چنان كه برپايي نماز شب، آثاري را به همراه دارد، ترك آن نيز پيآمدهايي دارد كه به علل و عواملي انسان را از فيوضات سحر باز ميدارد.
به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، عارف سالک مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي ، نماز شب را دستگیره محکم برای تحصیل عمل دانسته وتصریح می کنند مردان متقي براي تصحيح نيت خود در تحصيل عمل به نماز شب پناه ميبردند و درد خود را با داروي شب زندهداري و تضرع در دل شب درمان مينمودند.
*تاسف شیخ عباس قمی برای از دست دادن نماز شب
حاج شيخ عباس قمي صاحب كتاب مفاتيح الجنان همواره در گذار سال و در هر چهار فصل حداقل يك ساعت پيش از طلوع فجر بيدار شده و به نماز ميايستادند. فرزند ايشان نقل ميكند كه يك روز صبح ديدم پدرم گريه ميكند، كه گويا ميگفت: «يا ليتني قدمت لحياتي؛ كاش براي زندگيام پيش ميفرستادم».
«يَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ ؛ دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهي ورزيدم.»
گفتم: پدر جان چرا گريه ميكنيد؟
ـ پسرم، شب گذشته نماز شب را از دست دادم.
ـ پدر جان، شما كه واجبي را ترك نكرده و حرامي را نيز مرتكب نشدهايد؛ به علاوه نماز شب، مستحب است نه واجب.
دريغا عيش شبگيري كه در خواب سحر بگذشت *** نداني قدر وقت اي دل مگر وقتي كه در ماني
مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي (ره)ترك كنندگان نماز شب را به چهار دسته تقسیم نموده اند؛
*دسته نخست:
*كساني كه به شبنشينيهاي بيهوده و بيمحتوا دل مشغول و سرگرم هستند. به راستي اين موضوع، ـ حتي اگر از نماز شب هم بحث نميكرديم ـ زيانهاي فراواني دارد مثل: اتلاف وقت، پراكنده گويي و هجمه به آبروي ديگران و از هم دريدن آن. حقيقتا خواب بر اين امور شرف دارد.
«گفتهاند: بر ابليس هيچ چيز دشوارتر از…
تعلیم و تعلم، انگیزه والای بعثت
هیچ آیینی به اندازه اسلام، دانش را ستایش و پیروانش را به دانش اندوزی، تشویق و سفارش نکرده است. افزون بر آن، هدف بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز تعلیم و تعلم است. استاد مرتضی مطهری، در مقام اندیشمند اسلامی، با استفاده از آیه ها و روایت های امامان معصوم علیهم السلام ، والاترین جایگاه را از آنِ مسئله تعلیم و تعلم می داند و آن را از هدف های بعثت برمی شمارد و می نویسد:
تعلیم و آموزانیدن، یکی از اهداف و انگیزه های بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله است. او مبعوث شده است برای آموزش:
هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی اْلأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ.
او همان خدایی است که از میان مردم اُمّی [دور از دانش] پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات الهی را بر ایشان تلاوت کند و آنان را پاک سازد و کتاب و حکمتشان بیاموزد.» (جمعه: 2)
در حدیثی… نقل است که رسول خدا وارد مسجد شد و دو حلقه جمعیت دید؛ یکی مشغول ذکر و دعا و عبادت و دیگری مشغول تعلیم و تعلم. هر دو را از نظر گذرانید و فرمود: هر دو کار نیکی انجام می دهند، ولی من برای آموزش مبعوث شده ام. [پس] در حلقه تعلیم و تعلم شرکت کرد… پیامبر اُمّی در میان مردم مبعوث می شود و اولین سخن خدا به او این است که «اِقْرَءْ» یعنی متنی را و کتابی را بخوان و آن گاه از اهمیت نعمت قلم و نوشتن که یگانه وسیله ایجاد تمدن و بقای فرهنگ است، سخن می گوید.
ضرورت دانش اندوزی برای همه کس و در همه جا
از ویژگی های مهم دین اسلام، سفارش به گسترشِ برابر حق آموزش، میان همه افراد جامعه است. این مسئله سبب می شود تا فاصله طبقاتی میان افراد کم شود و حتی فرد در پایین ترین طبقه جامعه نیز با اعتماد به نفس و خودباوری برای تحصیل علم بکوشد و از موهبت بزرگ دانش بهره جوید. استاد مطهری در این باره می نویسد:
پیغمبر(صلی الله علیه واله) فرمود: «طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است.» و به این وسیله تبعیض میان طبقه ای و طبقه دیگر، میان ارباب و نوکر، میان عالم زاده و امیر زاده و سایر طبقات قائل نشد. هم فرمود: «علم را طلب کنید، ولو در چین باشد.» علی هذا، تعلیم را محدود نکرد به محل و مکان معیّن و آنچه در محیط سکونت وجود دارد، بلکه سفر برای علم، «خَوضِ لُجَجِ و سَفْک مُهَج» [برای تحصیل علم] را شایسته دانست. علم، یگانه چیزی است که در هر جای دنیا هست، باید آن را تحصیل کرد. علم مانند مال نیست که قابل غصب و سرقت باشد یا تحصیلش مستلزم سلب دیگری باشد، بلکه از نوع استضائه است. این چراغ، هر جای عالم وجود دارد و می توان از آن پرتو گرفت.
