9
این عالم ربانی و عارف بالله در بیانات،دستور العمل ها و توصیه های خود همواره بر توجه به وجود مقدس امام زمان(عج)، ترک نکردن دعای تعجیل فرج آنحضرت و مراقبت از اعمال و رفتار در محضر امام عصر تاکید داشتند.
بخش هایی از بیانات عارفانه ایشان در راستای عشق به امام زمان (عج)
سبب غیبت امام زمان (عج) خود ما هستیم.
امام زمان (عج) (عینُ النّاظره و اُذُنُه السّامِعَه ولِسانُهُ النّاطق و یَدُهُ الباسطَه: چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشادۀ خداوند) است. [در محضر بهجت:۱/۲۲]
به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند، عنایات و الطاف خاصی می شود. [در محضر بهجت:۱/۱۰۲]
ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد. [در محضر بهجت:۱/۳۱۱]
دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است
هر چند حضرت حجت (عج) از ما غایب و ما از فیض حضور آن حضرت محرومیم؛ ولی اعمال مطابق یا مخالف دفتر و راه و رسم آن حضرت را می دانیم؛ و این که آیا آن بزرگوار با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی – هر چند ضعیف – خدمتش می فرستیم؛ و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می کنیم! [در محضر بهجت:۱/۳۶۴]
انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذیّت دوستان آن حضرت، سازگار نیست!
خداوند کام همۀ شیعیان را با فَرج حضرت غائب (عج) شیرین کند! شیرینی ها، تفکّهاتِ زائد بر ضرورت است؛ ولی شیرینی ظهور آن حضرت، از اَشدّ ضرورات است. [در محضر بهجت:۲/۱۸]
آیا نباید در فکر باشیم و با تضرّع و زاری برای ظهور فرج مسلمان ها و مصلح حقیقی: حضرت حجت (عج) دعا کنیم؟![در محضر بهجت:۲/۳۸]
مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می باشد. [در محضر بهجت:۲/۱۰۱] افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند، و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند! [در محضر بهجت:۲/۱۱۸]
هر کس باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت (عج) و فَرَج شخصی خود پیدا کند، خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیک! [در محضر بهجت:۲/۱۳۳]
امام (عج) در هر کجا باشد، آن جا خضراء است. قلب مؤن جزیرۀ خضراء است؛ هر جا باشد، حضرت در آن جا پا می گذارد. [در محضر بهجت:۲/۱۷۹]
قلبها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید،! [در محضر بهجت:۲/۱۷۹]
آری، تشنگان را جرعۀ وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت می دهند. آیا ما تشنۀ معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب حیات نمی دهد، با آن که کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالم رسیدگی می کند؟![در محضر بهجت:۲/۳۶۹]
تا رابطۀ ما با ولیّ امر: امام زمان (عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطۀ ما با ولیّ امر (عج) هم در اصلاح نفس است.[فیضی از ورای سکوت:۶۵]
روایت دارد که در آخر الزّمان همه هلاک می شوند به جز کسی که برای فرج دعا می کند. گویا همین دعا برای فرج، یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعا است. همین، مرتبه ای از فرج است.[گوهرهای حکیمانه:۱۱۵]
چه قدر بگوییم که حضرت صاحب (عج) در دل هر شیعه ای یک مسجد دارد![نکته های ناب: ۹۰]
خدا می داند در دفتر امام زمان (عج) جزو چه کسانی هستیم!
ما طلاب باید در این فکر باشیم که چگونه می توانیم یک امضا و تأییدی از مولایمان حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) بگیریم؟! یعنی چگونه درس بخوانیم، و چگونه رفتار کنیم، که مولایمان ما را امضا و تأیید کند؟![بهجت عارفان:۲۰۲]
منبع:http://www.faraghlit.com/%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%87%D9%85-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C/
ماه صفر که بنا به روایتی ، روز اول آن روز واردشدن کاروان اسرای کربلا به شام است و حوادث تلخ دیگری از جمله شهادت دختر 3 ساله امام حسین (علیه السلام)،رحلت جانگداز پیامبر اکرم (صلی علیه و آله) در روز 28 این ماه واقع شده و پایان ماه نیز مصادف با شهادت هشتمین پیشوای شیعیان امام رضا (علیه السلام) می باشد.
در نامگذاری این ماه، دو وجه ذکر کرده اند:
1. از «صُفْرَة (زردی)» گرفته شده؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردی برگ درختان بوده است.
2.از «صِفْر (خالی)» گرفته شده؛ زیرا مردم پس از پایان ماههای حرام، رهسپار جنگ می شدند و شهرها خالی می شد.
این ماه، معروف به شومی و بدشگونی است. از پیامبر اکرم (صلی علیه وآله) درباره ماه صفر، چنین نقل شده است:
هر کس خبر تمام شدن این ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او میدهم.
