دفاع پرداخت و آنجا که لازم دید، براى دفاع از امام خویش، جان خود را به خطر انداخت تا آنجا که اوّلین شهید راه امامت و دفاع از آن لقب گرفت.
بايد دانست ولايت عشق و محبت نيست بلكه لازمه ي ولايت عشق و محبت است. ولايت يك چينش اجتماعي است و چينش يك نظم همراه با جلو رفتن به سوي كمال انساني. اگر در جامعه مظهر خدا كه امام معصوم است، در راس مخروط جامعه قرار گيرد جامعه اي ولائي تشكيل مي شود كه به رفع تمام نيازهاي مردم مي پردازد. پس جريان سقيفه به ما مربوط مي شود زيرا اگر در آن زمان حاكميت در مسير امامت قرار مي گرفت. ديگر وضعيت بشر به اين شكل نبود.
حضرت فاطمه زهرا سلام ا… عليها به خوبي از آينده ي بشر آگاه بود. فلذا به ايستادگي در مقابل جريان ولايت ستيز پرداخت و با آنان مبارزه نمود در راه اثبات جريان رخ داده در غدير و در اين راه از روش هاي مختلف استفاده كرد تا بتواند صداي حقانيت اسلام را به گوش همه ي مسلمانان برساند و آنان را از خواب غفلت بيدار نمايد.
راهكار مبارزاتي حضرت زهرا سلام ا… عليها، مقابله با تبليغات دشمن بود و بصيرت دادن به مسلمانان از گذشته و يادآوري آن چه كه گذشته است و آن چه در حال وقوع مي باشد، بوده است.
فاطمه عليه السلام با تمامي توان خود به مبارزه براي احقاق حقوق از دست رفته مي پرداخت.
او با بينشي عميق و آگاهانه دريافته بود كه در آينده خسارت هاي سنگيني به خاطر انحراف رهبري متوجه اسلام و مسلمانان خواهد شد و شايد اين اندوه و رنج بيش از تمامي مصائب و ستم هايي كه بر او رفته بود عمق جانش را مي گداخت. آخر پدرش بار گران رسالت را سال ها با سختي و با تلاش بردوش كشيد و در سخت ترين نبردها براي اسلام عزيز مقاومت كرد و بهترين يارانش در اين راه شهيد شدند. همسرش علي عليه السلام چه در ميدان هاي نبرد و چه در صحنه هاي ديگر براي اسلام رنج فراوان برد. همه ي اين تلاش ها و ايثارها براي حاكميت اسلام راستين و گسترش عدل و داد بود كه تنها در سايه ي پرچم امامت ادامه ي آن ممكن بود…!
منبع:
سایت موسسه فرهنگی موعود