قلبها همانند بدنها ملول و کسل میشوند، پس با کسب تازههای دانش و حکمت و دست یافتن به حقایق و معارف نو ملالت و کسالت آن را از بین ببرید
برای نورانیت قلب و روح چه اعمالی مفید است؟
پاسخ:
براساس روایات رسیده از معصومان علیهمالسلام امور زیر جهت زدودن زنگارهای درونی و نورانیت قلب و روح مفید است:
1 - قرائت قرآن:
پیامبر میفرماید: “دل انسان مانند آهن زنگار میگیرد. صیقلی کردن و زنگارزدایی آن به وسیلة قرآن است"[1].
2 - کسب حکمت و اطلاعات نو از معارف دینی:
علی علیهالسلام فرمود: “قلبها همانند بدنها ملول و کسل میشوند، پس با کسب تازههای دانش و حکمت و دست یافتن به حقایق و معارف نو ملالت و کسالت آن را از بین ببرید"[2].
3 - تقویت و تحکیم ایمان و خالص کردن آن:
علی علیهالسلام میفرماید: “با ایمان نقطهای نورانی در قلب ظاهر میشود. هر اندازه ایمان افزون گردد، آن نقطه نورانی، روشنتر و زیادتر میگردد."[3].
در کلام دیگری میفرماید: “زینت و آرایة قلبها،خالص کردن ایمان است"[4].
4 - پیوسته در ذکر خدا بودن:
علی علیهالسلام میفرماید: “استدیموا الذکر فانه ینیر القلب؛ مداومت به ذکر خدا داشته باشید که دل را نورانی میکند"[5].
5 - به کارگیری اندیشه و تفکر، سبب بینایی قلب میگردد.
امام حسن مجتبی علیهالسلام میفرماید: “بر شما باد به فکر کردن و اندیشه نمودن که باعث حیات قلب اهل بصیرت و کلید درهای حکمت است"[6].
6 - تقوا:
علی علیهالسلام میفرماید: ” تقوا داروی بیماریهای دل، روشنایی بخش قلبها، درمان دردهای بدن، پاک کننده پلیدیهای روح، روشنایی بخش تاریکی چشم و امنیت دهنده در نا آرامیها است"[7].
7. حزن و گریه از خوف الهی و فرجام گناهان، قلب را نورانی میکند:
امام باقر علیهالسلام میفرماید: “استجلب نور القلب بدوام الحزن"[8].
8. دیدار و همنشینی با علما نیکوکاران و اهل تقوا، سبب آبادی و نورانیت قلب میگردد[9].
امور دیگری همانند نماز اول وقت، نماز شب و سحرخیزی نیز در نورانیت قلب مؤثر است.
پی نوشت:
[1] . آثار الصادقین، ، ج18، ص 129.
[2] . نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم ، قصار 197 .
[3] . همان ، ص 518 .
[4] .آثار الصادقین، ، 1368 ه ش ، ج18، ص 122.
[5]. عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسی، ص 189 .
[6] . علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج75، ص 119 .
[7] . امام على بن ابى طالب علیه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم ، ص 313 .
[8] . علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج75، ص 162 .
[9] . عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسی، ص 430 .
یکی از مهم ترین عوامل معنوی که موجب می شود تا انسان نسبت به نماز صبح به سختی از خواب بیدار گردد، عدم معرفت و شناخت نسبت به خداوند متعال و الطاف وی می باشد.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند:« فَمَنْ صَلَّى الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ وَ صَلَاةَ الْغَدَاةِ فِی الْمَسْجِدِ فِی جَمَاعَةٍ فَکَأَنَّمَا أَحْیَا اللَّیْلَ کُلَّه»[1]؛ هر کسی که نماز مغرب و عشا و نماز صبحش را در مسجد به صورت جماعت بخواند مانند آن است که تمام شب را به شب زنده داری و عبادت گذرانده است»
خواندن نماز صبح آن هم در اول وقت، شاید از نمازهای دیگر مشکل تر باشد؛ چرا که دل کندن از رختخواب گرم و لذت خواب در ابتدای راه سخت است ولی نمازگزار می تواند با کمی تمرین و ممارست از منافع سحر و صبح بهره مند گردد و از فیض نماز اول وقت نماز صبح بی نصیب نماند. امام صادق علیه السّلام می فرماید: «فَإِذَا صَلَّى الْعَبْدُ صَلَاةَ الصُّبْحِ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أُثْبِتَتْ لَهُ مَرَّتَیْنِ تُثْبِتُهَا مَلَائِکَةُ اللَّیْلِ وَ مَلَائِکَةُ النَّهَار»[2]؛«پس هرگاه نمازگزار نماز صبح را با طلوع فجر به جای آورد دو مرتبه برای او نوشته می شود، هم فرشته صبح و هم فرشته شب می نویسند (نماز صبح را فرشته روز و فرشته شب هر دو مشاهده می کنند)».
