کافی است زنده بمانی
آرام سرفه کن! مبادا آدم برفیها، صدایت را بشنوند!
تو باید زنده بمانی؛ زندگیات هر قدر هم که به مرگ نزدیک باشد، باید زنده بمانی! زندگیات هرقدر هم که سخت باشد، به مرگِ آنها نزدیک است. اصلاً تو کافی است زنده باشی، تا آنها بمیرند؛ کافی است نامت بر تارک نقشه جهان بدرخشد تا در کنارش، هیچ نام بیگانهای نباشد!
کافی است فلسطین باشی؛ هرچند زخمی، تا اسرائیل نباشد. هیچ ستاره ششزاویهای نمیتواند با وجود نورافشانی خورشید، پیدا باشد.
مبادا آرزوهایت را بادهای زهرآلودی که از سمت غرب میوزند، آلوده کنند؛ تا با خیال راحت، زیتونهایت را از ریشه بکنند، کودکانت را پیش از فریاد بکشند، مردانت را پیش از انفجار به گلوله ببندند و زنانت را در سپیدهدم بدزدند. (مابا شماییم ازهمه بالاتر خدا باشماست)
منبع:
به قلم :محمدعلی کعبی
امام صادق(ع) به ابوبصیر مى فرماید:
«وصل فى کل واحده منهما مئه رکعه»؛ در هر یک از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان «واحیهما ان استطعت الى النور)»؛ تا مى توانى آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده دارى کن «واغتسل فیهما»؛ در آن دو شب غسل کن.
ابوبصیر عرض کرد اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان.
-اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.
- اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادى ندارد که سر شب کمى بخوابى و باقى مانده شب را، به هر نحوى که مى توانى به عبادت بپردازى، چون در ماه رمضان، درهاى آسمان گشوده است، شیطان ها در زنجیرند و اعمال مومنان پذیرفته مى شود.
از حدیث فوق، مى توان تاثیر فراوان کارهاى انسان را بر سرنوشت او ارزیابى کرد. مى بینیم ابوبصیر که یک راوى زبردست و کار کشته در فن روایت است، با پیش بردن مرحله به مرحله سوال ها در صدد آن است که ژرفاى شب قدر و اهمیت عمل در آن شب را به دست آورد؛
امام(ع) هم، چنان بر اهمیت عبادت در شب قدر پافشارى مى فرمایند که رضایت نمى دهند بنده حتى اگر بیمار باشد، از نتیجه اعمال صالح خویش محروم گردد. نکته در خور توجهى که تاثیر انسان را مشخص مى کند، جمله پایانى امام(ع) است که آن را به عنوان ریشه و علت تاکید و تشویق بر عمل صالح بیان فرموده اند؛ آنجا که فرمودند: «و تقبل اعمال المومنین»؛ اعمال مومنان در شب قدر پذیرفته مى شود.
منبع:
بررسی همه جانبه رخدادهای انقلاب اسلامی ایران نشان می دهد که انقلاب سال 1357 و پیروزی مردم بر رژیم شاه به راستی مدیون قیام 15 خرداد بوده است. در خلال اصلاحات شاه و اوج گیری مخالفت روحانیان با آن، شرق و غرب اختلاف ها را کنار گذاشتند و هر دو با این نهضت مذهبی به مخالفت پرداختند. این امر و تبلیغات غربی ها سبب شد جهانیان از شناخت چهره واقعی اسلام محروم بمانند.
از یک سو، سرکوب قیام و حکومت نظامی سبب سرخوردگی نیروهای انقلابی در نخستین سال های پس از سال 1342 شد و از سوی دیگر، رهبران قیام، تبعید یا زندانی شدند و فعالیت های سیاسی و اجتماعی محدود گردید. تندروها نیز در حکومت شاه قدرت گرفتند. در نتیجه، زمینه برای شدت عمل در زندان ها فراهم آمد. در مقابل، جنبش مسلحانه نیز رشد کرد که این امر را می توان از پی آمدهای قیام 15 خرداد دانست.
با قاطعیت می توان گفت اگر 15 خرداد رخ نمی داد، آگاهی و تفکر انقلابی در مردم آن گونه رشد نمی کرد؛ روحانیت، به ویژه امام خمینی(ره) پیش گام مبارزه با رژیم قرار نمی گرفت و همراه با تشکیل سازمان ها و گردهم آیی های اسلامی، چهره واقعی شاه و دست نشاندگان او برای مردم آشکار نمی شد.
