«فلسفه نماز»
قبل از پرداختن به فلسفه قنوت جزئی از نماز است، لازم است قدری بیشتر در مورد فلسفه نماز که پایه و اساس آموزه های دینی می باشد صحبت کنیم.
از آنجا که خداوند وجودی نامحدود و نامتناهی و پیراسته از هر گونه نقص و نیاز است احتیاجی به پرستش ما ندارد پس پرستش و عبادت او فی الواقع وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور او به عبادت، یک نوع لطف و مرحمت و راهنمائی خواهد بود که ما را به کمال شایسته برساند. در مجموع عبادت و خصوصاً نماز دارای یک سلسله آثار گرانبهای فردی و اجتماعی است زیرا اولاً حس تقدیر و شکر گزاری را در انسان زنده می کند، قدر دانی از مقامی که نعمتهای زیادی در اختیار او نهاده و با این سپاس گزاری، فرد، حق شناسی خود را در برابر آفریدگار خود که این همه نعمتهای گرانبها در اختیار او گذاشته اعلام می دارد.
ثانیاً نماز و عبادت مایه تکامل روحی انسان است. در نماز ما خود را با کمال مطلق مرتبط ساخته و از او کمک می خواهیم که شایستگی و لیاقت سخن گفتن با خود را به ما بدهد. ضمن این که نمازگزار همواره به یاد خداست و یاد خدا بهترین وسیله برای کنترل نفس امّاره و روح طغیانگر است چنان که غفلت از یاد خدا و بی خبری از پاداشها و کیفرهای او موجب تیرگی عقل و خرد و کم فروغی آن می شود.
انسان غافل فکر عاقبت کار ناپسند و عقوبات آن را نمی کند و این نماز است که انسان را به یاد خدا می اندازد و اثر آن غفلت را از روح و روانش پاک می سازد و هم چنین نماز گزار برای قبولی نماز خود از بسیاری از گناهان اجتناب می ورزد. مثلاً یکی از شرائط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسایلی است که در آن به کار می رود مانند آب وضو و غسل، لباس و مکان نمازگزار. این موضوع باعث می شود که نمازگزار اطراف حرام نرود و در کار و کسب خود از هر نوع حرام اجتناب نماید زیرا بسیار مشکل است که یک فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقیّد شود و در موارد دیگر بی پروا باشد بالاخص که نمازگزار بداند شرط قبولی این است که حقوق مستمندان و زکات را بدهد، از گناهان کبیره بپرهیزد. مسأله دیگری که نمازگزار باید به آن توجه داشته باشد نظافت و بهداشت است زیرا او باید با لباس و بدنی پاک و تمیز که بعضاً مجبور است غسل نماید تا از آلودگیهای ظاهری و معنوی خود را پاک سازد و از آنجا که نماز برای خود وقت معیّنی دارد یکی از آثار آن انضباط و وقت شناسی است.
آثار و فلسفه نماز به آن چه گفته شد منحصر نیست ولی این نمونه می تواند نشانه اسرار شگرف این عبادت بزرگ باشد. البته نمازی می تواند تمام آثار را داشته باشد که با حضور قلب و توجه و نیت پاک به درگاه خدا آورده شود. روی همین جهات است که پیامبر گرامی(ص) می فرماید: نماز چون نهر آب صافی است که انسان خود را در آن شستشو می دهد، اگر کسی در شبانه روز پنج مرتبه خود را با آب پاک شستشو دهد هرگز بدن او آلوده و کثیف نمی شود. هم چنین کسی که در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواند و قلب خود را در این چشمه صاف معنوی شستشو دهد، هرگز آلودگی گناه بر دل و جان او نمی نشیند (التهذیب، ج ۲ ، ص ۲۳۷ ، ۱۲- باب فضل الصلاة و…).
«فلسفه قنوت و آثار آن»
قنوت در لغت به معنای تذلل و خاکساری در پیشگاه الهی است و بالا بردن دستها در حال نماز به درگاه الهی و مطرح کردن خواست و حاجت خود به زبان دعا بیانگر حالت تذلل عبد و نیاز همه جانبه او به خداوند بی نیاز است . نمازگزار در اثنای نماز، این اجازه را می یابد که با بالا بردن دست های خود، به دعا بپردازد و خواسته های خود را مطرح نماید. قنوت در تمامی نمازهای واجب، قبل از رکوع دوم مستحب است و بهتر است ترک نشود.
