حضرت امیر(ع) می فرمایند: ای بندگان خدا، تقوای الهی را این گونه رعایت کنید. مانند کسی باشید که تفکر در نعمت های خدا و نظام هستی قلب اش را به خود مشغول ساخته و ترس از عذاب الهی و گناهان بدنش را خسته کرده و شب زنده داری و عبادت خدا خواب را از چشمانش ربوده باشد. همچون کسی باشید که امید به رحمت خدا او را به روزه داری و تشنگی در روزهای گرم وا داشته و زهد و پرهیزگاری خواهش های نفس او را از بین برده باشد و زبانش همواره مشغول ذکر خدا باشد. [مانند کسی که] برای در امان ماندن از خطرهای قیامت، در دنیا به تکالیف خود عمل کرده و از غیر راه حق چشم پوشیده باشد و تنها صراط مستقیم که مورد رضای حق است قدم بردارد.ومانند کسی تقوا پیشه کنید که دامن همّت برای اطاعات خدا به کمر زده است و سخت تلاش می کند و در فاصله مرگ و زندگی چالاکانه راه می پوید و از ترس عذاب آخرت به درگاه خداوند استغفار می کند و در رفتن به عالم آخرت و عاقبت کارها به اندیشه می پردازد.
منبع:
حضرت آیت الله بهجت رحمه الله علیه میفرمایند: «خدا نکند انسان معصیت کند و اگر کرد، خدا نکند معصیت اجتماعی بکند و اگر کرد خدا رحم بکند که اضلال مردم در آن باشد.»
و نیز فرمودند: «در قیامت که نامه عمل را به دست انسان میدهند، در نامه بعضیها نوشته شده که فلان فرد را تو کشتهای. میگوید: خدایا، من کی او را کشتم؟ من کجا قاتل بودم؟ من اصلاً خبر ندارم که قاتلش چه کسی است.
در جواب میگویند: در فلان مجلس فلان کلمه را گفتی، این کلمه نقل شد به مجلس دیگری و از آنجا دوباره به مجلس دیگر که قاتل در آن مجلس بود، رسید و او این را شنید و رفت او را کشت و تو سبب این قتل شدی. این جور سببیت است که انسان باید احتیاط کند و حواسش را جمع کند. آیا کسی میتواند متوجه باشد که این کلمهاش به ده واسطه خرابکاری نکند؟ قهرا باید هر کاری که بالفعل برای خودش جایز میداند با طلب توفیق از خدا و طلب نجات از خدا آن را انجام دهد تا عواقبش چیزی نشود که برایش مسئولیت بیاورد.»
باری تقوای در رفتار و گفتار، تقوای در خانواده و جامعه، تقوای علمی و عملی، اخلاقی و معنوی حد و مرز ندارد و رعایت تقوا و ترک گناه در هیچ مرحلهای از انسان ساقط نیست بلکه برای هر کسی در شأن و مرتبه خودش لازم است و چنین است که آیت الله بهجت میفرمایند: «ترک معصیت در اعتقادات و اعمال و نماز اول وقت کافی و وافی است برای وصول به مقامات عالیه اگر چه هزار سال باشد.»
منبع:
امام ﻋَﻠﯽ (ع) در حدیثی در مورد اینکه انسان در برخی موارد باید کارهای خود را پنهان کند و کسی چیزی از آن متوجه نشود، فرمودند 7 چیز را از 7 گروه پنهان کنید.
1-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ.
٢-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭ، ﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ.
۳-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ.
۴-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻏﺼﻪﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن.
۵-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩﻧﻤﺎﯾﯽ نکن.
۶-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ.
7-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﯾتیم، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ.
منبع
:ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ص167
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: اینها راهها و کارها را بسیار زیبا درست کرده اند و مرتبا میخواهند به شیعیان مفت بدهند تا بخورند. اگر کمی گفتهاند کار کنید برای آن است که اگر هیچ نمیگفتند، مردم میگفتند لقمه را هم بگیرید و به دهان مان بگذارید. کمی کار و غفلت لازم است. غفلتی که از جانب آنها و از سفرهی آنها باشد. آنها کمی غفلت میدهند.