اکنون برخی نتیجه های به دست آمده از این قیام بزرگ را برمی شماریم:
1. افزایش رشد سیاسی روحانیت و حوزه علمیه و ورود روحانیان به صحنه های سیاست کشور؛
2. الگو قرار گرفتن مذهب برای مبارزه نیروهای مبارز؛
3. رشد آگاهی سیاسی توده های مردم ؛
4. افشای ماهیت ریاکارانه رژیم شاه برای توده های مردم؛
5. بی اعتباری شرق و غرب در میان مردم و پایه گذاری اصل نه شرقی، نه غربی به دلیل موضع گیری های منفی امریکا و شوروی در مقابل قیام مردم.
6ـ تثبیت مرجعیت و رهبری امام خمینی(ره) با تأیید مراجع و علما و پشتیبانی مردم.
7ـ روشن شدن ماهیت گروه های سیاسی وابسته و لیبرال و محو شدن جاذبه گروه های سیاسی و غیر مذهبی.
8ـ احساس ضرورت داشتن تشکل برای ادامه مبارزه.
9ـ نتیجه گیری برخی مبارزان برای توسل به مبارزه قهرآمیز با رژیم شاه، با این استدلال که به صورت مسالمت آمیز نمی توان به اهداف خویش رسید و باید شیوه مبارزه را تغییر داد.
منبع:
پانزده خرداد یک نقطه عطفی است در تاریخ کشور ما که از همان وقت، شروع به فعالیت سیاسی شد و روحانیون از همان وقت خودشان را مجهز کردند.
پانزده خرداد یک مصیبتی بود برای ملت ما، لکن مبدأ جنبش بود.
پانزده خرداد در عین حالی که مصیبت بود لکن مبارک بود برای ملت که منتهی شد به یک امر بزرگی و آن استقلال کشور و ازادی برای همه مملکت.
پانزده خرداد برای اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدائیت اسلام و راهنمایی روحانیت.
در حقیقت دستاورد نهضت پانزده خرداد 42 پیروزی بیست و دوم بهمن 57 بود.
قیام پانزده خرداد اسطوره قدرت ستمشاهی را در هم شکست و افسانه ها و افسون ها را باطل کرد.
اولین و مهمترین فصل خونین مبارزه در عاشورای پانزده خرداد رقم خورد.
با فرا رسیدن پانزده خرداد خاطره غم انگیز و حماسه آفرین این روز تاریخی تجدید می شود… من روز پانزده خرداد را برای همیشه عزای عمومی اعلام می کنم.
ملت بزرگ ایران، سالروز پانزده خرداد را که یوم اللّه است زنده نگه می دارد.
پانزده خرداد مبدأ نهضت اسلامی ایران است.
منبع:
مجله/ گلبرگ/ اردیبهشت 1379، شماره 2
انتظار، یکی از پربرکتترین حالات انسان است، آن هم در انتظار دنیایی روشن از نور عدل و داد. اگر انتظـار و امیـد نباشـد، مبـارزه معنی نـدارد و اگر اطمینان بـه آینده هم نباشـد، انتظـار معنی نـدارد. انتظار واقعـی، با اطمینان و اعتماد ملازم اسـت
«انتظار فرج امام زمان(عج)» شامل مجموعه بیانات و تحلیلهای مقام معظم رهبری درباره مسأله مهدویت در 116 صفحه است که میتواند پاسخگوی بسیاری از مسائل و شبهات مرتبط با انقلاب اسلامی، نظریه انتظار و عقاید شیعه نسبت به امام زمان(عج) باشد.
«ساختن زندگی امروز در جهت حکومت امام زمان(عج)، مبارزه با استکبار تلاشی برای حاکمیت اسلام، انتظار فرج یعنی حرکت در جهت قسط و عدل، عقیده درست به امام زمان(عج) عامل تسلیم نشدن مردم، ایجاد ناامنی، شیوه استعمار برای مبارزه با عقیده انتظار، ارتباط خاص بسیجیان با امام زمان(عج)، رسیدن به تمدن نوین اسلامی، مقدمه ظهور حضرت بقیةالله(عج)، درسهای نیمهشعبان برای منتظران، از غدیر تا ظهور، درسهای اعتقاد به مهدویت و انتظار موعود، نگاه صحیح به مهدویت و تأثیر آن در عرصه اجتماع، نقش علما در زمینهسازی ظهور از جمله سرفصلهای این کتاب به شمار میرود.
