مرحوم هیکل میگفت وقتی بحران سوریه شروع شد، قبل از اینکه در جریان قرار بگیرم که دیدگاه امام خامنهای
در ایران چیست و میگفت در این منطقه که همهجایش ناامن است، سهم عمدهی امنیت شما، از نگاه من که
از بیرون تحولات را دنبال میکنم، برمیگردد به نقشی که امام خامنهای در هدایت و سکانداری این جریان دارد.
منبع:
مردی که هیچگاه در برابر تهدیدها و زورگویی های مستبدانی چون رضا خان سر فرود نیاورد و در نهایت نیز در همین مبارزه به شهادت رسید.
* مدرس در آیینه کلام امام خمینی رحمه الله
امام خمینی (ره) مکرر از مرحوم مدرس به عنوان نمایندۀ واقعی مردم و حامی استقلال، امانت دار ملت و مبارزه گر با قلدران روزگار خود یاد می کند و در سخنانش می فرماید: «شما ملاحظه کرده اید، تاریخ مرحوم مدرس را دیده اید؛ یک سیّد خشکیدۀ لاغر (عرض می کنم با لباس کرباس)… یک همچون آدمی در مقابل آن قلدری که هرکس آن وقت را ادراک کرده می داند، که زمان رضا شاه غیر از زمان محمد رضا شاه بود، آن وقت یک قلدری بود که شاید تاریخ ما کم مطّلع بود، در مجلس در مقابل او آن طور ایستاد. یک وقت رضا شاه گفته بود: سید چه از جان من می خواهی؟ گفته بود: می خواهم که تو نباشی، می خواهم تو نباشی».
(صحیفه امام، جلد 16صفحه452)
همچنین در قسمتی از حکم تاریخی امام، مورخه 28 شهریور 1363ش، مبنی بر بازسازی مزار مدرس آمده است:
«… در واقع شهید بزرگ ما مرحوم مدرس که القاب برای او کوتاه و کوچک است، ستاره درخشانی بود بر تارک کشوری که از ظلم و جور رضاشاهی تاریک می نمود و تا کسی آن زمان را درک نکرده باشد ارزش این شخصیت عالی مقام را نمی تواند درک کند. ملت ما مرهون خدمات و فداکاری های او است و اینک با سربلندی از بین ما رفته، بر ما است که ابعاد روحی و بینش سیاسی – اعتقادی او را هر چه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف و دور افتاده او را تعمیر و احیا نماییم»
(صحیفه امام، ج 19، ص 74؛)
* شهید مدرس در کلام مقام معظم رهبری
مگر خصوصیت مدرّس چه بود؟ از مدرّس عالِمتر هم داشتیم. مدرّس خصوصیت عمدهاش این بود که” هیچ عامل ارعاب و تهدید و تطمیع و فریبگرى در او اثر نمىکرد. همان وقتى که علىالظّاهر فضا را بر ضدّ او آنچنان متشنّج کرده بودند که علیهش شعار مىدادند، او ایستاد و حرف خودش را زد. این خصوصیت یک نماینده خوب در مجلس است. بعضیها زود مرعوب مىشوند! من بارها عرض کردهام که قدرتهاى استکبارى - یعنى همین قدرتهاى سلطهگرِ جهانى - که مرتّب روى این کشور و آن کشور دست مىاندازند و دولتها و ملتها را زیر یوغ خودش مىکشانند، عمده کارشان از ترساندن مىگذرد. قدرت واقعیشان آن قدر نیست که بر زبان مىآورند. بدیهى است این همه که اینها با این انقلاب و با این کشور بدند، اگر قدرت داشتند، تاکنون این انقلاب اینطور رشد نمىکرد و اینگونه نمىماند
86/12/09(بیانات در دیدار اعضای انجمنهاى اسلامى دانشآموزان)
فریادهاى مرحوم آیتاللَّه مدرس در صحن مجلس ملى آن روز در مقابلهى با رضاخان و دیگران و دیگران، در مقابله با آن قرارداد خائنانهاى که آن روز داشتند مىبستند که همهى کشور را تحویل انگلیسها بدهند. اینها برقه ایى در این فضا روشن کرد؛ دلها را روشن کرد، عزمها را محکم کرد. نهضت به وسیلهى پیشروان این فکر شروع شد، رهبرى الهى و با عزم و اردهاى مثل امام، خداى متعال در اختیار ملت گذاشت؛
78/11/26(بیانات در دیدار کارگزاران حج )
منبع:
فضای مجازی میدان مبارزه است و مبارزه بوده و هست و خواهد بود ،فقط شکل و نوع آن تفاوت کرده است .