در باره ئ فلسفه و رموز قنوت، گفتنی است:
۱. قنوت، بهترین حالت نیایش و طلب حاجت از خدا است. نمازگزار در این حالت سر خود را به هدفی خم می کند و دست هایش را متواضعانه بالا می برد و بدین وسیله نیازمندی و احتیاج خود را به نمایش در می آورد.
۲. نمازگزار در قنوت این اجازه را می یابد که خواسته ها و نیازهای معنوی و مادی خود را مطرح کند و استجابت آنها را از آفریدگارش طلب نماید.
به هر حال قنوت در نماز یک مرحله ئ حساس است و طبق احادیث، دعا در آن مستجاب می گردد. (وسائل الشیعه،ج ۴، ص ۹۰۹).
۳. قنوت، مناجات و راز و نیاز صمیمانه با خدا است. در قنوت نمازگزار از حالت رسمی خارج می شود و با دعاها و ذکرهای مختلف و مورد علاقه، به صحبت و درد دل کردن با خدا می پردازد. این شیرین ترین لحظه ای است که در سایر ارکان و اعمال نماز کمتر مشاهده می شود. پس در قنوت دعای خاصی لازم نیست و به فرموده امام صادق (ع) هر دعایی که بر زبان جاری شد، خوب است.
۴. قنوت، وسیله ای برای آسان گرفتن مراحل حسابرسی در قیامت است. پیامبر (ص) می فرمایند: (اطولکم قنوتا فی دار الدنیا، اطولکم راحة یوم القیامة فی الموقف ، کسی که در دنیا (در نماز) قنوت طولانی داشته باشد در قیامت راحت ترین فرد در موقف (حسابرسی) خواهد بود. بحار الانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۹).
۵. قنوت و دعای در آن، نشانه تواضع و خدا خواهی انسان است. خداوند می فرماید: (مرا (با خلوص دل) بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم. آنان که از (دعا و) عبادت من اعراض و سرکشی کنند زود باشد که با ذلت و خواری، داخل جهنم شوند. مؤمن ۴۰، آیه ۶۱).
۶. توجه واقعی به خدای آسمان ها و زمین ؛ نمازگزار با بالا بردن دست های خود به سوی آسمان، به عظمت و بزرگی خدا اعتراف کرده و همه چیز و همه کس را از او می داند. خداوند در همه جا حضور دارد ؛ ولی ما متوجه این مطلب نیستیم. از این رو بهترین حالت این است که دست ها را به سمت فضای بی کران و لایتناهی بگیریم و خدای خود را در هر کجا که هست یاد کنیم و از او استعانت جوییم.
۷. تقویت نیرو و اراده ؛ دکتر فرانک لاباخ می نویسد:(هنگام زانو زدن و دعا کردن چقدر ضعیفیم و هنگام برخاستن چقدر پر از نیرو. پس چرا ما چنین سستی به خود یا دیگران روا می داریم (و دعا نمی کنیم) که پیوسته نیرومند نباشیم؟ چرا گاه گاهی دچار غم شده و نا توان، ترسو، مضطرب و رنجدیده می شویم در صورتی که دعا و نیایش با ما است و شادی با ما است و نیرو و شهامت نزد خدا است…). (نماز از دیدگاه دانشمندان، ص ۲۱۶).
۸. تکمیل کردن نماز ؛ امام صادق (ع) می فرمایند: (کسی که عمدا قنوت نماز را ترک کند، نمازش، نماز (کاملی) نیست). (اسرار الصلاة جوادی آملی، ص ۱۱۳).
با توجه به این که روح نماز، عبودیت و اظهار بندگی و فقر و عجز و نیاز به درگاه خالق هستی است قنوت در نماز با توجه به هیئت و قالب و محتوای آن با این هدف هماهنگی کامل دارد .
رسول اکرم صلی الله علیه و آله: هر جمعه غسل کن، حتّى اگر لازم شود براى تهیّه آب آن، خوراک روزانهات را بفروشى.
اگر این حدیث را از پیامبر بخوانید هرگز غسل جمعه را از دست نمی دهید
پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند:
هر جمعه غسل کن، حتّى اگر لازم شود براى تهیّه آب آن، خوراک روزانهات را بفروشى و گرسنه بمانى؛ زیرا هیچ امر مستحبّى بالاتر از غسل جمعه نیست.
