امام حسین (علیه السلام) پنج راهکار زیبا برای کسانیکه میخواهند گناه نکنند ولی نمیتوانند، ارائه میدهد، که اگر فقط دو بند آخر روایت خوب درک شود دیگر هیچگاه به سمت گناه نخواهیم رفت:
مردی آمد خدمت امام حسين (علیه السلام) و گفت: مردی گناهكارم و نمی توانم از گناه خوداری كنم مرا موعظه كن.
امام (علیه السلام) در پاسخ فرمود: پنج كار انجام بده بعد هر چه خواستی گناه كن.
روزی خدا را نخور هر چه می خواهی گناه كن؛
از حكومت و سرپرستی خدا خارج شو، هر چه دلت میخواهد انجام ده؛
جايی را انتخاب كن كه خدا تو را نبيند بعد هر چه می خواهی گناه مرتكب شو؛
زمانی كه عزرائيل آمد روح ترا از بدنت بگيرد او را از خودت دور كن هر چه خواستی انجام بده؛
وقتی كه مالك جهنم خواست تو را وارد آتش كند وارد نشو بعد هرگناهی كه می خواهی انجام ده.
موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، ح 559
#گلستان_اندیشه ?
شیطان به حضرت یحیی گفت: میخواهم تو را نصیحت کنم! حضرت یحیی فرمود: من میل ندارم ولی میخواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونهاند. شیطان گفت: مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم میشوند:
1⃣عدهای مانند شما معصومند، از آنها مٵیوسیم و میدانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمیکند.
2⃣دستهای هم بر عکس در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف میخواهیم میگردانیم.
3⃣دستهای هم هستند که از دست آنها رنج میبریم ؛ زیرا فریب میخورند ؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان میشوند و استغفار میکنند و تمام زحمات ما را به هدر میدهند دفعه دیگر که نزدیکاست که موفق شویم؛ اما آنها دوباره به یاد خدا میافتند و از چنگال ما فرار میکنند. ما از چنین افرادی پیوسته رنج میبریم.
هدیه هایی که دختران و پسران به یکدیگر می دهند چه حکمی دارد؟
مقام معظم رهبری
پرسش:
هدیه دادن و هدیه گرفتن از نامحرم چه حکمی دارد ؟
پاسخ:
اگر مستلزم مفسده و یا خوف ارتکاب گناه در آن باشد، جایز نیست.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی
سوال: حکم استفاده از هدیه دوست دختر و دوست پسر بعد از قطع رابطه کردن چیست ؟
دوستی با نامحرم اگر محرک و از روی شهوت نباشد حکمش چیست ؟
اصل هدیه دادن و هدیه گرفتن از نامحرم چه حکمی دارد ؟
پاسخ: 1و3- اگر آن هدایا مقدمه ارتباط حرامی باشد، دریافت و استفاده از انها اشکال دارد و باید برگرداند؛ اگر برگرداندن مفسده داشته باشد آن را صدقه دهد.
2- برقراری ارتباط دوستی با نامحرم جایز نیست و باید به صورت جدی از این کار پرهیز نمود. اینها حدود و مرزهای الهی است «تلک حدود الله» که عبور از آنها ممنوع است و آنها که از حریم آن بگذرند و تجاوز کنند، گناهکار و مجرم شناخته می شوند. تجربه های مکرّر در مکرّر نشان داده که رابطه های دختران و پسران دام های شیطان است، و منجر به خلاف شرع می شود.
ابو هارون مکفوف مى گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود:
اى ابو هارون! همانا خداوند به خودش سوگند خورده که هیچ خائنى همسایه او نباشد. گفتم: خائن کیست؟ فرمود: کسى که درهمى را از مؤمن دریغ بدارد و یا چیزى از امر دنیا را از او باز دارد. گفتم: از خشم خدا به خدا پناه مى برم، پس فرمود: همانا خداوند بر خودش سوگند خورده که سه دسته را در بهشت خود ساکن نکند: کسى که سخن خدا را رد کند یا سخن پیشواى هدایت را رد کند و یا حق شخص مؤمن را منع کند.
مى گوید: گفتم آیا از اضافه مال خود به او بدهد؟ فرمود: از جان و روانش به او بدهد و اگر مسلمانى نسبت به او از جان خود دریغ کند، از او نیست و شریک شیطان است.
شیخ صدوق ره مى گوید: دادن جان و روان عبارت است از: استفاده از مقام وموقعیت به هنگامى که مؤمن به کمک او نیازمند باشد و آن این است که در برآوردن نیازهاى او کوشش کند.
توبه و استغفار اولیاى الهى و معصومان نیز مرتبه اى بالاتر دارد. آنان چون مستغرق در ذات جمیل الهى اند و توجه به مقام ربوبى - که کمال مطلق است - دارند، وقتى به خود و اعمال خویش مى نگرند؛ با تمام عظمت و بزرگى آن اعمال، آنها را در برابر عظمت بى نهایت الهى بسیار کوچک و مایه سرافکندگى و شرمندگى مى بینند. مانند آنکه مهمترین دارایى اش مقدارى آب گل آلود بود و آن را براى سلطان هدیه برد و چون فر و شکوه شاهى را بدید از آنچه آورده بود سخت شرمسار و سرافکنده گردید.
آرى امام على(علیه السلام) همان عبادتى را که افضل از عبادت ثقلین است در برابر جمال و جلال الهى، برگ سبز درویش مى بیند و سر به زیر مى افکند و این خود یکى از عالى ترین مراتب عبودیت مطلقه و فناى فى الله است. از طرف دیگر امام راحل در کتاب «آداب الصلاه» در شرح حدیث نبوى «لیغان على قلبى و انى لاستغفرالله کل یوم سبعین مره» فرموده اند: روبه رو شدن با برخى مانند ابوجهل ها و ابوسفیان ها موجب کدورت مى شدند و بر قلب پیامبر(صلی الله و علیه آله) زنگار مى زدند.
از این رو حضرتش براى زدودن این زنگار استغفار مى فرستد. از این رو مى توان گفت استغفار براى اولیاى الهى بیشتر جنبه دفع دارد و براى ما جنبه رفع دارد؛ یعنى ما استغفار مى کنیم تا لغزش هایى که مرتکب شده ایم بخشیده شود و آنها استغفار مى کنند تا نلغزند و اصلاً گناه سراغ آنها نیاید علاوه بر اینکه نفس استغفار، براى ایشان عبادت است. آن بزرگان با عبادت و اطاعت درجات عصمت خویش را شدت مى بخشند لذا استغفار و توبه در بالا رفتن درجات عصمت آنها دخالت دارد.