پیغمبری گفت خدایا غفلت را از مردم بردار و خدا هم برداشت. آنها یک کفن برداشتند و یک قبر کندند و سر آن نشستند. آیا امشب می خمیرند یا فردا شب میمیرند؟ و نمیمردند. شکمها گرسنه بود، خدا نصیب نکند. ببین تهران چه خبر خواهد بود، اگر هر کس یک کفن کول بگیرد. چون غفلت نداشتند و میگفتند بیخود کجا برویم؟ ما که باید بمیریم، همین جا هستیم. قبرها را کنده بودند و لب آن نشسته بودند. این را آن پیغمبر پیشنهاد داده بود تا اینکه خداوند دوباره غفلت را به آنها پس داد و آنها گفتند پاشوید. حالا کو تا مردن! بلند شدند و به بیابان زدند. این از لطف خداوند است. تمام زمین و آسمان راکد شد، ملائکه هم دیگر عبادت نکردند. چون دیدند آنها نشستهاند در فکر رفتند که چرا اینها هیچکاری نمیکنند؟ مگر آنها از ما بهترند یا مگر خون ما از اینها رنگینتر است و … شاید ملائکه را هم راکد کردند. زیرا خداوند فرموده بود و غفلت را گرفته بود
خداوند متعال از مرحمت خود،غفلت را به بشر داد. ملائکه غفلت ندارند، اما جوری هم نیستند که قبر بکنند زیرا جسم طبیعی ندارند. آنها روح پاکند و همان تسبیحی که به آنها یاد دادهاند ایستادهاند و همان را می گیوند. آن ملکی که سبحانالله میگوید فقط همین را میگیود، دومی را ندارد. چون غفلت ندارد و نمیخواهد درجه دیگری از آن بالاتر پیدا کند. تا زنده است همین است. همین آب و همین کوزه. همهاش هم زیباست و تسبیح خداست. خدا روزی کند آنچه آنها دارند به ما هم بدهد. آن که سجده می کند، فقط سجده است. آن دیگری رکوع است، فقط رکوع. آنها که صاف ایستادهاندفقط از روزی که آفریده شدهاند همین طور صاف ایستادهاند تا روز قیامت. درجه و مقام و تغییر ندارند. زیرا مطلب روشن است و مجهولی ندارند تا وقتی برطرف شد عوض شود. آنها در حدِّ خود مجهولات ندارد. ولی مومن، هم همه جا دست دارد و هم همه جا غفلت دارد. راهش خیلی بزرگ است و به همین خاطر است که از ملک بالاتر میرود. غفلت دارد و طبیعت دارد. مرتبا جا عوض میکند و تا غافل میشود می گوید استغفرالله. دیدی باز خوابم برد؟
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 201
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
«حیاء» زیربنای دینداری
ما قاصر هستیم، در یک حد، دین را میشناسیم امّا سطحی نگریم، گاهی ممکن است نتوانیم ابعاد یک فعل را از نظر مفاسدش ادراک کنیم. آن کسی که خالق من و تو است خیلی خوب میفهمد که اگر این کار از من سر بزند برای من یا جامعه من چه نقش تخریبیای دارد. لذا آن کار را تحریم میکند که نباید این کار انجام شود یا عملی را واجب میکند که باید این کار انجام شود.
اینجا است که مسأله حیاء مطرح میشود، چون اصلاً نقش حیاء این است که از عمل قبیح و زشت بازدارندگی میکند. دقت کنید که مسأله حیاء نقش زیربنایی دارد، اینطور نیست که یک امر سطحی باشد.
اثر ترویج بی حیایی توسط فرهنگسازان جامعه
برخی فهمیده یا نفهمیده سطح حیاء را پایین آوردند. یکی از مشکلات اساسی جامعه ما ترویج بیحیایی است یعنی دارند قُبح اعمال قبیحه را در سه رابطه دیداری، گفتاری و رفتاری میشکنند. همان کسانی که فضای پنجم در جامعه را میسازند، یعنی فضایی که حاکم بر آن چهار محیط خانوادگی و آموزشی و رفاقتی و شغلی است. هرچه در آن چهار محیط میبافند، این افراد باز میکنند. پدر و مادر، مدرسه بچه را درست میکنند امّا آن فضاسازان که فضای حاکم بر سطح کل جامعه را میسازند، میآیند با ترویج بیحیایی بچه را تخریب میکنند. قُبح قبیح را از بین میبرند. یعنی در یک محیط متشرّعانه یک سنخ هستند که قبح اعمال قبیح را از نظر گفتاری، رفتاری و دیداری از بین میبرند.
منبع:
متن دروس اخلاق > آیت الله مجتبی تهرانی(ره) > آثار مخرب ترویج بی حیایی