متن حدیث:
پیامبر صلى الله علیه و آله:
فَاغتَسِلْ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ و لَو أنَّکَ تَشتَرِی الماءَ بِقوتِ یَومِکَ و تَطویهِ فَإنَّهُ لَیسَ شَیءٌ مِنَ التَّطَوُّعِ أعظَمَ مِنهُ.
نوشته ای از مرحوم استاد آل کاظمی
چرا غسل جمعه سنت شد؟
مرحوم استاد آل کاظمی
خداوند نمازهای واجب را با نمازهای نافله تکمیل ساخت و روزه واجب را با روزه های مستحبی تکمیل کرد؛ و وضوء نمازهای واجب نیز با غسل روز جمعه تکمیل فرمود…
آنچه در ذیل می خوانید یادداشت منتشر نشده ای از محقق و پژوهشگر حوزه، حجت الاسلام والمسلمین علی آل کاظمی(ره) پیرامون «فلسفه غسل جمعه» و «ثواب استعمال عطر» از لسان روایات است که به مناسبت سالگرد درگذشت آن محقق فقید حوزه منتشر می گردد.
*چرا باید غسل کنیم
فلسفه تمامی غسل های واجب و مستحب تأمین نظافت جسمانی و روحانی است، مخصوصا برای یک مسلمان که روز جمعه دست از کار و تلاش زندگی برمی دارد و می خواهد در اجتماع مسلمین شرکت نمایند، شایسته است هم به منظور باز یافتن به حضور پروردگار و ایستادن به نماز در پیشگاهش و هم به منظور حفظ حرمت نمازگزاران که می خواهد در کنارشان در یک صف قرار بگیرد، بدن و لباس خود را از هر نوع آلودگی پاکیزه نماید تا موجب ناراحتی آنان نگردد.
مرحوم صدوق در کتاب علل الشرایع از امام صادق(ع) در این باره روایت می کند، حضرت فرمودند: انصار در زمان پیامبر(ص) در کشاورزی و دامداری فعالیت می کردند، روز جمعه که می شد با همان وضع به نماز می آمدند، مردم از بوی عرق زیر بغل آنان اذیت می شدند، پیامبر(ص) آنان را به غسل کردن در روز جمعه دستور دادند و از آن پس غسل جمعه سنت شد.(1)
از حضرت رضا(ع) روایت شده که فرمودند: علت غسل عید، جمعه و دیگر غسل ها آن است که غسل کردن نوعی تعظیم بنده نسبت به پروردگارش می باشد؛ برای آنکه می خواهد به پیشگاه خداوند راه یابد و برای گناهان خود آمرزش بخواهد و بدان جهت که این روزها برای آنان عید نکویی است که مردم برای یاد خدا گرد هم می آیند. لذا خداوند به منظور بزرگداشت این روز در آن غسل قرار داد و برای اینکه این روز را بر روزهای دیگر برتری داده باشد، نوافل و عبادت ها بیشتر انجام می گیرد و غسل جمعه موجب پاکیزگی از این جمعه تا جمعه بعد می باشد.(2)
در این روایت فلسفۀ غسل در جمعه و اعیاد، نظافت و پاکیزگی به منظور بار یافتن به حضور به پروردگار و تعظیم از روز جمعه و اعیاد مذهبی معرفی شده است.
*تکمیل نواقص وضوهای واجب
در روایات دیگر فلسفۀ غسل جمعه، تکمیل نواقص وضوهای نمازهای واجب معرفی شده است، حسین بن خالد می گوید از حضرت امام رضا(ع) پرسیدم: چگونه غسل جمعه واجب شده است؟(3) حضرت فرمودند: خداوند نماز فریضه را با نمازهای نافله تکمیل ساخت و روزۀ فریضه را با روزه های مستحبی تکمیل کرد؛ و وضوء نمازهای فریضه را نیز با غسل روز جمعه تکمیل فرمود، اگر در آن وضوها کم و کاست یا سهو و نسیانی باشد، غسل جمعه تکمیل کنندۀ آنان باشد(4).