مبارزه مرد میخواهد نه انسان بیکار.
همانطور که در دوران جنگ مسلحانه و به تعبیری “جنگ سخت” مردانی حضور یافتند که :
خانواده داشتند،
درس و دانشگاه داشتند،
کار و زندگی داشتند.
بیکار نبودند ،ولی بزرگترین کارشان شد دفاع از اسلام و انقلاب و از همه چیز خود گذشتند و ایثار نمودند.
اکنون نیز در میدان “جنگ نرم” باید حضور یافت. ما که لیاقت بیش از این را نداریم و از هیچ چیزمان نگذشتیم جز اوقات فراغت خود برای دفاع به حد توان و وسع خود.
لا یکلف الله نفسا الا وسعها
به فرموده رهبر انقلاب؛
فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است.
اگر از فضای مجازی غافل شویم اگر نیروهای مؤمن و انقلابی این میدان را خالی کنند مطمئنا ضربه خواهیم خورد.
هر کس به اندازه وسع و توان و هنر خود باید در این میدان حضور یابد .
۱- گاهی انسان حرف حق را می تواند با استدلال قوی و با زبان شیوا و هنرمندانه بیان کند که این حرف به گوش و چشم هزاران و شاید میلیونها مخاطب برسد .
۲- گاهی شاید ما حرفی برای گفتن نداشته باشیم اما می توانیم انعکاس کارهای خوب و هنری دیگران در فضای مجازی بشویم .
۳- گاهی با یک کلام ،یک جمله می توانیم باعث تقویت روحیه جناح مؤمن انقلابی فعال در فضای مجازی بشویم.
به اعتقاد من ، امروزه ذکر مستحبی بعد از نماز ما ، کار فرهنگی و جهادی در فضای مجازی است.
به فرموده رهبر فرزانه انقلاب :
رایانه و فضای مجازی که الان در اختیار شماست اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید ، می توانید یک حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمی شناسید ، برسانید . این فرصت فوق العاده ای است مبادا این فرصت ضایع شود . اگر ضایع شد ، خدای متعال از من و شما در روز قیامت سوال خواهد کرد . ۹۱/۷/۲۰
البته ورود در فضای مجازی احتیاج به؛ ایمان، علم، ذوق و سلیقه و هنر
دارد و بزرگترین آفت این کار گرفتار شدن به ؛ غرور، سیاست زدگی، حسادت، سطحی نگری، روز مرگی می باشد.
دشمن دارد با این ابزار ایمان و غیرت و اعتقادات جوانان ما را نشانه می گیرد و در سایه بی عرضگی و بی لیاقتی بعضی از مسئولان فرهنگی و رسانه ای کشور ، تا حدودی در این جنگ موفق بوده است .
باید جواب کار فرهنگی باطل آنان را با کار فرهنگی حق داد.
منبع:
راهپیمایی بزرگ اربعین، به عنوان بزرگترین تجمع جهان هر سال با شکوه بیشتری برگزار می شود و عاشقان از سرار گیتی برای حضور در این مانور بزرگ دینی سختی راه را به جان می خرند و در راه ایثار و از خودگذشتگی پا می گذارند. در تصویر، دو شهروند شیعه آلمانی را می بینید که به سمت کربلا در حال حرکت هستند.
منبع:
متن زیر تفسیری از حکمت ۱۵ نهج البلاغه از مصطفی دلشاد تهرانی است که در ادامه می خوانید.