باید توجّه داشت سلب توفیق از نماز صبح معلول علّت های مختلفی می باشد که با بررسی اعمال و رفتار خود در طول شبانه روز، می توان علّت اصلی آن را یافته و در رفع آن کوشش نمود.
برخی از عوامل سلب توفیق از نماز صبح شامل موارد ذیل می باشد:
عدم برنامه ریزی؛
از مهم ترین عوامل مادی که مانع از توفیق درک نماز صبح می گردد فقدان برنامه ریزی و نظم در زندگی می باشد مانند فقدان برنامه ای منظم برای خواب و یا ایجاد مشغله های پراکنده و فراتر از توانایی های خود که نتیجه ای جز ایجاد خستگی مفرط ندارد. کسالت و تنبلی نیز اگر افزوده شود امر را تشدید می کند.
پرخوری؛
علّتی دیگر برای خواب طولانی و سنگین پرخوری در شب می باشد. حضرت عیسی (علی نبیّنا و آله و علیه السّلام) خطاب به بنی اسرائیل فرمود:«ای بنی اسرائیل ! خوردن خود را زیاد نکنید، زیرا هر کس بر خوردن خود بیفزاید، بر خوابیدن خود هم می افزاید و هر کس که بر خواب خود بیفزاید، از نماز کم می گذارد (و در نتیجه) در زمره غافلان نوشته می شود» [3].
غرق شدن در مسائل مادی و دنیوی؛
حضرت عیسی (علی نبیّنا و آله علیه السّلام) نقش دنیا زدگی را در بی حوصلگی افراد نسبت به عبادات این چنین ترسیم می نماید که: هم چنان که بیمار بر غذاى لذیذ نگاه می کند و به دلیل شدت درد لذّت آن را نمى چشد، هم چنان فرد دنیادار نیز همراه با عشق به مال نه لذّتى از عبادت مى برد و نه شیرینى و حلاوتش را مى چشد [4].
خوردن غذاهای نامناسب در شب؛
خوردن غذاهای نامناسب در شب نیز موجب ترک نماز صبح خواهد شد، برخی از غذاها به گونه ای می باشند که اعصاب و بدن را سست می نمایند. لذا اگر شب ها از ماست، دوغ، کشک و مانند آن استفاده شود خواب بر انسان چیره شود؛ و یا خوردن غذاهای چرب و سنگین موجب سنگینی خواب می گردد و این امور باعث می شود انسان برای بیدار شدن از خواب دچار مشکل گردد.
کم معرفتی؛
یکی از مهم ترین عوامل معنوی که موجب می شود تا انسان نسبت به نماز صبح به سختی از خواب بیدار گردد، عدم معرفت و شناخت نسبت به خداوند متعال و الطاف وی می باشد.
فرض کنید اگر با یکی از مسئولین که حل مشکل شما در دست اوست قراری گذاشته اید. و یقین دارید که وی در همان ساعت مقرر منتظر شما است. آیا واقعا شب به راحتی می خوابید و دیر بر سر قرار حاضر شده و یا با کسلی با وی مواجه می شوید؟
اگر انسان واقعا نسبت به الطاف الهی کم ترین معرفتی داشته باشیم و بداند که کسی که قرار است به هنگام نماز با وی صحبت کند همانی است که ما را از نیستی به دنیا آورده و تمامی نعمت های خود را نیز بر ما ارزانی داشته تا به نهایت کمال و درجات بالای بهشتی دست پیدا کند. او همانی است که اختیار کمی و زیادی روزی ما را دارد؛ همانی است که مرگ و زندگی ما در ید قدرت اوست و… با این حال آیا نسبت به نماز با بی حالی برخورد خواهیم کرد و یا آن که سر از پا نشناخته و با تمام وجود به اقامه نماز عاشقانه خواهیم پرداخت.
