☝️ در این ایّام #کرونا ?و قرنطینه خانگی، از تلاوت #قرآن ? و #نمازهای اوّل وقت، غافل نشیم.
پیغمبر اکرم (ص) فرمودند اینها آدم رو در برابر #بلا حفظ میکنند??
? إذَا أَنْزَلَ اللهُ عَاهَةً مِنَ السَّمَاءِ، عُوفِیَ مِنْهَا حَمَلَةُ الْقُرْآنِ وَ رُعَاةُ الشَّمْس أی الحافِظوُنَ لِأوُقاتِ الصَّلوات.
? هنگامی که خدا #بلایی از آسمان نازل کند، حاملانِ #قرآن و کسانی که مراقب اوقات #نماز هستند، حفظ میشوند.
? مستدرک الوسائل، ج۳، ص۱۵۰
برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می گوید:«جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (س) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.»
البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده اند؛
رویداد های تلخ، شرایط سخت بیماری و دوری از پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (س) را دشوارتر می کرد، اما حضرت فاطمه (س) با اینکه روز به روز پیکرش آب می شد، هیچ شِکوه ای از بیماری نداشت.
در هنگام یورش حاکمان غاصب به خانه اش، حضرت زهرا (س) به گونه ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه های بیشماری بر جان و روح او نشست. همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا (س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد.
حضرت امام حسن مجتبی (ع) در یک مجلس مناظره در حضور معاویه خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود:«انت الذی ضربت فاطمة بنت رسولاللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها…؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه اش را سقط کرد…»
حضرت امام صادق (ع) با تصریح بیشتر در مورد علت بیماری و شهادت فاطمه (س) می فرمایند:«و کان سبب وفاتها ان قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلک مرضا شدیدا؛ سبب شهادت فاطمه (س) این بود که قنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف شمشیر او را زده و بچه اش را کشت و مادرم از این جهت به بستر بیماری افتاد.»
حضرت فاطمه (س)، به ام سلمه فرمود:برایم آبی آماده کن تا بدان غسل کنم، ام سلمه آب را آورد و او غسل کرد و جامه پاکی پوشید، دستور داد بسترش را در وسط اتاق بگستراند،به طرف راستش رو به قبله خوابید و دست راستش را زیر صورتش گذاشت.
منبع:سایت نمناک
رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و دوری از پدر بیش از پیش شرایط جسمى و وضعیت روحى حضرت زهرا (سلام الله علیها) را دشوارتر میکرد، اما حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با اینکه روز به روز پیکرش آب مىشد، هیچ شِکوهای از بیماری نداشت.
در هنگام یورش حاکمان غاصب به خانهاش، حضرت زهرا (سلام الله علیها) به گونهای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمههای سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه های بیشماری بر جان و روح او نشست. همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا (سلام الله علیها) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد.
حضرت امام حسن مجتبى (علیه السلام) در یک مجلس مناظره در حضور معاویه خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود: «انت الذى ضربت فاطمة بنت رسولاللَّه صلى اللَّه علیه و آله حتى ادمیتها و القت ما فى بطنها…؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختى، تا اینکه او بچه اش را سقط کرد…» (1)
حضرت امام صادق (علیه السلام) با تصریح بیشتر در مورد علت بیمارى و شهادت فاطمه (سلام الله علیها) مىفرمایند: «و کان سبب وفاتها ان قنفذا مولى الرجل لکزها بنعل السیف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلک مرضا شدیدا؛ سبب شهادت فاطمه (سلام الله علیها) این بود که قنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف شمشیر او را زده و بچه اش را کشت و مادرم از این جهت به بستر بیمارى افتاد.» (2)
حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، به ام سلمه فرمود: برایم آبى آماده کن تا بدان غسل کنم، ام سلمه آب را آورد و او غسل کرد و جامه پاکى پوشید، دستور داد بسترش را در وسط اتاق بگستراند،به طرف راستش رو به قبله خوابید و دست راستش را زیر صورتش گذاشت. (3)
همچنین در روایت دیگرى آمده که: حضرت به اسماء فرمودند: آبى برایم آماده کن، بعد با آن غسل کرده و سپس فرمودند: جامه هاى جدیدم را به من بده، آنها را پوشیده و فرمودند: بقیه حنوط پدرم را از فلان جا برایم بیاور و زیر سرم بگذار و مرا تنها گذاشته و از اینجا بیرون برو، مى خواهم با پروردگارم مناجات کنم.
اسماء مىگوید: از اتفاق بیرون شدم و صداى مناجات آن حضرت را مى شنیدم، آهسته به طورى که مرا نبیند وارد شدم دیدم دست به سوى آسمان دراز کرده و مى گوید: پروردگارا به حق محمد مصطفى و اشتیاقى که به دیدار من داشت، و به شوهرم على مرتضى و اندوهش بر من و به حسن مجتبى و گریهاش بر من و به حسین شهید و پژمردگى و حسرتش بر من و به دخترانم که پاره تن فاطمه مى باشند و غم و اندوهى که بر من دارند، از مى خواهم که بر گناهکاران امت محمد ترحم فرمائى و آنان را بیامرزى و به بهشت وارد کنى که تو بزرگوارترین سؤال شوندگان و مهربانترین مهربانانى. (4)
حضرت (سلام الله علیها) ادامه داد و گفت: قدرى مرا به خود واگذار و بعد مرا بخوان، اگر پاسخ تو را دادم که بسیار خوب و اگر جوابى ندادم بدان که من به سوى پدر خود، (یا پروردگارم) رفتم.