حکمت شماره ۱۵ نهجالبلاغه، حکمتی بسیار در خور توجه و تأمل و درسآموزی است. حکمتی که بیانگر رفتار بزرگوارانه و مدارامدارانه امیرمؤمنان علی (ع) در رویارویی با مخالفان عقیدتی و سیاسی خودش است. آن حکمت چنین است: «مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ» هر گرفتار فتنهای را سرزنش نمیکنند.
فضای ایراد این سخن پس از بیعت عمومی و همگانی با امام و مخالفت جمعی اندک از بیعت و همراهی با وی است. یعنی وقتی بیعتی عمومی و فراگیر با امام علی (ع) صورت گرفت، جمعی از این بیعت روی برگرداندند و از همراهی با حضرت تن زدند. از جمله سعدبن ابی وقاص، عبدالله بن عمر، اُسامة بن زید، محمد بن مَسلمة، حسّان بن ثابت، کعب بن مالک، نُعمان بن بشیر و چند نفر دیگر.
البته نظر برخی محدثان و مورخان از جمله حاکم نیشابوری بر این است که این اشخاص هم بیعت کردند ولی چون از همراهی با امام تن زدند و از شرکت در جنگ یعنی جنگ جمل، در کنار وی خودداری کردند، آنها را رویگردانندگان از بیعت شمردند. البته به نظرم میرسد که با توجه به قرائن متعدد تاریخی، این سخن، سخن درستی نیست و این اشخاص از همان ابتدا با امام (ع) بیعت نکرده بودند.
به هر حال چه اینها کسانی بودند که بیعت نکرده بودند یا کسانی بودند که اظهار تمایل یا بیعت کرده بودند ولی از همراهی با امام سر باز زدند و مخالفت کردند، حضرت به هیچوجه اجازه تعرض به اینها را نداد و در پاسخِ آن یارانی که خواهان اعمال فشار به اینها و وادارکردنشان به بیعت و همراهی بودند، بنابر نقل ابوحنیفه دینوری در الاخبارالطوال فرمود: «بَلْ أَدَعُهُمْ وَ رَأْیُهُمُ الّذی هُمْ عَلَیْهِ.» من آنها را آزاد میگذارم و رأی و نظر آنها همان است که خود میخواهند و بر آنند.
امام علی (ع) اجازه نداد در بیعت با او راه خلاف اخلاقی گشوده شود و بر رویگردانندگان از بیعت و خودداریکنندگان از همراهی با او ستمی روا شود. تنها درباره آنها گلایهای را مطرح کرد. چنانکه شیخ مفید در کتاب الارشاد روایت کرده که حضرت فرمود: «وَ ایْمُ اللَّهِ لَأَنْصَحَنَّ لِلْخَصْمِ وَ لَأُنْصِفَنَّ لِلْمَظْلُومِ وَ قَدْ بَلَغَنِی عَنْ سَعْدٍ وَ ابْنِ مَسْلَمَهَ وَ أُسَامَهَ وَ عَبْدِ اللَّهِ وَ حَسَّانِ بْنِ ثَابِتٍ أُمُورٌ کَرِهْتُهَا وَ الْحَقُّ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ» به خدا سوگند برای دشمنان خیرخواهی میکنم و داد ستمدیده را میرسانم. به من از سعد، ابن مَسلَمة، اُسامه، عبدالله، حسّانِ بن ثابت، مطالبی رسیده که آن را نمیپسندم. خداوند میان من و آنان داور است.
با توجه به جغرافیای سخن و سبب صدوری که اشاره شد، این سخن یعنی: «مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ» در مقام تعلیم بزرگواری و بزرگ منشی در روابط اجتماعی به ویژه در رویارویی با مخالفان عقیدتی و سیاسی است. همچنین این سخن می آموزد که انسان باید زبان از سرزنش گناهکاران و نافرمانان ببندد و خیرخواه آنها باشد. به بهترین روش راهنماییشان کند و برای مداواشان کوشش کند.
امام علی (ع) در آموزهای بسیار مهم و اساسی که در کلام ۱۴۰ نهجالبلاغه وارد شده درباره زندگی اجتماعی و مدارا و روابط اخلاقمحور چنین فرموده: «وَ إِنَّمَا یَنْبَغِی لِأَهْلِ اَلْعِصْمَةِ وَ اَلْمَصْنُوعِ إِلَیْهِمْ فِی اَلسَّلاَمَةِ أَنْ یَرْحَمُوا أَهْلَ اَلذُّنُوبِ وَ اَلْمَعْصِیَةِ وَ یَکُونَ اَلشُّکْرُ هُوَ اَلْغَالِبَ عَلَیْهِمْ وَ اَلْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُمْ فَکَیْفَ بِالْعَائِبِ اَلَّذِی عَابَ أَخَاهُ وَ عَیَّرَهُ بِبَلْوَاهُ» برای کسانی که گناه ندارند و از سلامت دین برخوردارند، سزاست که بر گناهکاران و نافرمانان رحمت آرند و شکر این نعمت را بگذارند. چندان که این شکرگذاری آنها را مشغول خودشان بدارد و از عیبجویی مردمان باز بدارد تا چه رسد به عیبجویی که برادر دینی و انساناش را نکوهش کند و به آن چیزی که به آن گرفتار است سرزنشاش بکند.
شریف رضی در حکمت ۱۹۴ نهجالبلاغه مطلبی را آورده که امیرمؤمنان علی (ع) پیوسته چنین میگفت: «مَتَی أَشْفِی غَیْظِی إِذَا غَضِبْتُ أحینَ أعجِزُ عَنِ الانْتِقامِ فَیُقَالُ لِی لَوْ صَبَرْتَ أَمْ حِینَ أَقْدِرُ عَلَیْهِ فَیُقَالُ لِی لَوْ غَفَرْت.» هنگامی که به خشم میآیم، کی خشم خود را فرونشانم؟ آنگاه که از انتقامگرفتن ناتوان باشم و به من بگویند اگر شکیباییورزی بهتر است؟ یا آنگاه که برگرفتن انتقام توانا باشم و بگویند اگر درگذری شایستهتر است؟
یعنی گذشت و گذشت و گذشت. آن حضرت پیوسته چنین بود و هرگز از کسی انتقام نگرفت و با مخالفان عقیدتی و سیاسی خودش نهایت مدارا را داشت و تا زمانی که دشمنان او دست به شمشیر نبردند و به جان مردم نیفتادند با آنها برخورد نکرد.
آن حضرت در عهدنامه مالک اشتر بیانی بسیار راهگشا فرمودند: «فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إمّا أخٌ لَکَ فِی الّدینِ أوْ نَظیرٌ لَکَ فِی اَلْخَلْقِ یَفْرُطُ مِنْهُمُ اَلزَّلَلُ وَ تَعْرِضُ لَهُمُ اَلْعِلَلُ وَ یُؤْتَی عَلَی أَیْدِیهِمْ فِی اَلْعَمْدِ وَ اَلْخَطَإِ فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِکَ وَ صَفْحِکَ مِثْلِ اَلَّذِی تُحِبُّ وَ تَرْضَی أَنْ یُعْطِیَکَ اَللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ …. وَ لَا تَندَمَنَّ عَلَی عَفْوٍ وَ لاَ تَبْجَحَنَّ بِعُقُوبَةٍ»
بیگمان مردمان دو گروه هستند: یا برادر دینی تو هستند یعنی مسلمان و یا همانند تو در آفرینش هستند یعنی انسان. مردمان چنیناند که لغزشهایی از آنها سر میزند یا گرفتار نادرستیهایی میشوند و دانسته و نادانسته کارهایی میکنند که تو را خوش نمیآید. پس چنان با بخشش و گذشت با آنها رفتار کن که دوست داری خداوند با بخشش و گذشت خود با تو رفتار کند. و هرگز از بخششنمودن پشیمان نشو و بر کیفردادن شادی مکن.
خداوند ما را اهل بخشش و گذشت و بزرگواری و مدارامداری بگرداند. انشاء الله