خاصیت به یاد مرگ بودن این است که اگر شخص در رفاه و سرور است و غرور او را فراگرفته، با یاد مرگ، عالم دنیا بر او تنگ مى شود و دیگر نمى تواند بر دارایى محدود خود ببالد و یا مغرور شود و اگر شخصى است که در تنگناى زندگى قرار گرفته و رنج مى برد، باز وقتى به یاد مرگ بیفتد، دنیا بر او وسیع و راحت مى شود و از سختى هاى چند روزه دنیا رنج نمى برد.
لذا على (علیه السلام) مى فرمایند: «کسى که زیاد به یاد مرگ باشد، از دنیا به اندکش راضى مى شود». حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) مى فرمایند: مرگ را بسیار یاد کنید، زیرا مرگ گناهان را پاک مى کند و میل و رغبت به دنیا را مى کاهد.
آری مرگ، دریچه عالم بقا است، چنان که در حدیثى از على (علیه السلام) آمده که: «هر خانه اى درى دارد و در خانه آخرت، مرگ است». توجه به مرگ اثر عمیقى در شکستن شهوات، و پایان دادن به آرزوهاى دور و دراز، و زدودن زنگار غفلت از آینه دل دارد، لذا در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم: «یاد مرگ شهوت هاى سرکش را در درون آدمى مى میراند، ریشه هاى غفلت را از دل بر مى کند، قلب را به وعده هاى الهى نیرو مى بخشد، به طبع آدمى نرمى و لطافت مى دهد، نشانه هاى هواپرستى را در هم مى شکند، آتش حرص را خاموش مى کند؛ و دنیا را در نظر انسان کوچک مى کند، و این است معنى سخنى که پیامبر (صلى الله علیه وآله) فرموده: یک ساعت فکر کردن از یک سال عبادت بهتر است».
پی نوشت:
۱- میزان الحکمه ج. ۱ ص. ۱۹۱،
۲- میزان الحکمه، رى شهرى، حدیث شماره ۱۹۱۶۳،
۳- همان، حدیث شماره ۱۹۱۵۳،
۴- تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج. ۲۵، ص. ۳۱۵. میزان الحکمه، حدیث شماره ۱۹۱۴۸
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) گفتند:
کسی که زیاد استغفار کند 4خاصیت دارد:
1) رهایی از غم و غصه
2) احساس امنیت
3) نجات از تنگناهای زندگی
4) زیاد شدن روزی
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) می فرمایند :
هر کس غم و اندوهش بسیار شود ، استغفار کند.
میزان الحکمه/ ج 8 /ص 463
یکی از موضوعاتی که در میان نسل جدید به یک مد تبدیل شده است، مصرف الکل می باشد. با وجود ضررهای خانمان سوز فراوان مشروبات الکلی که کاملاً هم ثابت شده است، شبکه های بیگانه و فیلم هایی که از این طریق به خورد افکار و زندگی های مردم داده می شوند اصرار عجیبی برای ترویج مصرف این گونه نوشیدنی ها دارد.
در این فرصت می خواهیم به این موضوع با نگاهی دینی بنگریم و سابقه این نوشیدنی را از نگاه دین بازبینی ای داشته باشیم.
بی منفعتِ پر ضرر
اگرچه برخی پژوهشگران از منافع شراب سخن می گویند، اما بر طبق نظر عمده آنها مضرات آن بیشتر است به همین دلیل خداوند از آن نهی فرموده است. (که این نهی با توجه به مصلحت ها و شرایط جوی جامعه آن زمان در 4 مرحله انجام شده است که قبلا در مقالاتی در این باره به آن پرداخته ایم.)
اسلام با توصیه های اعجازگونه خود در زمانی که حتی شراب را با نفع و فایده (طبق آنچه در بالا ذکر شد) می دیدند پیروان خویش را از آن نهی کرد و فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُکَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ …؛ ای اهل ایمان در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می گویید.»
در آیه ای دیگر، شراب را پلید و از عمل شیطان دانسته و می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای اهل ایمان، شراب و قمار و بت پرستی و تیرهای گروبندی، پلید و از عمل شیطان اند پس، از آن ها دوری کنید تا رستگار شوید.»
و نیز در روایتی نوشنده و نوشاننده، خریدار و فروشنده و خلاصه تمامی کسانی که در بساط این منکر شریک اند را لعنت می نماید.»
عروس باشید اما عروس شیطان نه!
“در روایتی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرمایند: مَنْ بَاتَ سَکْرَانَ بَاتَ عَرُوساً لِلشَّیَاطِین: کسی که شب را به پایان برد، در حالی که مست شراب باشد ، صبح را به صبح رسانیده در حالی که عروس شیطان بوده است.
پس با این وجود باید بنوسیم: «هر کس شراب خوار است عروس شیطان است!!»