اسماء لحظههاى حضرت (سلام الله علیها) را به حال خود واگذاشت و بعد صدا زد و جوابى نشنید، صدا زد اى دختر محمد مصطفى، اى دختر گرامى ترین کسى که زنان حمل او را عهدهدار شدند، اى دختر بهترین کسى که بر ریگهاى زمین پاى گذارده، اى دختر کسى که به پروردگارش به فاصله دو تیر کمان و یا کمتر نزدیک شد، اما جوابى نیامد چون جامه را از روى صورت حضرت برداشت، مشاهده کرد از دنیا رخت بر بسته است، خود را به روى حضرت انداخت و در حالى که ایشان را مى بوسید، گفت: فاطمه آن هنگام که نزد پدرت رسول خدا رفتى سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان، آنگاه گریبان چاک زده و از خانه بیرون آمد، حسنین به او رسیده و گفتند: اسماء مادر ما کجا است؟ وى ساکت شد و جوابى نداد، آنان وارد اتاق شده دیدند حضرت دراز کشیده حسین علیهالسلام حضرت را تکان داد دید از دنیا رفته است، فرمود: اى برادر خداوند تو را در مصیبت مادر پاداش دهد.
امام حسن مجتبی (علیه السلام) خود را روى مادر انداخته و گاهى مى بوسید و مى گفت: اى مادر با من سخن بگو پیش از آن که روح از بدنم جدا شود، و حسین جلو آمده و پاهاى حضرت را مى بوسید و میگفت: اى مادر من پسرت حسینم، پیش از آنکه قلبم منفجر شود و بمیرم با من صحبت کن.
اسماء به آنها گفت: اى فرزندان رسول خدا بروید نزد پدرتان على علیهالسلام او را از مرگ مادرتان خبردار کنید، آن دو از منزل بیرون رفته و صدا مى زدند:یا محمداه یا احمداه، امروز که مادرمان از دنیا رفت رحلت تو تجدید شد، بعد به مسجد رفته و على علیهالسلام را خبردار کردند حضرت با شنیدن خبر شهادت فاطمه علیهاالسلام از هوش رفت و با پاشیدن آب بر او به هوش آمد و چنین گفت: اى دختر حضرت محمد به چه کسى تسلیت بگوئیم، من همیشه به وسیله تو دلدارى داده میشدم، بعد از تو چه کسى موجب دلدارى و تسلیت من خواهد شد.
بیشتر بخوانید: بسته شعر ویژه شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
بیشتر بخوانید: بهترین مداحی های فاطمیه 96
پی نوشتها:
۱ـ احتجاج طبرسى، ج. ۱، ص. ۴۱۴- بحارالانوار، ج. ۴۳، صص ۱۹۷، ح. ۲۸- سفینة، ج. ۲، ص. ۳۳۹.
۲ـ عوالم، ج. ۱۱، ص. ۵۰۴- بحار، ج. ۴۳، ص. ۱۷۰، ح. ۱۱.
۳ـ بلادى بحرانى «وفات فاطمه الزهراء» ۷۷.
۴ـ وفاه فاطمة الزهراء/ ۷۸.
مردم جلو آمدند تا وارد خانه شدند و بر اميرالمؤمنين «عليه السلام» مسلط شدند و طنابي در گردن مولا انداختند. حضرت فاطمه «عليها السلام» ميان اميرالمؤمنين «عليه السلام» و مردم قرار گرفت و مانع بردن آن حضرت شد. قنفذ ملعون با شلاق بر بازوي حضرت زهرا«عليها السلام» زد. اين ضربه براي دختر پيامبر كشنده بود. بازوي آن حضرت آن قدر ورم كرد كه تصور ميشد ايشان بازوبند بسته باشند. فاطمه زهرا «عليها السلام» مجبور شد به گوشهاي از خانه پناه برد. آن ملعون حضرت زهرا «عليها السلام» را چنان از علي جدا نمود كه بر ديوار اصابت نمودند و پهلوي آن حضرت شكسته شد و محسن را نيز سقط نمود و پس از آن بستري شد تا به شهادت رسيد؛ لذا حضرت فاطمه «عليها السلام» شهيده هستند.
عن أبي الحسن «عليه السلام» قال: ان فاطمة «عليها السلام» صديقة شهيدة.
امام رضا«عليه السلام» فرمودند: فاطمه زهرا «عليها السلام» زني بسيار راستگو و شهيده در راه اسلام هستند.
? جرعهاي از كوثر/ عليرضا سبحاني نسب/ ص ۱۸۵ و ۱۸۶
▪️ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻣﺘﻮﺍﺗﺮﻩ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺧﺎﺻّﻪ ﻭ ﻋﺎﻣّﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺳﺒﺐ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﺘﻮﻝ ﻣﻰﻧﺎﻣﻰ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﻜﻪ ﺧﻮﻧﻰ ﻛﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻨﺪ ﺍﻭ ﻧﻤﻰﺑﻴﻨﺪ، ﺩﻳﺪﻥ ﺧﻮﻥ ﺩﺭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﺍﻥ ﻧﺎﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ.
#منتهی_الآمال ، باب دوم…