منبع:
مجله طوبی - مهر 1386، شماره 22
به دنبال شهادت این سردار رشید ارتش، همسر شهید سرهنگ مجتبی ذوالفقارنسب در دلنوشته ای خطاب به حضرت ولی امر چنین آورده است:
با عرض سلام و تبریک و تهنیت خدمت مولایم ولی عصر صاحب الزمان (عج)
«کلنا عباسک یا زینب» رهبرا؛ شاهد باش که مجتبای من با عزمی راسخ و نیتی خالصانه و داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم و عمه سادات پای به میدان مبارزه نهاد و تا آخرین نفس در دفاع از حرم عمهتان ایستاد و جان خود را خالصانه در این راه فدا کرد.
سیدا؛مطمئن باش تا جوانانی همانند مجتبا در ایران اسلامی هستند نمی گذارند حتی یک آجر از حرم مطهر کم شود و اجازه نمیدهند که پای نحس و نجس تکفیریها به حرم باز شود و در مقابل تمام کجرویها و کجفهمیها میایستند.
آقای من؛ به عمهتان عقیله بنی هاشم بفرما که دو فرزند نوجوان مجتبی را چنان تربیت میکنم تا همچون پدرشان در رکابتان تا رفع تمام پلیدیها و ظلم و جورها مبارزه کنند و در راه حسین بن علی علیه السلام فدا شوند و جانشان را تقدیم به قاسم بن الحسن نمایند.
خداوندا؛ این هدیه کوچک را از خانواده ما قبول فرما و به ما صبر جزیل عنایت کن تا غم سنگین هجران مجتبی را تحمل نماییم و بتوانیم در برابر تمام صحنههای افراد کج فهم ایستادگی کنیم و این بار سنگین امانت را به سر منزل مقصود و قرب الهی ببریم.
همچنین از این شهید گرانقدر دو فرزند به نامهای علی و عباس به یادگار مانده که سال جدید خود را با خبر شهادت پدر آغاز کردند. علی ذوالفقارنسب فرزند شهید مجتبی ذوالفقارنسب نیز در دلنوشته ای خطاب به پدر شهید خود آورده است:
«به نام خدای شهیدان. بابای خوبم سلام؛ خوش آمدی، شهادتت مبارک. خیلی دلم برایت تنگ شده، خیلی زودتر از اینها منتظرت بودم. فکر میکردم برای عید میآیی. من و داداش عباس کنار سفره هفت سین برایت دعا کردیم، هر وقت کسی در میزد دعا میکردیم تو باشی، مامان میگفت بابا جانتان رفته از حرم حضرت زینب سلام الله علیها دفاع کنه، آخه دشمنا میخوان اونرو خراب کنن.
بابای شهیدم حالا دیگه به جای تو باید به عکست نگاه کنم؛ اگه دل منو و داداش عباس برایت تنگ شد باید چکار کنم. یادمان نرفته ما رو بغل میکردی و میبوسیدی. بابا جون عزیزم، نگران ما هم نباش مردم همه آمدهاند تا ما تنها نباشیم؛ نگران مامان هم نباش، حالا دیگه خودم مرد خونه شدم و از اون و داداش عباس مراقبت میکنم. بابا جون مهربونم تو هم برای ما خیلی دعا کن؛ همه میگن که پیش امام حسین علیه السلام رفتی. سلام منو و داداش عباس رو به آقا برسون و بهش بگو اگر چه دشمنان، پدرم را از من گرفتند ولی مردانه تا پای جان ایستاده و گوش به فرمان پدرم سیدعلی خواهیم بود. دوستت دارم بابا.»
منبع:
تسنیم
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: شیطان گفته است؛ پنج نفر مرا بیچاره ساختهاند و سایر مردم در قدرت و اختیار من هستند…
پنج نفری که شیطان را بیچاره کردهاند!
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امام صادق(علیه السلام) فرمودند: شیطان گفته است؛ پنج نفر مرا بیچاره ساخته اند و سایر مردم در قدرت و اختیار من هستند.
کسی که از روی نیت صادق و درست به خدا پناه ببرد و در تمام کارها توکل به او کند.
کسی که در شبانه روز بسیار تسبیح خدا گوید.
کسی که هرچه برای خویشتن می پسندد برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.
کسی که به هنگام رسیدن مصیبت به او، ناله و فریاد نزند.
وکسی که به آنچه خدا قسمت او کرده راضی باشد و برای رزق و روزیش غم و غصه نخورد.
منابع:
جامع احادیث شیعه، ج14، ص144
سفینه، ج1، ص484
احادیث الطلاب، ح2804
الخصال، ج1، ص285
مشکاه الانوار، ص83
بحارالانوار، ج63، ص248
روضه الواعظین، ج2، ص387
مرحوم آقا قاضی چندی از دوران جوانی خود را در نزد استاد والدش، حاج امام قلی نخجوانی به سر برد و استفاده نمود.
به گزارش سرویس دینی جام نیـوز، جناب استاد شیخ محمد تقی تحریری میفرمود: مرحوم آقا قاضی چندی از دوران جوانی خود را در نزد استاد والدش، حاج امامقلی نخجوانی به سر برد و استفاده نمود و در حدود چهل سالگی در نجف اشرف با استاد اصلیاش مرحوم حاج سیّد احمد کربلائی طهرانی معروف به «واحد العین» آشنا شده و تحت تربیت ایشان قرار میگیرد و طولی نمیکشد که استادش وفات مینماید و از آن موقع به بعد، درها به روی ایشان باز شده و خود راه را تا آخر ادامه میدهد و به حدّی حالات معنوی ایشان در آن دوران زیاد بود که میفرمود: در اثر کثرت حالات و مکاشفات که پی در پی وارد میشوند، نمیتوانم آنها را جمع کنم!
کتاب اسوه عارفان – ص 159