حضرت امام صادق(علیه السلام) درباره دو عبادت برتر فرموده اند:
عنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ أَفْضَلَ مِنَ الصَّمْتِ وَ الْمَشْیِ إِلَى بَیْتِهِ.
خدای متعال با عملی مانند سکوت همراه تفکر و پیادهرفتن به سوی خانهاش عبادت نشده است.
منبع: خصال شیخ صدوق، ج1، ص35
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
مَن ساءَتهُ سَیِّئَتُهُ وسَرَّتهُ حَسَنَتُهُ فَهُوَ أمارَةُ المُسلِمِ المُؤمِنِ، وَأَمارَةُ المُنافِقِ الَّذی لاتَسوؤُهُ سَیِّئَتُهُ ولا تَسُرُّهُ حَسَنَتُهُ
هر کس از بدى اش ناراحت و از خوبى اش خوشحال شود، این نشانه مسلمان مؤمن است و نشانه منافق این است که بدى اش ناراحتش نمى کند و خوبى اش او را خوشحال نمى سازد.
الدرالمنثور، ج4، ص 66
این روزها آنقدر کالا و خدمات در دنیا تولید می شود و آنقدر تولید و عرضه و تبلیغ آنها تخصصی و پیچیده شده است که مصرف کننده بدون حمایت قانون ممکن است متضرر شود. به همین دلیل قانون برای مصرف کنندگان حقوقی در نظر گرفته است.در تقویم رسمی کشور هم روز 9 اسفند ماه به عنوان ((روز ملی حمایت از حقوق مصرف کنندگان)) تعیین شده است.
این حقوق چه هستند؟
1. مصرف کننده حق دارد درباره کالا یا خدماتی که به او ارائه می دهند اطلاعات کافی دریافت کند. اطلاعاتی مثل قیمت کالا، علامت تجاری تولیدکننده، وزن، درجه و کیفیت، مواد اولیه و دستورالعمل های ضروری و…
2. مصرف کننده حق انتخاب دارد و نباید او را مجبور کنند از یک نوع خاص از کالا و خدمات استفاده کند
3. کالا و خدمات باید ایمن باشد. عرضه کنندگان کالاو خدمات باید از مواد اولیه سالم و مرغوب استفاده کنند و از استانداردهای لازم برخوردار باشند
4. دولت باید با نظارت و بازرسی بر تولید و عرضه و مقابله باگرانفروشی و همچنین با حمایت از اتحادیه ها و انجمنهای غیر دولتی از مصرف کنندگان حمایت کند.
در کشور ما سه نهاد اصلی وجود دارند که پیگیر حقوق مصرف کنندگان هستند:
1 . سازمان تعزیرات حکومتی
2. سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان
3. مؤسسهی استاندارد و تحقیقات صنعتی
امام حسن (علیه السلام) بسیار زیبا و حلیم، دارای سخاوت و نسبت به خانواده، رئوف و مهربان بود.
چون معاویه، ده سال بعد از امام علی (علیه السلام) با او از درِ کید و دشمنی در آمد و چند بار به امر او حضرت را ضربت زدند ولی اثری نداشت، تصمیم گرفت به وسیله زن امام حسن (علیهالسلام)، جُعده دختر اشعث بن قیس، او را با وعده های کاذب زهر بخوراند. معاویه به او گفت اگر به حسن بن علی (علیه السلام) زهر بدهی، صد هزار درهم به تو می دهم و تو را به ازدواج پسرم یزید در می آورم. او به آرزوی پول و زن یزید شدن، قبول کرد زهری را که معاویه از پادشاه روم گرفته، در غذای حضرت مخلوط کند.
روزی امام حسن (علیه السلام) روزه دار بودند. آن روز بسیار گرم بود و تشنگی بر آن جناب اثر کرده بود.
در وقت افطار، جُعده شربت شیری برای حضرت آورد که زهر داخل آن کرده بود.
چون حضرت بیاشامید، احساس مسمومیت کرد و گفت انا لله و انا الیه راجعون.
پس حمد خدای کرد که از این جهان فانی به جهان جاودانی خواهد رفت.
سپس رو به جُعده کرد و فرمود ای دشمن خدا، مرا کشتی، خدا تو را بکشد.
به خدا سوگند، بعد از من نصیبی نخواهی داشت.
آن شخص تو را فریب داده، خدا تو را و او را به عذاب خود خوار فرماید.
از حلم امام آن که وقتی امام حسین (علیه السلام) از برادرش درباره قاتلش سؤال کرد، حاضر نشد اسم جُعده را به زبان بیاورد.
به روایتی دو روز و به روایتی چهل روز، زهر در وجود مبارک امام حسن (علیه السلام) اثر کرد و در ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری در سن چهل و هشت سالگی از دنیا رحلت کرد، اما جُعده به خاطر طمع به مال و زن یزید شدن، آرزویش را به گور برد.
معاویه گفت وقتی به حسن بن علی (علیه السلام) وفا نکرد، چطور به یزید وفا کند و به وعده هایی که به او داده بود عمل نکرد و با خواری و ذلت، به درک واصل شد.
منبع: منتهی الامال، جلد ۱، صفحه ۲۳۱
آورده اند که وقتی شیر ژیان بر بستر بیماری افتاده بود، همه جانوران بیشه رسم عیادت به جا آوردند؛ و لیکن روباه از بهر پرسش حاضر نشده بود.
شیر او را رقعه نوشت که نیامدن تو از راه مروت دور است، باید که زود بیایی که از دیدن تو خوش وقت شوم.
روباه عیار در جواب نوشته فرستاد که شافی علی الاطلاق پادشاه، ما را صحت عاجل کرامت فرماید.
توقع که بنده را از ادراک شرف ملازمت معاف دارند، زیرا که نشان رفتن بسیاری از جانوران در کوشک سلطان دیدم، و لیکن یکی را ندیدم که باز از آنجا برگشته باشد.
(خلاصه): آدمی را باید که در اعتماد کردن بر سخن زورآوران خیانت پیشه، احتیاط کلی به کار برد.
منبع: حکایات دلپسند، محمدمهدی واصف
نردبان
اعرابی قرآن می خواند و رسید به آیه ای که می گوید و روزی شما و آنچه وعده کردیم در آسمان است.
اعرابی گفت حالا نردبان به آن بلندی برای آسمان از کجا بیاورم؟
منبع: کشکول نبوی (عهد عتیق)، سید ابراهیم نبوی، صفحه ۲۳