سردار سلیمانی مهرماه سال گذشته در جواب به نامهی ابوخالد، فرمانده کل گردانهای عزالدین قسام فلسطین: هر کس ندای شما را بشنود و به یاری شما نشتابد مسلمان نیست.
مهرماه ۱۳۹۸
سپهبد سلیمانی در مهرماه سال گذشته:
دفاع از فلسطین، مایهی عزت و شرافت ماست. هر کس ندای شما را بشنود و به یاری شما نشتابد مسلمان نیست
بخشی از پاسخ سردار سلیمانی به نامهی ابوخالد، فرمانده کل گردانهای عزالدین قسام فلسطین: رحمت و رضوان الهی بر ملت شجاع فلسطین که به واسطهی زخمهای بسیار و محاصرهی ظالمانه و هجوم وحشیانهی دشمنان آنهم در مقابل چشمان صدها میلیون مسلمان غمی عمیق و دردی فروخورده در سینه دارد.
سلام بر هنیهی مبارز و مقاوم و بر یاران باوفایش که از بلندای عزت در غزه، با ایمان و دیدگانی چشمدوخته به طلوع صبح پیروزی، فریاد ایستادگی و حیعلیالجهاد سر میدهند.
به همه اطمینان دهید که ایران اسلامی، هر میزان هم که فشارها افزایش یابد و محاصرهاش تنگتر شود، فلسطین این نگین جهان اسلام و قبلهی اول مسلمانان و محل معراج رسول خدا(ص) را تنها نخواهد گذاشت.
دفاع از فلسطین، مایهی عزت و شرافت ماست و هرگز در ازای زرق و برق و لاشهی این دنیا، از این واجب دینی دست نخواهیم کشید.
دفاع از فلسطین مصداق واقعی دفاع از اسلام و قرآن است و هر کس ندای شما را بشنود و به یاری شما نشتابد مسلمان نیست.
مهرماه ۱۳۹۸
✍️سردار قاسم سلیمانی: هر كس به مدار مغناطيسی علیبنابیطالب (ع) نزدیکتر شد، اين مدار بر او اثر میگذارد؛ او کمیلبنزیاد میشود، او ابوذر غفاری میشود، او سلمان پاک میشود.
۹۵/۲/۱۴
✍️آفتابنزده از خانه زد بیرون. همینطور آمد و نشست کنار راننده که بروند اهواز. از کرمان راه افتادند و دو سه ساعت بعد رسیدند به سیرجان. آن موقع بود که حرف دل فرمانده آمد سر زبانش. معلوم شد قلبش را پشت در خانهاش جاگذاشته و آمده. به رانندهاش گفت: «دیشب شب ازدواجم بود.» حاجآقا شما میموندید. چرا اومدید؟ نه، جبهه الان بیشتر به من نیاز داره. به جای رخت دامادی، لباس رزم به تن آمده بود پشت خاکریز، توی سنگر، وسط میدان نبردی که آتش و خمپاره و گلوله از زمین و آسمانش، جای نقلونبات را گرفته بود. تازهعروس خانهاش را از همان روزها سپرده بود به خدا. یقین داشت که خدا بیشتر از خود حاجی مراقب اوست.
? منبع: سلیمانی، ص۱۹
✍️حاج قاسم نقل میکند یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان را که سالها دنبالش بودیم هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت میکرد و هم تعداد زیادی از بچّههای ما را شهید کرده بود را با روشهای پیچیده اطلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آنها او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم.
در جلسهای که خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودیم، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکسالعمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. رهبری بلافاصله فرمودند: همین الان زنگ بزن آزادش کنند! من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم «آقا چرا؟ من اصلاً متوجه نمیشوم که چرا باید این کار را میکردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟» رهبری گفتند: «مگر نمیگویی دعوتش کردیم؟» بعد از این جمله من خشکم زد.
البته ایشان فرمودند:«حتماً دستگیرش کنید.» و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم. مرام شیعه این است که کسی را که دعوت میکنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی.
?منبع: کتاب «ذوالفقار»