همسر شهید جمران:
وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار می شد،
طاقت نمی آوردم و می گفتم: “بسه دیگه! استراحت کن خسته شدی”
او می گفت:” تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند بالاخره ورشکست می شود باید سود در بیاورد که زندگیش بگذرد، ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم، ورشکست می شویم.“
اما من که خیلی شب ها با گریه مصطفی بیدار می شدم کوتاه نمی آمدم و می گفتم:
اگر این ها که اینقدر از شما می ترسند بفهمند اینطور گریه می کنید….
مگر شما چه معصیتی دارید چه گناهی دارید؟؟!!
خدا همه چیز به شما داده، همین که شب بلند می شوید خود یک توفیق است.
آنوقت مصطفی گریه اش هق هق می شد و میگفت:”آیا به خاطر این توفیق که خدا داده او را شکر نکنم!”
بلایی که گناه بر سر روزی انسان می آورد
حدیثی از پیامبر اسلام (ص) در متن این خبر آمده است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید:
انسان بخاطر گناه از روزی محتوم محروم ماند و تقدیر جز به دعا بر نگردد و عمر جز به نیکوکاری دراز نشود.
منبع:
نهج الفصاحه /624
خداوند مهربان و عادل است. از سوی دیگر، حسابگری دقیق است که نیک و بد افراد را پاداش و کیفر می وهد. پس اگر ترسی هست، از عملکرد ناپسند خودمان است، وگرنه خدا به کسی ظلم نمی کند و توبه کاران را هم می آمرزد.
توبه، در سایه آگاهی از بدی گناهان و امید به رحمت خدا پدید می آید.
آن که از خوف خدا چشمی اشکبار و دلی لرزان ولی امیدوار دارد، مورد عنایت الهی قرار می گیرد و خداوند گریه ی بندگانش و دعا و نیایش آنان را دوست دارد.
در دل شب خیز و ریز، قطره اشکی ز چشم
که ذوست دارم، کند گریه گنهکار ما
خالق بخشنده من، بنده ی شرمنده تو
بیا بهشت دهم، مرو تو در نار ما
خداوند دوست دارد همه ی بندگانش، راه اطاعت و عبودیت بپویند و به بهشت ابدی نایل شوند، اما اگر گروهی فریب شیطان را می خورند و دنبال گناهان و مفاسد اخلاقی ظلم و انحراف می روند و در نتیجه، دوزخ را برای خویش می خرند.
آنچه بنده را از این فرجام تلخ نجات می دهد، توبه وانابت است.
اولیای الهی با آنکه معصوم بودند، بیش از دیگران به درگاه خدا می نالیدند و در دل شب ها می گریستند.
گریه ها و سجده های طولانی و رکوع سجود خاشعانه داشتند.
چشمی که در دنیا از خوف خدا بگرید، در آخرت گریان نخواهد شد.
گریه از خوف خدا، مایه ی نجات از آتش است.
مستدرک الوسایل/ ج 11/ ص 245
دلهای بیمار
شاید تجربه کرده باشید، اگر سگی گرسنه رو به شما آورد و همراهتان نان یا گوشت باشد، آیا به گفتن چخ رد میشود؟! چوب هم بلند کنی فایده ندارد او گرسنه است و چشمش به غذا است. چوبش هم بزنند فایده ندارد و دست بردار نیست. اما اگر هیچ همراه نداشته باشی، با آن شامهی قوی که دارد چون میفهمد چیزی نداری تا گفتی چخ فوراً میرود.
دل ما نیز مورد نظر شیطان است، نگاهی به دل میکند، اگر آذوقهی او مانند حب مال و زر و زیور و شهرت و مقام و حسادت و بخل و … در آن باشد میبیند بهبه! چه جای خوبی برای او است، همانجا متمرکز میشود. اگر صدهزار بار هم «اعوذُ بالله مِن الشّیطانِ الرَّجیم» بگوییم به این چخها رد نمیشود، چون این دشمن خیلی سرسخت است. بلی اگر طعمهاش را دور کردی، آنگاه میبیند وسیلهی ماندن ندارد و با یک استعاذه فرار میکند.
منبع:
آیتالله دستغیب، استعاذه
آقای من ،مولای من
به شمارا می گویندغایب، این اشتباه است چراکه شما ظاهر نیستی نه این که حاضر نباشی.
می خواهم بنویسم قصه تکراری این دل تنگ را،به عنوان دل نوشته، دوباره نامه، دوباره حرفای دلم روی کاغذ، دوباره…
پس این گونه می نویسم …
آقاجون! دلم خیلی گرفته احساس می کنم کمکم کن اونی بشم که تو می خوای؛ یه بنده محبوب.
می دونم که بین مایی.
وبادلی پر از امید نامه عمل ما رو هر هفته می خونی و به حال بعضی ها می خندی و به حال بعضی هامون هم اشک های قشنگت از گوشه چشمت جاری می شود.
پس مولای من من را ببخش به خاطر همه کاستی هایم این را به حساب دیگر منتظرانت نذار آخه من جدای از اون هایم ،چرا که من بسی گناهکارم اما امیدم به شماست میدانم فراموشم نمی کنیداما من…
منبع:
دلنوشته