برخی اعمال ماه صفر
1-در این ماه، به دادن صدقه اهتمام بیشتری شود
پیامبر اکرم (صلی علیه وآله) در باب صدقه دادن می فرمایند : ” لبخند تو بر روی برادرت صدقه است ، امر به معروف و نهی از منکر کردنت صدقه است ، رهنمایی کسی که راه را گم کرده صدقه است و دور کردن سنگ و خا ر و استخوان از راه صدقه است . “
منبع:
با اندکی تصرف
http://www.beytoote.com/religious/sundries/month1-safar.html
وقايع :
1 صفر سال 37 ه.ق : شروع جنگ صفّين.
7 صفر سال 128 ه.ق : 128 ولادت حضرت امام موسى عليه السّلام در أبواء كه نام منزلى است ما بين مكّه و مدينه.
20 صفر سال 61 ه.ق : روز اربعين حضرت سیّدالشّهدا و شهید الشّهدا اباعبدالله الحسین علیه السّلام و به قول شيخين روز رجوع حرم امام حسين عليه السّلام است از شام به مدينه و روز ورود جابر بن عبدالله أنصاري است به كربلاء به جهت زيارت امام حسين عليه السّلام.
28 صفر سال 11 ه.ق : روز وفات حضرت خاتم الانبياء صلّى الله عليه و آله.
28 صفر سال 50 ه.ق : شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام.
آخِر ماه صفر سال 203 ه.ق : شهادت حضرت امام علی بن موسی الرّضا علیهما السّلام.
29 یا 30 صفر (بر اساس این که ماه صفر 29 یا 30 روزه باشد) در هر سال، سال روز شهادت امام علی الرّضا علیه السّلام می باشد.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: به زیر دستت خوبی کن، با همسرت یگانگی کن، به مافوقت هم تسلیم باش. هنوز یک چیز دیگر کم داری و آن اینکه مافوقت را بشناسی تا حقّش را ادا کنی. رفقای دورت را هم بشناسی تا با آنها یکی شوی.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: هرکس در علم و عمل کامل باشد میتواند احکام شرع را یاد بدهد. البته کامل کامل هم نمیشوید. آخرش از عجز، بهره میبریم و آن را با کار خدا و با تکوینیّات، تنگِ هم میزنیم.
گفت چیزی را به ما فرمان داده است ولی آخر سر نمیتوانیم آن را انجام بدهیم. اما اول تقلایت را بزن.
به زیر دستت خوبی کن، با همسرت یگانگی کن، به مافوقت هم تسلیم باش. هنوز یک چیز دیگر کم داری و آن اینکه مافوقت را بشناسی تا حقّش را ادا کنی. رفقای دورت را هم بشناسی تا با آنها یکی شوی. عجز و ضعف مادونت و شاگردت را هم رسیدگی کنی تا بیش از اندازه بارش نکنی. گفت: اینها که خیلی سخت است. چگونه اینها را موعظه کنم؟ باقی اینها را باید از خدا کمک بگیری. چطور آنها که مادونت هستند وقتی در راه میمانند از خدا کمک میگیرند؟ تو هم همین کار را بکن.
کسی که چه عالم، چه گوینده به احکام شرعی سه گانهاش عمل کند مستجاب الدّعوه میشود. وقتی چنین شد آنچه را که خداوند مخفیانه به او داده است از آنها هم استفاده میکند، آن علم خدایی لذتی، آن حیات و عزت همیشگی که خداوند داده است. آنها مال خود خداوند است، تکوینیّات است، اختیاری نیست. وقتی که میخواست یکی از خلق کند او را زیبا آفرید، دیگری را کمرنگ است. از زیباییات استفاده میکنی، از کمرنگیات هم استفاده میکنی، زیرا احکام ظاهرت را رفتار کردهای و مستجاب الدّعوه شدهای، لذا آنها را هم جزء کارت میآورد. غنی و مالدارت کرده است. از عنایت استفاده میکنی، زیرا آن سه تا را عمل کردهای و تمیز شدهای. در خلقت خیرات و مبرات میکنی. نفوس، دورت جمع میشوند و تو را میبوسند، خدمت به تو میکنند، شما هم با خلق خدا شکر آن نعمت را میکنی. قدرت وش هرت به شما داده است. همه آنهایی را که به شما داده است استفاده میکنی.
احکام تکلیف سه تاست. که مربوط به مافوق و محاذی و مادون است. مبادا فراموش کنی. هر کدام را بنابراهلش رفتار کن. باید هم اهل آن را بشناسی. هر مقدار که میتوانی عمل کن، اجحاف و جبر در کار نیست. به اندازه شناخت از تو تکلیف میخواهند. تقلا بزن و بشناس کوتاهی نکن، اگر نشناختی از خداوند کمک بگیر. آن وقت آن هم مثل تکوینیّات میشود. گفت خدایا خیلیها را که خودت ساختهای و ما دست به آن نگذاشتیم. این یک مقداری را هم که به اختیار ما قرار دادهای – حقیقتش – ما نتوانستیم، این را هم به ما کمک کن.
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 67
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی