مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: میگوید اعمال خوب، خوب است. اما نیت خوب، بهتر از آن است. الاعمالُ بالنیاتِ هرچه نیت بالاتر باشد عمل قیمتیتر است.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: در دستگاه خدا، هم حکمت هست و هم فلسفه، اما خدا محکوم حکمت و فلسفه نیست. مبادا برای حکمت نماز بخوانی، که بگویی چشم و گوشم باز میشود. عبادت را خالص برای خدا انجام بده. هرچه میتوانی خودت را ساکت کن. هرچه که از معلومات محروم میشوی نترس. اگر توانستی خواستت را ساکت کن. خواست از همه چیز بالاترست. اصلاً بگو خدایا از زمینِ من چیزی نمیروید، خاطر جمع باش که زمینم دیگر بایر شد. هرچه خودت میکاری به من مربوط نیست. زمین من خلاص شد زیرا دیگر خواست نیست: نه قرب، نه عبادت، نه تقوی، نه کرامات و نه معجزات و نه باهرات. از نفس من چیزی روییدنی نیست. زمینم خراب شده است. زیرا هرچه داشت رویید.
یک وقت زمین را آفت میگیرد و دیگر از آن چیز نمیروید. یک وقت نه! زمین هستیاش را داده است. در دنیا هم همین را دارید. قدیم خریزههای کهریزک بود که بزرگ و سبز بود. تمام تهران را گرفته بود خربزه مشهد را هم کنار گذاشت. اما الان یک دانهاش هم نیست، زمینش دیگر نمیآورد. زارعین میگفتند زمین چند سال «یخ آب» نشده بود خراب شد. اما خداوند برای هر چیزی نقصی گذاشته است تا رو به خودش برود – از کارهای خوب، نیتهای خوب، راههای خوب.
میگوید اعمال خوب، خوب است. اما نیت خوب، بهتر از آن است. الاعمالُ بالنیاتِ هرچه نیت بالاتر باشد عمل قیمتیتر است. از آن هم بالاتر؛ نیَّهُ المومِنِ خَیرٌ مِن عَمَلِه، او نیت میکند، ممکن است عمل را دیگری به جای آورد. حال این عمل مال کیست؟ مال صاحب نیّت. آیا نمیدانی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با ما در تمام اعمال خیر شریک است؟ زیرا این اعمال، نیتهای اوست، با همه شریک است. هر کس دو رکعت نماز میخواند یا یک عباسی، کاسبی روحی و ایمانی میکند او در آن شریک است. یاشَریکَ القرآنِ یا شَریکَ الاعمالِ.
با همه شما شریک است و شریک خوبی هم هست. اگر آن شریک نباشد چیزی از شما پذیرفته نمیشود. قبولی کار شما به خاطر شرکت اوست. روح عالم است. شما تصور میکنید که زیبایی و شادابی روح شما مال خودت است؟ مال اوست! السلامُ علیکَ یا روحَ العالَمِ. امام زمان عجل الله تعالی فرجهالشریف شریک انبیاء است، شریک قرآن است.
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 46
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
مادرشهیدان محمدحسین وداوودفهمیده میگوید:
: اگر شهدا نبودند ما اکنون چنین مملکتی نداشتیم.
وی با بیان خاطراتی از فرزندانش گفت: یک بار که محمدحسین کوچکتر بود، برای کاری هرچه
صدایش زدم، پاسخی نداد! بعد از مدتی از آشپزخانه بیرون آمد. گفتم «کجا بودی؟ چرا جواب
ندادی؟» به شوخی گفت «سر قبرم بودم!» گفتم «یعنی چه؟ مگر میشود قبرت در آشپزخانه
باشد؟» گفت «نه مامان، قبر من در بهشت زهرا قطعه 24 است» گفتم «محمدحسین تو هنوز
بچهای، زمان شهادتت نیست که قبرت را مشخص میکنی!» گفت «نه مادر، اینطور میشود».
منبع:http://www.mashreghnews.ir/fa/news/119510/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AF%D9%87
حياط مسجد، ازدحام جمعيت، نزديک غروب
کساني که داوطلب اعزام به جبهه بودند، توي يک صف طولاني ايستاده بودند تا پس از نام نويسي، برگه ي اعزام بگيرند. پاسداري که ثبت نام مي کرد، دست تنها بود و از صبح که مشغول کار شده بود، حتي فرصت يک استراحت کوتاه هم پيدا نکرده بود. داوطلباني که در صف ايستاده بودند، مرتب گوشزد مي کردند:
« برادر، لطفا عجله کن. خيلي وقت است که در صف ايستاده ايم.»
پسر نوجواني که لا به لاي جوان ها و مردان بزرگسال ايستاده بود، بيش از همه داد و قال مي کرد و عجله داشت که زودتر نوبتش بشود. مردي که پشت سرش ايستاده بود، نگاهي به قد و قواره ي او انداخت و گفت: «پسر جان، اين جا چه کار مي کني؟ برو خانه. پدر و مادرت نگرانت مي شوند.» اما او نه از جايش تکان خورد و نه حرفي زد. فقط با يک لبخند صميمانه، مرد را راضي کرد که فعلا دست از سرش بردارد.