گناه؛
اعمال و رفتاری که انسان در طی روز انجام می دهد نقش بسیار مهمی در توفیق انسان نسبت به عبادات دارد یعنی هر چه در طی روز کارهای شایسته از انسان سر بزند توفیقات انسان نیز برای اعمال خوب دیگر بیش تر فراهم می شود و هر چه به گناه آلوده شود توفیق اعمال خوب از وی سلب می گردد؛ لذا باید نسبت به این مساله بسیار حساس بود تا به واسطه گناه درک لذت سحرخیزی را از دست نداد.
بعضی از گناهان که معمولا دامنگیر جوانان از جمله دانشجویان می باشد از قرار ذیل است:
- دیدن صحنه ها و تصاویر غیر اخلاقی از طریق اینترنت، ماهواره، تلفن همراه و…
- چشم چرانی
- برقراری روابط نامشروع با جنس مخالف
- استفاده از غذاهایی که حلال نیستند.
- استفاده از غذاهایی که پاک نیستند.
- دروغ گفتن
- استهزاء و تحقیر دیگران
- ایجاد مزاحمت و آزار همکلاسی ها و یا هم خوابگاهی ها
3- ضعف اراده: سحرخیزی اراده و عزم می خواهد. دوست داشتن تنها کافی نیست، باید با تصمیم جدی خوابید. ضعف اراده از مهم ترین عوامل محروم ماندن از سحرخیزی می باشد. باید با این ضعف و سستی اراده مبارزه کرد. امام علی (ع )می فرمایند:«ضادوا التوانی بالعزم»[5]؛« به وسیله عزم، با سستی مبارزه کنید».
منبع:
[1] - أمالی الصدوق، ص 329
[2] - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، نویسنده شیخ صدوق، ناشر دار الرضى، قم، 1406 ق، اول، ص 36
[3] - ورام ابن ابى فراس، مجموعة ورام( تنبیه الخواطر)، مکتبه فقیه، قم، اول، ج1، ص 47
[4] - حسن بن شعبه حرّانى، تحف العقول، بهراد جعفرى، اسلامیه، تهران، 1380 ش، اول، ص 483
[5] - عبد الواحد تمیمى آمدى، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، دفتر تبلیغات، قم، 1366 ش،اول،
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فریضه نماز احیاء شد و باید تلاش بیشتری صورت گیرد تا نماز بیش از گذشته نهادینه شود چرا که هر چه فرهنگ نماز را گسترش دهیم آسیبهای اجتماعی کمتر خواهد شد.
اربعین حسینی یک حماسه بزرگ جهان اسلامی و مظهر اقتدار و شکوه امت اسلامی در برابر بدخواهان و دشمنان اسلام است. یکی از برنامههای مورد تأکید در اربعین حسینی قرائت زیارت اربعین است، مضامین این زیارتنامه، انعکاسدهنده اهداف بلند عاشورا و قیام امام حسین(ع) است که راز قیام حسینی در این زیارت برپایی نماز و احیای دین مبین اسلام عنوان شده است.
یکی از ویژگیهای امام حسین(ع) در این زیارتنامه برپایی و اقامه نماز عنوان شده است، نماز نه تنها در جنبه فردی و معنوی در اوج عظمت است بلکه جنبههای سیاسی و اجتماعی آن نیز به مراتب بیشتر بوده و برکات و آثار فراوانی برای جامعه دارد. نماز را بزرگترین فریضه الهی است در همه ادیان الهی توجه ویژهای به نماز شده و در همه ادیان اهمیت نماز در نظر گرفته شده و یکی از رسالتهای مهم پیامبران اقامه نماز بوده است.
آنچه عبادت را به نمایش میگذارد نماز است و این نماز، ملاک عبودیت و بندگی است و در اهمیت نماز آن است که هیچ وظیفهای مهمتر از انجام این فریضه نداریم که ولایت و حکومت اسلامی برپا دارنده نماز است. نماز در هیچ شرایطی از انسان ساقط نمیشود، نماز انسان را در دشوارترین شرایط مقاوم میکند. نماز آرامبخش بوده و انسان را تسکین میدهد چون با قدرت لایزال الهی متصل میشود.
عرفان نماز نباید مورد غفلت قرار گیرد و باید گفت که نماز برای انسان گرهگشا بوده و به انسان امید میبخشد و بسیاری از علما و دانشمندان زمانی که با مشکل مواجه میشدند به نماز پناه میبردهاند.
نماز شرط قبولی تمام اعمال است، نخستین چیزی که در روز قیامت مورد محاسبه قرار میگیرد نماز است و اگر نماز قبول شود، تمام اعمال انسان مورد پذیرش حضرت حق قرار خواهد گرفت.
هر انسانی که نماز را به عنوان یک وظیفه الهی به جا آورد، آسیبهای کمتری دارد و باید به این نکته نوجه داشت که نماز سد راه انسان به سمت انحرافات است و اگر با خضوع و خشوع همراه باشد انسان را از انحراف نجات داده و به نیکی خواهد رساند.
در کشورمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نماز احیا شد و در همه دولتها توجه ویژهای به امر نماز صورت گرفت که البته باید تلاش بیشتری صورت گیرد تا نماز بیش از گذشته نهادینه شود وچرا که هر چه نماز را گسترش دهیم آسیبهای اجتماعی کمتر خواهد شد.
منبع:
http://www.shahrekhabar.com/cultural/147851718015933
با اندکی تصرف
نمازی که انسان را به معراج می برد، انسان را ترقی می دهد، نماز با حضور قلب است.
اگر می خواهید در نماز حضور قلب داشته باشید، به این توصیه گوش کنید:
« هر وقت می خواهید نماز بخوانید، خیال کنید که این آخرین نماز شماست». در حدیث هم آمده که امام
چهام، حضرت سجاد(علیه السلام)، هرگاه مشغول نماز می شدند، نمازشان«صلاة مودع»بود، یعنی نماز وداع بجای می
آوردند، طوری نماز می خواندند که گویی این آخرین نمازشان است…
منبع:
مشاهده شده در کتاب موعظه خوبان/سید علیرضا ادیانی و حسین ترابی/ص 216
به گزارش سرویس دینی جام نیـوز، سید علی اکبر ابوترابی ۲۶ آذر ۱۳۵۹در عملیات شناسایی در تپه های الله اکبر به اسارت درآمد. او ۲۰۰متر در قلب نیروهای دشمن نفوذ کرده بود.
ابوترابی هنگام اسارت خود را به مرگ زده بود تا تیر خلاص کارش را تمام کند. اما نیمه جان به درون نفر بر انداخته شد و با سر به کف آن خورد.
او در زندان وزارت دفاع حزب بعث بارها و بارها تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت.
خاطره ای از تاثیرگذاری نماز ایشان را از زبان خودشان بخوانید:
تصمیم قطعی بر کشتن من داشتند. لذا مرا در وزارت دفاع از جمع جدا کردند و به یک پادگان نظامی که اسیر ایرانی هم آنجا نبود، بردند. دیدم اینجا آخر خط به معنای واقعی است.
جایتان خالی از صبح که بلند می شدم نماز قضا می خواندم تا ظهر. ۳ دقیقه بین نمازهایم فاصله نمی گذاشتم. بکوب نماز، تا ظهر و ظهر نیم ساعتی چرت می زدم و بعد از آن می خواندم تا غروب آفتاب. بعد از نماز مغرب تا ده شب [هم] بکوب نماز می خواندم.
آنجا کسانی بودند که با ایرانی سر و کار نداشتند. غذا را برایم با لگد می آوردند. خیلی برخورد بدی داشتند. بعد از ۳روز-که سلول هم انفرادی بود و یک روزنه ای داشت- نگهبان دید صبح رد می شود من دارم نماز می خوانم، یک ساعت دیگر، دو ساعت دیگر هم همین طور.
از روز سوم غذا را دو دستی گذاشت جلوی من. شب چهارم و پنجم در را باز کرد و آمد خیلی مودب گفت: انت عابد؛ زاهد؟ تو عابدی؟ تو زاهدی؟ چه هستی؟
گفت: ما شنیده ایم ایرانی ها مجوسند و آتش پرستند. تو را از کجا به نام ایرانی آوردند.گفتم: به هرحال اگر ایرانی ها مجوسند، من هم مجوسم و اگر نماز می خوانند من هم نماز می خوانم.
از روز دوم که دید نمازم قطع نمی شود، خجالت کشید که با من آن گونه برخورد کند. از آن شبی که به من گفت: انت زاهد، انت عابد، دیگر می آمد در سلول را دو، سه ساعت باز می گذاشت که هر وقت می خواهم بروم دستشویی و وضو بگیرم. نماز رفتار اینها را عوض کرد…
بعداز ۱۶روز صحنه عوض شد. مرا دوباره بردند وزارت دفاع [ و از کشتن من صرف نظر کردند]
منبع:
کتاب تسبیح ابوترابی ؛ ص ٧٨