*وقت غسل جمعه
امام باقر(ع) می فرمایند: هیچگاه روز جمعه غسل را ترک نکن زیرا غسل جمعه سنت است و قبل از ظهر نیز باید غسل کنی(5)
* لباس نظیف در روز جمعه
از آنجا که روز جمعه روز عید است، بلکه از بزرگ ترین اعیاد اسلامی است، باید با روزهای دیگر فرق داشته باشد انسان در این روز علاوه بر غسل و نظافت لباس های نظیف و نو را بپوشد، در مکارم الاخلاق از ویژگی های پیامبر اکرم(ص) از امام حسن مجتبی(ع) روایت شده است: «پیامبر غیر از لباس هایی که در روز های دیگر می پوشیدند دو لباس برای روز جمعه داشت مخصوص این روز بود». (6)
بنابراین، همانگونه که پیامبر (ص) یاران خود را نهی می کنند، از سرکار با همان حالت آلودگی و عرق بدن به نماز جمعه نیایند و به آنان دستور می دهند بروند خود را شستشو دهند و غسل کنند و بعد به نماز جمعه بیایند، قهراً باید لباس های تمیزتر و مناسب تر خود را برای نماز جمعه به تن کنند؛ نه آنکه با لباس کار و لباس های معمولی و احیانا آلوده و کثیف در جمع نمازگزاران حاضر شود چون بی توجهی به این عبادت بزرگ و بی حرمتی نسبت به اجتماع مسلمین و عید بزرگ اسلامی است.
*اصرار پیامبر بر مرتب بودن مسلمان
امام صادق(ع) از پدربزرگوارش روایت می کند که:
شخصی در کنار خانه پیامبر اکرم (ص) ایستاده بود از حضرت اجازه ملاقات می خواست، پیامبر(ص) بیرون آمد و به هنگام خروج در حجره خود ظرفی را دیدند که در آن آب بود، پیامبر (ص) جلوی آن ظرف آب ایستادند و شروع به مرتب کردن محاسن خود نموده و به آن نگاه می کردند، وقتی حضرت بازگشت، عایشه به ایشان گفت: یا رسول الله! شما که برترین فرزندان آدم هستید و فرستاده خداوند می باشید، جلوی ظرف آب می ایستید تا موی سر و ریش خود را مرتب کنید؟!
حضرت فرمودند: ای عایشه! خداوند دوست دارد هنگامی که انسان می خواهد به سوی برادر خود بیرون رود خود را بیاراید. (7)
امام باقر(ع) فرمودند: روز جمعه سعی کن که بهترین لباس هایت را بپوشی. (8)
باید به سیره پیامبر و گفتار پیشوایان دین عمل کنیم و رفتار و کردار آن حضرت را الگوی خود قرار دهیم برای شرکت در اجتماعات دینی نماز جماعت ها و جلسات مذهبی و مخصوصا نماز جمعه باید با سر و وضع مرتب و تمیز و با پوشیدن بهترین لباس ها و تمیزترین آن، حرمت اجتماع مسلمین و برادران دینی خود را هر چه بیشتر حفظ کنیم.
* عطر زدن در روز جمعه
از جمله سنت های اسلامی که نسبت به آن تاکید شده، عطر زدن و استفاده از بوی خوش است و در معارف اسلامی جزو عادت های پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار شمرده شده است تا جایی که درباره پیامبر خدا (ص) از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند: پیامبر خدا (ص) برای خریدن عطر بیش از غذا پول خرج می کردند. (9)
در حدیث دیگر امام صادق(ع) فرمودند: هر چه در مورد عطر خرج کنی، اسراف نیست. (10)
*عطر غذای عقل و روح
البته کلمۀ «هر چه» در بیان امام (ع) برای تاکید و مبالغه است وگرنه منظور آن است که به اندازه مورد نیاز خرج کند و آن را به عنوان یک هزینه زائد و اضافی نداند و تهیه آن را نوعی اسراف بشمارد؛ زیرا عطر یک غذای روحی است و برای تقویت دماغ و قدرت تفکر و ایجاد نشاط در روح موثر است؛ همانگونه که انسان به غذای جسم خود اهمیت می دهد باید به غذای عقل و روح خود نیز اهمیت بدهد.
امام صادق (ع) در این باره می فرماید: هر کس اول روز عطر بزند تا فرارسیدن شب عقل خود را همراه خود خواهد داشت. (11) در حدیث دیگر پیامبر خدا (ص) می فرمایند: بوی خوش قلب انسان را محکم می کند. (12)
*دو رکعت نماز برابر با هفتاد رکعت
مخصوصا عطر زدن به هنگام نماز باعث افزایش ثواب نماز شده می شود امام صادق (ع) در این باره می فرماید: ثواب دو رکعت نماز در حالی که عطر زده است از هفتاد رکعت نماز که عطر نزده باشد، بیشتر است. (13)
از میان ایام هفته روز جمعه به دلیل آنکه انسان در حج برادران دینی خود حاضر می شود، ممکن است کثرت جمعیت و بوی تنفس و عرق آنان موجب ناراحتی نمازگزارن شود عطر زدن بیشتر سفارش شده است.
