وارث: در روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا میخواهید شما را به بهترین و پاکیزهترین کارهایتان نزد پروردگارتان، و رفعت دهندهترین اعمال در درجات معنویات، و آنچه برای شما بهتر از درهم و دینار است، و آنچه بهتر از روبرو شدن با دشمنان و مقابله با آنهاست، راهنمایی کنم؟ همگی گفتند: آریای رسول خدا صلی الله علیه و آله، ایشان فرمودند: آن ذکر کثیر خداوند متعال است. (سفینة البحار ج 3/ص 200)
ذکر تسبیحات اربعه
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: پنج چیز است که چقدر در میزان سنگین اند؛ گفتن سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و اللّه اکبر و فرزند شایسته ای است که از مسلمانی بمیرد و او در مرگ آن فرزند دامن صبر از دست ندهد و به حساب خداوند منظور بدارد. (خصال،شیخ صدوق،ص 295,)
امام صادق علیهالسلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگویید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات الصالحات میباشند.( ثواب الاعمال ،شیخ صدوق،ص 9)
منبع:http://vareth.ir/fa/news/22024/%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B0%DA%A9%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B5
رحلت رسول خاتم صلی الله علیه و آله موضوعی مهم در تاریخ اسلام است. دلایل متعددی را می توان برای این موضوع نام برد. اما مهم ترین دلیلی که برای این مسئله می توان گفت، موضوع جانشینی ایشان است.
رفتارهای متناقض پس از رحلت رسول اکرم موضوعی بسیار مهم و سرنوشت ساز برای تاریخ اسلام بود. خودرأیی و عدم توجه به دستورات قرآن و سنت و همچنین باب کردن مسائل مختلف که هیچ انطباقی با اسلام نداشت، مسیر اساسی دین را منحرف ساخت و باعث شد که مسائلی در جهان اسلام به عنوان سنت تلقی گردند که حقیقی و واقعی نبودند. پس از رحلت رسول اکرم رفتارهای متناقض و دوگانه نما در اسلام رواج یافت.
بسیاری از سردمداران به علت مصاحبت و همنشینی با رسول خاتم که خود را صحابی می خواندند با معیار و ملاک شخصی و بدون اساس عمل می کردند و این عمل بدون ساختار و ملاک آثار متعددی را از خود برجای گذاشته بود که حتی تا همین عصر حاضر شاهد آن هستیم. اعمالی که ممکن بود هیچ گاه به وقوع نپیوندد. قبیله گرایی یا بهتر بگوییم خویشاوند گرایی شروعی دوباره و جانی تازه گرفت. عباس و ابوسفیان نه به خاطر شناخت مقام و منزلت امیرالمومنین بلکه برای قدرت دست یاری رساندند و در مقابل گروه های دیگر نیز به خاطر منتی که بر اسلام می گذاشتند هر کدام خواستار قدرت و ثروت بودند.(1)
طرز برخورد با اسلام در سه دوره پس از رحلت پیامبر
الف: یکی برخورد مصلحت جویانه دست کم از سر ناآگاهی و تأویل گرایانه که در دوره ی پیش از خلیفه سوم مطرح بود. یعنی خط میانی قریش که ملاحظات مختلفی داشت و از نظر دین شناسی هم نگرش مصلحت جویانه و بدعت گرایانه را دنبال می کرد. دقیقا همین مصلحت اندیشی بود که خط ولایت را به خط خلافت تبدیل کرد.
ب: برخورد سودجویانه با دین و ارائه ی تعبیری اشرافی از آن. همان جیزی که در سوره ی عبس و تولی قرآن از آن نهی کرده؛ یا در آیه ی کنز با آن مقابله نموده و یار در قصص انبیاء آن را مذمت کرده است. از اواخر دوره ی خلیفه سوم، تعبیر اشرافی از دین برای امویان و حتی بسیاری از اصحاب به نظر طبیعی و قابل توجیه درآمد. ادعای این که بیت المال ملک خلیفه است (چون مال، مال الله است و خلیفه هم، خلیفه الله!)(2)
ج: برخورد با احترام و با توجه بسیار امام علی علیه السلام با کتاب و سنت که می توان از آن با عنوان خط اهل بیت علیهم السلام یاد کرد؛ خطی که اسلام را از دریچه ی خود اسلام و منابع اصلی آن یعنی کتاب و سنت می نگرد. آن هم بدور از مصلحت اندیشی ها و بدعت گرایی ها. چنان که وفاداری امام علی علیه السلام به قرآن و سنت نبوی، به خوبی در نهج البلاغه منعکس است. روبرو شدن ایشان با بدعت ها و تصورات مصلحت اندیشانه ی کسانی که معتقد بودند اسلام ناقص است و آنان باید تکمیلش کنند، نشانگر همین نگرش در امام است. وفاداری شخصی به سیره ی نبوی، زندگی ساده، حفظ و حراست از قرآن و حدیث همه نشان از وجود این نگرش در امام علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام دارد. برای توجیه این برخوردهای متفاوت - و همچنین به عنوان محصول این قبیل برخوردها با دین - میتوان به مسأله ی ایجاد شبهات در دین اشاره کرد. حتی کم مانده بود که قران را هم ضایع کنند وجود شبهه در شناخت دین و این که کدام نگرش درست است، زمینه اختلاف و فتنه را در جامعه فراهم می کند که کرد.
پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله گروهی تلاش کردند تا با نسبت های خویشاوندی که با رسول خاتم داشتند و بدون توجه به آینده ی پیش رو، بر اساس سلیقه شخصی خویش اسلام را پیش ببرند.
سنت گرایی
سنت یافتن یک سری از تعلیمات خلفا پیش از حکومت امیرالمونین موضوعی اساسی در تاریخ اسلام است. مشکل اساسی حکومت امیرالمونین هم همین سنت های نابجا و غلطی بود که پس از پیامبر در میان مردم به ودیعه نهاده شد!!. «سنّت» به معناى شیوه و سیره است؛ مى گویند «سَنَّ الماء؛ آب را پیاپى و آسان ریخت»، «سَنَّ السَّبیل؛ در راه حركت كرد» و «سَنَّ رسولُ اللّه صلى اللّه علیه وآله كذا؛ یعنى رسول خدا صلى اللّه علیه وآله این امر را تشریع و آن را آیین قرار داد». (3)اهل شرع معتقدند كه سنّت نبوى شامل سخن، فعل و تقریر رسول خدا صلى اللّه علیه وآله مى شود و به همین جهت در ادلّه شرع مى گویند: كتاب و سنّت یعنى قرآن و حدیث. پیامبر از خویش سنت های نیکویی برجای گذاشت و آن چیزی بود که بر اساس مراد خداوند یکتا رقم می خورد اما با وجود آنکه رسول اکرم از وقوع اختلافات فراوان در دوران پس از خود، خبر داده و آن گاه با استفاده از كلمه «فعلیكم» به تمامى افرادى كه آن دوران را درك مى كنند، دستور داده از سنّت ایشان و سنّت خلفاى پس از ایشان پیروى كنند. بنابراین، در همه متون آمده است: «هر كدام از شما كه پس از من زنده بمانید اختلافات فراوانى را خواهید دید، پس به سنّت من و سنّت خلفا… تمسّك جویید». آنان که خلیفه 12 گانه امام را می شناختند، افرادی مانند ابوذر و عمار و مقداد و غیره بر سنت رسول خدا استوار ایستادند و اما آنان که در پی قدرت طلبی و سهم خواهی خویش بودند بدون آنکه اهتمامی به دستور رسول خدا داشته باشند به تحریف خلفای پس از پیامبر پرداختند.(4)
نتیجه آن شد که تعلیمات پیامبر که از آن به عنوان سنت حقیقی یاد می شود به مرور زمان به ورطه فراموشی سپرده شود و مردم آن چنان که شایسته است مقام خلافت حقیقی را نشناسند و بعد از آن ماجرای مهم تاریخی هر یک از خلفای دوازده گانه پیامبر یکی پس از دیگری رقم بخورد.
پی نوشت ها:
1. حلیة الأولیاء: 2 / 17
2. عارضة الأحوذى: 10 / 145
3. النهایة: 2 / 368
4. تاریخ طبری، ج 2، ص164منبع:http://www.shahrekhabar.com/cultural/148019316049777
پيامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلي الله عليه و آله فرمود: هر كسى كه به كارى نيك امر كند يا از كارى زشت باز دارد، يا به كارى خير راهنمايى كند يا حتّى به آن اشاره كند ،(در ثواب آن عمل) شريك است.
هر كس به بدى امر كند يا به آن دلالت يا اشاره كند، او نيز (در گناه عمل) شريك است.
متن حدیث:
رسول الله صلي الله عليه و آله: مَن أمَرَ بِمَعروفٍ أو نَهى عَن مُنكَرٍ أودَلَّ عَلى خَيرٍ أو أشارَ بِهِ فَهُوَ شَريكٌ و مَن أمَرَ بِسوءٍ أودَلَّ عَلَيهِ أو أشارَ بِهِ فَهُوَ شَريكٌ؛
«خصال، جلد1، صفحه 138- وسائل الشیعه، جلد11،صفحه398»
پیکر آیتالله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی با حضور رییسجمهوری و نمایندگان رییس قوه قضاییه و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، سید حسن خمینی، بسیاری از مراجع عظام تقلید و چهرههای حوزوی و کشوری تشییع و در حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) آرام گرفت.
آیتالله علیرضا اعرافی - مدیر حوزههای علمیه کشور - در حاشیه این مراسم با بیان اینکه «مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی از مراجع عالیقدر و از شخصیتهای بنام و موثر در انقلاب اسلامی بود»، در قم گفت: حوزههای علمیه یک وزنه بسیار بزرگ را از دست داد. آیتاللهالعظمی موسوی اردبیلی از چهرههای بارز دوره معاصر کشور بودند که از دوره جوانی به عنوان یک روحانی اهل فضل و کمال شناخته شده بودند.
وی افزود: ایشان یک عالم و روحانی آشنا با مسایل روز بودند و در نهضت امام راحل پیش از انقلاب اسلامی به عنوان فعال جدی عرصه انقلابیگری و فعالیت علمی نقش بارزی داشتند.
مدیر حوزههای علمیه کشور بیان کرد: ایشان پس از انقلاب اسلامی نیز در مدیریت جریان انقلاب و عرصه قضا، خدمات بسیار شایانی را به انقلاب و اسلام و کشور ارزانی داشت و در نظریهپردازی و فعال کردن فقه در عرصه های مختلف نقش آفرین بود.
آیتالله موسوی اردبیلی مسؤولان را در جهت رفع مشکلات مردم نصیحت میفرمود
حجتالاسلام سید محمد واعظ موسوی - عضو سابق مجلس خبرگان رهبری - در این مراسم با تسلیت رحلت این مرجع تقلید گفت: خبر تاسف بار رحلت عالم مجاهد و فقیه وارسته همه را متاثر کرد. یکی از ویژگیهای بارز ایشان،حسن خلق و تواضع در برابر مردم بود. مباحث فقهی و اصولی مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زبانزد بود و شاگردان و دانشجویان متعددی به حلقه علمی آن فقید سعید جذب شده بودند و بسیاری از مباحث ارائه شده از سوی ایشان به عنوان کتابهای عمیق و مرجع دراختیار دانش پژوهان قرار دارد.
رییس انجمن ارتباطات و تبلیغ حوزه افزود: آن مرجع فقید به عنوان یک عالم ربانی و فقیهی مجاهد، قریب به ۸۰ سال از عمر شریف خود را در حوزههای علمیه برای حفظ کیان شیعه، انجام وظیفه و ادای تکلیف سپری کردند.
وی خاطرنشان کرد: آن مرحوم عمر خود را وقف دیانت، فرهنگ و مسائل انقلاب و مبارزه کرده بود و دانشگاه مفید و برخی از حوزههای علمیه به عنوان باقیات و صالحاتی است که برای خود بعد از مرگ به یادگار گذاشته است. ایشان بعد از پیروزی انقلاب نیز مورد اعتماد خاص رهبر معظم انقلاب قرار گرفت و مسؤولیتهای خطیری را در مجلس خبرگان و به عنوان دادستان انقلاب و ریاست دیوان را بر عهده گرفت و به خدمت پرداخت.
حجت الاسلام واعظ موسوی ادامه داد: پس از ارتحال امام نیز به قم بازگشت و به تالیف و تدریس و پژوهش پرداخت و در جهت تربیت طلاب اهتمام ورزید و چکیدههای علمی خود را به صورت تالیفات باارزش ارائه داد.
رییس انجمن ارتباطات و تبلیغ حوزه با بیان اینکه هم اکنون تالیفات ایشان در اختیار اساتید برجسته حوزه و دانشگاه و علاقهمندان به علوم قضا است، ادامه داد: آیت الله موسوی اردبیلی شخصیتی مردمی داشت و با مراتب عاطفه و قدرشناسی از مردم، با آنها مواجه میشد. همراهی ایشان با رهبری و عنایتی که معظم له به ولایت داشت، قابل توجه بود و ایشان در عرصههای مختلف اجرایی، قضائی، علمی و پژوهشی پیشگام بود. معظم له در قبال مردم با تواضع بینظیری رفتار میکرد و همواره مسؤولان را در جهت رفع مشکلات مردم نصیحت میفرمود و از دغدغههای ایشان رسیدگی به امور مردم از سوی مسؤولان بود.
منبع:
http://www.shahrekhabar.com/cultural/148006656026599
حجت الاسلام و المسلمین عباس نصیری فرد عضو کمیسیون سبک زندگی شورای انقلاب فرهنگی گفت: تمامی ما شیعیان به طور ذاتی، عشق و علاقه ای نسبت به امامان معصوم (علیه السلام) داریم، گرچه ممکن است چندان شناخت ظاهری در این زمینه وجود نداشته باشد، اما علاقه قلبی ما به طور یقین وجود دارد و در ذهن فرد دوستدار اهل بیت (علیه السلام) معرفت شهودی جریان دارد.
وی ادامه داد: چنین افرادی اغلب، معرفت شهودی دارند که به معنای برخورداری از شناخت قلبی است.
رئیس اندیشکده راهبردی مطالعات “جهان” تصریح کرد: معرفت شهودی به این معنا است که وقتی مشکلی برای فرد علاقمند به خاندان اهل بیت (علیه السلام) به وجود می آید، برای کسب آرامش به زیارت امامان معصوم همچون امام رضا(علیه السلام) می رود.
وی در ادامه صحبت های خود اظهار کرد: بر اساس آنچه در روایت ها آمده، به دلیل اینکه روح انسان در روزهای جمعه منتظر ظهور و رسیدن به مطلوب است و از سویی دیگر، به دلیل آنکه چنین اتفاقی رخ نمی دهد ، نوعی غم، انسان و وجودش را فرا می گیرد.
این کارشناس علوم قرآنی یادآور شد: اینکه غم، دل یک منتظر حقیقی را فرا می گیرد به آن دلیل است که یک نوع شناخت قلبی در چنین فردی وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: اندوهگین شدن فرد منتظر در روزهای جمعه، جدا از موضوعی مانند تعیین زمان ظهور از سوی برخی افراد است چرا که به طور یقین چنین اشخاصی، در زمره منتظران واقعی ظهور قائم آل محمد (صلی الله علیه و اله) قرار نمی گیرند.
منبع:
http://www.shahrekhabar.com/cultural/148006254000631