06 اردیبهشت 1399
هیشمه توصیهاش بمن این بود که مبادا خودت را با خانوادههایی مقایسه کنی که زندگی عادی خود را سپری میکنند مبادا به آنها نگاه کنی و بگوئی چرا من زندگی عادی ندارم. آنموقع ضرر میکنی خودت را با خانوادههایی مقایسه کن که همسرانشان در راه خدا شهید شدند و چند… بیشتر »
1 نظر
03 اردیبهشت 1399
یک روز ابراهیم را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم? ~دو کارتن بزرگ روی دوشش بود~ جلوی مغازه ای کارتن هایش را روی زمین گذاشت… جلو رفتم و گفتم: آقا ابرام برای شما زشته?? این کار باربر هاست نه شما؛ ابراهیم جواب داد: کار که عیب نیست?? این کاری که من… بیشتر »
30 فروردین 1399
وضع زندگيشان خوب بود. پدرش پول تو جيبي خوبي بهش ميداد، اما هميشه جيبش خالي بود. وقتي شهيد شد خيلي از كساني كه سرمزارش ميآمدند را نميشناختيم. پول توجيبيهاي اكبر، بركت سفره خيليها بود. تنها جايي كه خودش را بر ديگران مقدم ميدانست، موقع خطر بود. خودش… بیشتر »
29 فروردین 1399
خیلی مردم دار و اجتماعی بود و به مردم در تمامی زمینه ها کمک می کرد یار و یاور محرومان و مستضعفین بود و در خدمت به مردم همیشه پیشقدم بود. در تمامی فامیل با اینکه فرزند ارشد خانواده نبود ولی از احترام زیادی برخوردار بود وهمه او را الگوی اخلاق و کمالات… بیشتر »
28 فروردین 1399
معصومه رمضانی نویسنده کتاب پیرامون مضمون کتاب «یک تن و این همه مزار» گفت: کتاب «یک تن و این همه مزار» روایتی از زندگی شهید حسین ایرلو یکی از فرمانده هان لشکر تخریب المهدی است. وی در همین راستا ادامه داد: کتاب «یک تن و این همه مزار» برای دوره سنی… بیشتر »