*سفارش جبرئیل به پیامبر(ص)
پیامبر خدا(ص) می فرماید: دوستم جبریل فرشته وحی به من سفارش نمود یک روز در میان عطر بزن، ولی روز جمعه را ناگزیر هستی و نباید ترک کنی.(14)
در حدیث دیگر پیامبر خدا (ص) به حضرت علی (ع) سفارش فرمودند: یا علی! بر تو باد به استفاده از بوی خوش در هر روز جمعه که این کار از سنت من است و تا هنگامی که بوی عطر در تو باشد برای تو حسنات آن نوشته خواهد شد. (15)
در بعضی از روایات خاصیت دیگری که برای عطر زدن معرفی شده، آن است؛ فرشتگان از بوی عطر خوشحال شده در جایی که بوی خوش باشد با میل و رغبت حاضر می شوند و برعکس از جاهائی که بوی گند و نجاست باشد، فرار می کنند.
عثمان بن مظعون از یاران با وفا و ارزشمند پیامبر اکرم (ص) می گوید: من می خو استم بوی خوش و چیزهایی دیگری را ترک نمایم رسول خدا (ص) به من فرمودند: بوی خوش را ترک مکن، زیرا فرشتگان بوی خوش را از مؤمن استنشاق می کنند؛ در هر روز جمعه عطر را ترک نکن. (16)
حضرت موسی بن جعفر (ع) از پدرانش از رسول خدا(ص) روایت می کنند که فرمودند: جبرائیل نزد من آمد و گفت: ای محمد! ما چگونه بر مردم نازل شویم با اینکه مسواک نمی کنند و خود را تطهیر نمی کنند و سر بند انگشتان خود را شستشو نمی دهند؟(17)
پاورقی:
1. علل الشرایع ج1 ص 270
2. عیون الاخبار جلد 2 باب33 ص 87
3. علماء وجوب را حمل بر استحباب مؤکد کرده اند و همین روایت را نیز از دلائل آن می دانند.
4. بحارلانوار جلد 81 ص 123
5. مکارم الاخلاق ج1 ص 38
6. دعائم الاسلام ج 1 ص181
7. مکارالاخلاق ج 1 ص109
8. بحار الانوار ج89 ص 365
9. مکارم الاخلاق ج 1 ص 45
10. مکارم ج 1 ص43
11. فروع کافی ج6 ص 510
12. میزان الحکمه ج 5 ص 574
13. مکارم الاخلاق، ج1 ص 44
14. وسائل الشیعه ج5 ص 55
15. مکارم الاخلاق ج 1 ص45
16. فروع کافی ج2 ص222
17. بحار الانوار ج 59 ص 191.
یکی از سنتهای حسنه ایرانیان، زیارت اهل قبور و رفتگان است؛ امری که از دوران کودکی از سوی والدینمان با همراهی پدربزرگها و مادربزرگها در روزهای پنجشنبه آخر هفته با جدیت پیگیری میشد و امروز به علت درگیر شدن با زندگی ماشینی و دغدغههای روزمره مانند گذشته از رونق خاصی برقرار نیست. البته شاید به بهانه درگذشت عضوی از خانوادهمان در طول سال پایمان به محل آرامیدن درگذشتگان باز شود و با حضور تنها در پنجشنبه آخر سال سعی کنیم دینمان را به آنها ادا کنیم!
خیرات تنها کافی نیست؛ بر مزار خفتگان در آرامستان برویم
البته امام صادق (ع) در ذیل روایتی زیارت قبور مؤمنان را به عنوان حق یاد میکنند و میفرمایند: «ان حَقُّ اَلْمُؤْمِنِ عَلَى اَلْمُؤْمِنِ …إِذَا مَاتَ اَلزِّیَارَةَ إِلَى قَبْرِهِ…»؛ از حقوق مؤمن آن است که پس از مرگ به زیارت قبر او روند.