وقتی شراب؛ ام الجنایات می شود
از نظر دین کسی که شراب خورده از خدا دور می شود و در گناه کردن بی باک می شود و از نظر علم پزشکی هم شراب ضررهای بسیاری برای بدن انسان دارد.
مفضل می گوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم : چرا شراب حرام شده است؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند شراب را بواسطه اثرات و تباهی آن حرام کرده است؛ زیرا شراب موجب لغزش می شود، نور انسانیت انسان را می برد، جوانمردی را در انسان ویران می کند، انسان را به مرتکب شدن گناهان و خونریزی و زنا وادار می کند و هنگامی که انسان مست شد در امان نیست که نا آگاهانه به محارم خود تجاوز کند و جز بدبختی چیزی گیر صاحبش نمی آید.
وقتی خدا از تو تشکر می کند
در روایتی طولانی از پیامبر اکرم صلوات الله علیهم اجمعین در باب مذمّت شراب و شرابخواری نکاتی بیان شده است. نکته ای که به عنوان حسن ختام بحث بیان می شود قسمتی از این روایت است که حضرت می فرمایند: … مَنْ تَرَکَهَا صِیَانَةً لِنَفْسِهِ یَشْکُرُهُ اللَّهُ عَلَى ذَلِکَ…
نگاهی که از این روایت می توان داشت این است که؛ یک وقت آدم شراب نمی خورد به خاطر این که خدا فرموده نخور و نهی شده، یک موقع فرد اصلا کاری به خدا ندارد که چه دستوری داده و چه چیز را حرام کرده یا نکرده؛ میگوید چون برای بدن من ضرر دارد آن را انجام نمی دهم یا چون از فلانی می ترسم سمت انجام این عمل نمی روم.
در میان عبادات و اعمال ما کم عملی را داریم که حتی برای غیر خدا کسی آن را ترک بکند ولی در قبال آن به او ثواب و اجر بدهند و او را بهشت ببرند ولی ترک شراب حتی لغیر الله؛ یا به خاطر رودربایستی که از کسی دارد، یا خجالت می کشد، یا می ترسد، یا برای سلامتی خودش است و یا به هر نیت دیگری اگر آن را ترک کند برای این هم به او پاداش و ثواب میدهند که هیچ خود خدا از او تشکر می کند.
ترک شراب آن قدر مهم است کسی به خاطر غیر خدا هم ترک بکند خدای متعال از شراب ناب بهشتی و نوشیدنی های خالص بهشتی که مهر شده به او مرحمت میکند ، یعنی به بهشت می رود؛ فَقَالَ عَلِیٌّ لِغَیْرِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ وَ اللَّهِ- مَنْ تَرَکَهَا صِیَانَةً لِنَفْسِهِ یَشْکُرُهُ اللَّهُ عَلَى ذَلِکَ.
نصوح از ماده ” نصح ” است . نصح يعني خيرخواهي خالصانه . ناصح را كه ناصح مي گويند به اعتبار اين است كه خيرخواه خالصانه و مخلصانه است . توبه نصوح يعني توبه خالصانه و مخلصانه ، توبه اي كه تا آن عمق روح انسان توبه كند . پيغمبر فرمود مقصود از توبه نصوح توبه غيرقابل بازگشت است ، توبه اي كه دوباره انسان را به گناه برنگرداند . تشبيه خوبي فرمود : توبه غيرقابل بازگشت ، مثل شيري كه از بستان يك حيوان بيرون مي آيد .آياشيري كه ازبستان حيوان درآمد دوباره بازگشت به بستان مي كند ؟ از گناه آنچنان بيرون بياييد كه شير از بستان بيرون مي آيد ، يعني ديگر قابل برگشتن نباشد . اين را مي گويند توبه نصوح . اميرالمومنين توبه نصوح را در نهج البلاغه به اين صورت بيان كرده ،فرموده است شش پايه دارد : پشيماني شديد از گذشته ، تصميم اكيد نسبت به آينده ، حقوق خدا و حقوق مردم در گذشته را ادا كردن ، هر چه حقي از خدا فوت شده ، نمازي ، روزهاي ، حجي فوت شده است ، حقوق الهي را انجام دادن ، حقوق مردم را ادا كردن ، اگر ديوني از مردم هست ، هر نوع ديني ، غيبتي از كسي كرده اي ، اينها را به هر شكلي كه برايت ممكن است صاف بكني ، ديني كه بايد بدهي بدهي ، اگر نميتواني بدهي لااقل رضايت مردم را به دست بياوري ، غيبت اشخاص را كرده اي ، رضايتشان را به دست بياوري ، اگر مرده و رفته اند ، به جاي آن براي آنها طلب مغفرت كني.
پي نوشت:
آشنايي با قرآن.شهيدمطهري.ج8،ص106و10