صف داوطلبان جلوي ميز ثبت نام
داوطلبان، يکي يکي به پاسداري که برگه ي اعزام صادر مي کرد مي رسيدند و با احساس رضايت، برگه مي گرفتند و صف را ترک مي کردند. نوبت به پسر نوجوان رسيد. پاسدار، همان طور که پشت ميزش نشسته بود، بدون اين که توجهي به پسرک بکند، نفر بعدي را صدا کرد. ولي پسر با تندي گفت:
« چرا نوبت من را به او مي دهيد؟ مي خواهم ثبت نام کنم.»
پاسدار با مهرباني و به شوخي پاسخ داد:
زنده نگه داشتن ياد و خاطره مردان بزرگ (همانند امام حسين(ع)) چه تاثيري در اجتماع دارد؟
امامان معصوم(عليهم السلام) در زنده نگهداشتن ياد و نام شهيدان كربلا، به عنوان كامل ترين
الگوهاى فداكارى و ايثار در راه نجات امّت، به خصوص سالار شهيدان اباعبدالله الحسين(عليه
السلام) در مناسبت هاى مختلف سعى و تلاش فراوانى نمودند و هيچ فرصتى را در زنده
نگهداشتن يادشان فروگذار نكردند.
بى ترديد، احياى نام و ياد اين مردان بزرگ، الهام بخش بوده و به زندگى انسان ها جهت مى
دهد و روح فداكارى و ايثار را زنده كرده و آدمى را در برابر مشكلات و حوادث سخت، مقاوم و
استوار مى سازد. ذكر اين صالحان و طرح فضايل اخلاقى و روح حماسى شان باعث مى شود
كه هر قوم و ملّتى ـ به خصوص مسلمين ـ از آنها الگو گرفته و به آنان تأسّى و اقتدا كنند.
منبع:
كتاب عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، زير نظر آيت الله العظمي مكارم شيرازي، ص49.
اسلام یک نسخه حیات بخش برای امت ها در طول تاریخ است، :امام حسین (ع) با فداکاری ها و از جان گذشتگی های خود در طول تاریخ به ما نشان دادند که حفظ این نسخه شفا بخش ارزش قربانی کردن جان خود و پاک ترین انسانهای روی زمین را دارد.
وقتی که ماجرای امام حسین (ع) و اصحاب ایشان را در کربلا مطالعه میکنیم میبینیم که حتی اصحاب ایشان برای یک لحظه حاضر نشدند که دفاع از راه حق را با لذتهای دنیوی معاوضه کنند.
برای نمونه میتوان به سرگذشت وهب جوان تازه مسلمان شده مسیحی اشاره کرد که چون در دامن یک مادر پاک تربیت شده و تربیت او عزتمندانه بود برای لحظه ای با اینکه تازه داماد بود در راه خود تردید نکرد و امام حسین (ع) یاری کرد و ما شاهد هستیم که زمانی که این راه را انتخاب کرد مادر و همسر تازه عروسش حتی برای یک لحظه هم مانع او نشدند.
تاریخ با شرح سرگذشت اصحاب کربلا یاد میدهد که باید در دفاع از ارزشها و آرمان خود ثابت قدم باشیم و نباید در این زمینه حتی یک لحظه تردید کرده و حوائج دنیوی را بر لذتهای اخروی ترجیح دهیم.
سراسر واقعه عاشورا درس حجاب و عفاف برای امت اسلامی و بانوان مسلمان است، در مقاتل مختلف یاد شده که پس از عصر عاشورا و شهادت امام حسین (ع)، سپاهیان یزید اهل بیت ایشان را به اسارت برده و چادر از سر زنان کشیدند و با اهل بیت پیامبر(ص) مانند کنیزان روم و باختر رفتار کرده و آنها را بدون چادر و روبنده در میان مردان نامحرم به حرکت درآورند.
نگاه سنگین مردان نامحرم به حرم رسول الله(ص) برای ایشان بسیار سنگین بود؛ زیرا تا قبل از این نگاه هیچ نامحرمی به اهل بیت رسول خدا(ص) نیافتاده بود و همین موضوع بیش از هر مطلبی برای ایشان سنگین بوده و غم مصایب ایشان را دو برابر می کرد.
زمانی که حضرت زینب(س) این صحنهها را می دیدند و نگاه سنگین مردان نامحرم ایشان را اذیت میکرد به مأموران سپاه یزید امر کردند که سر امام حسین (ع) و سایر شهدای کربلا را از عقب کاروان به جلوی کاروان بیاورند تا توجه مردم و مردان نامحرم از اهل بیت(ع) به طرف سرها جلب شود.
وحضرت زینب(س) به خاطر انحراف افکار نامحرمان حاضر شدند که سر امام حسین(ع) را در جلوی کاروان حرکت بدهند.
یکی از دردناک ترین صحنهها پس واقعه عاشورا، جابجایی کاروان اسرای اهل بیت(ع) بدون پوشش چادر است و حضرت زینب(س) و تمامی زنان کاروان اسرا برای حفظ حجاب خود از هر چیزی حتی آستین ها لباس خود برای پوشاندن چهره خود استفاده میکردند که این موضوع نشان میدهد حفظ حجاب تا چه حدی برای زنان مسلمان لازم و ضروری است.
حجاب مهمترین درس حضرت زینب(س) در اسارت برای ما زنان مسلمان است و ما زنان مسلمان با حفظ حجاب کامل در اجتماع و در نزد مردان نامحرم میتوانیم امام حسین (ع)را یاری کینم.
منبع:http://www.rasanews.ir/detail/News/453790/19