مطابق روایات رسیده از معصومین، زیارت از راه دور با اهدای خیرات کافی نیست و حضور در آرامستان دارای موضوعیت است. این مهم را محمد بن مسلم از شاگردان امام صادق (ع) از حضرت پرسیده است که: «قلت لأبی عبدالله علیه السلام: الموتی نزورهم؟ فقال: نعم. قلت: فیعلمون بنا إذا أتیناهم؟ فقال: إی و الله إنهم لیعلمون بکم و یفرحون بکم و یستأنسون إلیکم. قال: قلت: فأیّ شیء نقول إذا أتیناهم؟ قال: قل: اللهم جاف الأرض عن جنوبهم و صاعد إلیک أرواحهم، و لقّهم منک رضواناً، و أسکن إلیهم من رحمتک ما تصل به وحدتهم، و تؤنس به وحشتهم، إنک علی کل شیء قدیر»؛
چرا باید مردگان را زیارت کنیم؟
به امام صادق (ع) عرض کردم: آیا خوب است مردگان را زیارت کنیم؟ آن حضرت فرمرد: آری. عرض کردم: وقتی نزد ایشان میرویم، آنان متوجه ما میشوند؟ فرمود: آری به خدا قسم، ایشان متوجه آمدن شما میشوند و از عمل شما خوشحال میشوند و به شما انس میگیرند و از تنهایی بیرون میآیند. محمد بن مسلم میگوید: عرض کردم: هنگامی که نزد آنان میرویم چه بگوییم؟ حضرت فرمود: این دعا را بخوان: «بار خدایا زمین را از پهلوی ایشان دور ساز و روانهایشان را به سوی خود بالا ببر و از جانب خویش خوشنودیات را پیشوازشان بفرست و از رحمتت همنشینی برای آنان بگمار که دلتنگی و تنهایی آنان را مبدل به انس و آرامی و وحشتشان را به مبدل به امن سازی، که تو بر هر چیزی توانایی».
مرحوم آیتالله سیدمحمد حسین طهرانی از اساتید عرفان در این رابطه میگوید: روح متوفا به قبر خود ارتباط بیشتری دارد و لذا زیارت ارواح در سر قبورشان اثر بیشتری دارد و مؤمن زائر به واسطه دریچه قبر، خود را به روح معصوم و مقرب درگاه خدا مرتبط کرده و بدین وسیله با تمام فسحت عالم معنی و ارواح ارتباط پیدا میکند و بهره میگیرد.
بین الطلوعین فاصله زمانی از طلوع فجر و اذان صبح تا طلوع آفتاب است که حدود یک ساعت و نیم طول میکشد. در روایات از این زمان به ساعتی از ساعات بهشت یاد شده و آثار و برکاتی برای آن بیان شده که انسان به این نتیجه میرسد که اگر میخواهد خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت را داشته باشد و از بدبختیها رهایی یابد میبایست در این ساعات بهشتی بیدار بماند؛ چراکه فرشتگان در حال تقسیم روزی هستند و اگر خواب بمانی از همه چیز باز ماندی.
رسول گرامی اسلام (ص) در اهمیت این امر فرمود:
«مَن جَلَسَ فی مُصَلّاهُ مِن صَلاةِ الفَجرِ إلى طُلوعِ الشَّمسِ سَتَرَهُ اللَّهُ مِنَ النّارِ؛ هر کس از نماز صبح تا طلوع خورشید در مصلّی خود بنشیند، خداوند او را از آتش حفظ مىکند».
منبع:
تهذیب الأحکام/ ج 2 ص 139 ح 542 ـ کتاب من لا یحضره الفقیه/ ج 1 ص 504 ح 1452
خداوند در قر آن کریم می فرماید: کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند به زودی آنها را وارد باغهایی خواهیم کرد که در زیر آنها رودها جاری میباشد. آنها همیشه در آن خواهند بود، این وعده حق الهی است …[۱]
بر اساس این آیه کریمه انسانی که به موجب داشتن ایمان وانجام اعمال نیک وصالح لیاقت و شایستگی ورود به بهشت را پیدا می کند همین ورود به بهشت کافی خواهد بود که همیشه در آن بماند. زیرا انسان پس از ورود به بهشت از آن خارج نمی شود تا ما نگران باشیم و به دنبال عملی بگردیم که ما را دائماً در بهشت نگه دارد. بلکه هر عملی که ما را وارد بهشت کند همان عمل ما را در بهشت دائماً نگه خواهد داشت، بنا بر این جاودانه ماندن در بهشت نیاز به عمل خاصی ندارد.
از این نکته نیز نباید غافل بود که یک انسان با انجام دادن چند عمل بهشتی نمی شود. بلکه برای انسان یک سری کارها واجب و یک سری کارها حرام است یعنی باید بعضی کارها را حتماً انجام دهد و بعضی دیگر را حتماً ترک کند.
وظیفه او انجام واجبات و ترک محرمات است که اگر چنین نکرد از مسیر اطاعت و بندگی خدا خارج شده و مرتکب عصیان شده است [۲]. خداوند نیز در قرآن در آنجا که پاداش را بیان میکند میگوید: کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند. [۳] نمیگوید یک عمل صالح یا دو تا، باید همه اعمال صالح را که مکلف به انجام آنها است انجام دهد. بنابراین با انجام یک کار خوب و ترک سایر واجبات نمیتوان به بهشت رفت خداوند در مورد کسانی که اعمال صالح و ناصالح را با هم انجام دادهاند میگوید: و گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف کردند و اعمال صالح و ناصالحی را به هم آمیختند امید میرود که خداوند توبه آنها را بپذیرد خداوند غفور و رحیم است. »[۴] که از این آیه میفهمیم انجام اعمال صالح که در کنارش اعمال ناصالح را هم آورده باشیم به تنهایی کافی نیست بلکه به خاطر اعمال ناصالح مان مرتکب گناه شدهایم حالا که گناه کردهایم اگر توبه کنیم خداوند انشاءالله توبه ما را میپذیرد و چنین امیدی به پذیرش توبه وجود دارد.
و نیز باید انجام وظایفش را ـ انجام واجبات و ترک محرمات ـ در تمام مدت تکلیف یعنی از دوران بلوغ تا پایان عمر تداوم بخشد چون هر زمان که وظیفهاش را انجام ندهد مرتکب گناه شده و از خط اطاعت خارج شده است بنابراین باید اولاً همه وظایف را انجام داد آن هم در تمام مدت تکلیف در این صورت است که در زمره کسانی قرار میگیریم که ایمان آورده و اعمال صالح (همه اعمال صالح را) انجام دادهاند و باید به پاداش الهی که بهشت باشد امیدوار بود.
در آخر باید گفت بعضی اعمال هست که از طرف معصومین ـ علیهم السلام ـ پاداش آنها بهشت اعلام شده است مثلاً امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمودهاند: «هر کسی که فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع) را زیارت کند بهشت برای اوست. »[۵] ما اگر چنین اعمالی را انجام دادیم چون معصومین گفتهاند به پاداش آن که بهشت باشد اطمینان داریم ولی این دلیل نمیشود که فکر کنیم هر کار خلافی را خواستیم میتوانیم مرتکب شویم. چون ممکن است کار خلاف ما عمل ما را که پاداشش بهشت بود از بین ببرد در نتیجه به پاداش آن نرسیم و این گونه روایت که کم هم نیست بدان معنا است که اگر تمام شرائط همراه آن عمل باشد و موانعی همچون گناه صورت نگیرد استحقاق بهشت را برای عامل آن خواهد داشت خلاصه تا انسان در دنیاست در معرض امتحانها است و نمیتواند به چیزی مطمئن شود و خیالش راحت شود که بهشتی است.
بلکه همیشه باید بین خوف و رجاء باشد؛ خوف از این که نکند اعمال با شرائط صورت نگرفته است و مورد پذیرش پروردگار قرار نگیرد و رجاء و امید نسبت به رحمت الهی و این که او نسبت به مؤمنین رحیم و غفور است و از لغزش ها می گذرد.
—————-
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. منازل الآخره، شیخ عباس قمی
۲. چهل حدیث، حدیث چهارده، امام خمینی (ره)
—————-
پی نوشت ها:
[۱] . نساء/ ۲۲
[۲] . ر. ک: راغب اصفهانی، معجم مفرد الفاظ قرآن، المکتبة الرضویه، ۱۳۹۲، ص ۳۴۹
[۳] . ر. ک: از باب نمونه به: بروج/ ۱۱، توبه/ ۱۰۲
[۴] . ر. ک: به همه آیاتی که ایمان و اعمال صالح را در کنار هم قرار میدهد و بعد پاداش بهشت را بیان میکند مثل نساء/ ۱۲۲
[۵] . محدث قمی، سفینه البحار، چاپ اسوه، ج۷، ص ۱۲۵