رابطهى معنوى بین آحاد مردم و امام زمان(عج)
ارتباط قلبی یکایک مـردم مؤمـن با مقـام ولایـت عظمی و ولـیالله اعظم، یکی از برکاتی است که از مشخص بودن مهدی موعود(عجلاللهتعالی فرجهالشریف) در عقیده مـردم ما ناشـی میشـود. ما عـلاوه بـر اعتقاد به اصـل وجـود مهـدی و این کـه کسـی خواهـد آمـد و دنیـا را از عـدل و داد پر خواهد کرد، شخص مهدی را به میشناسیم و نام و کنیه و پدر و مادر و تاریخ ولادت و کیفیات غیبت و اصحاب نزدیک و حتی بعضی از کیفیات هنگام ظهور او را نیز میدانیم. اگرچه آن شخصیت درخشان و خورشید تابان را در بیرون و محیط زندگی خود نمیبینیم و او را تطبیق نمیکنیم، اما معرفت به حال او داریم.
رابطه بین شیعیانی که این اعتقاد را دارند، با مقام ولایت و مهدی موعود، یک رابطه دائمی است و چقدر خوب و بلکه لازم است که یکایک ما، قلباً هم این رابطه را با توجه و توسل و حرف زدن با آن حضرت حفظ کنیم. طبق همین زیاراتی که وارد شده و بعضاً مأثور است و به احتمال زیاد به خود معصوم(ع) مستند است، این رابطۀ قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان(عج) یک امر مستحسن، بلکه لازم و دارای آثاری است؛ زیرا امید و انتظار را به طور دائم در دل انسان زنده نگه میدارد.
ملازمت انتظار واقعی، با اطمینان و اعتماد به آینده
انتظار، یکی از پربرکتترین حالات انسان است، آن هم در انتظار دنیایی روشن از نور عدل و داد. «یملاالله به الارض قسطا و عدلا» خدای متعال به دست او، سرزمین بشری و همۀ روی زمین را از عدالت و دادگستری پر خواهند کرد. انتظـار چنیـن روزی را بایـد داشـت، نباید اجـازه داد کـه تصرف شـیطانها و ظلـم و عـدوان طواغیت عالم، شـعلۀ امیـد را در دل خامـوش کند، بایـد انتظار کشـید. انتظار، چیـزی عجیب و دارای ابعـاد گوناگونی است. یکـی از ابعـاد انتظار، اعتمـاد و امیـدواری بـه آینـده و مأیوس نبـودن اسـت. همیـن روح انتظار اسـت که به انسـان تعلیم میدهد تـا در راه خیـر و صلاح مبـارزه کنـد. اگر انتظـار و امیـد نباشـد، مبـارزه معنی نـدارد و اگر اطمینان بـه آینده هم نباشـد، انتظـار معنی نـدارد. انتظار واقعـی، با اطمینان و اعتماد ملازم اسـت. کسـی کـه به آمدنـش اعتمـاد و اطمینـان داریـد، انتظـارش را میکشـید و انتظار کسـی که به آمدنش اعتماد و اطمینان ندارید، انتظار حقیقی نیسـت. اعتمـاد، لازمۀ انتظار اسـت و ایـن هر دو، ملازم با امید اسـت و امـروز این امیـد، امـری لازم برای همۀ ملتهـا و مـردم دنیا است.
امید شرط مبارزه و حرکت به سمت صلاح
دنیا در طول تاریـخ طولانی بشـر، ادوار سـیاه و تاریکی به خود دیده اسـت؛ امـا بدون شـک یکی از تاریکترین ادوار زندگی بشـر و تلختریـن روزگارهای عمومـی مردم عالـم، همین روزگار کنونی اسـت کـه در آن هیچ تردیـدی نباید کرد و ایـن به خاطر تسـلط روزافـزون قدرتهای شـیطانی و بزرگ عالـم بر زندگی انسانهاسـت. اگر شـما بـه وضع دنیـا نـگاه کنیـد، قضیـه روشـن میشـود. در دنیـا، قدرتها عالـم را بیـن خودشـان تقسـیم کرده بودنـد و روز به روز تسـلط و تصـرف قدرتهـای بزرگ نسـبت بـه مناطـق گوناگون عالم، سـختتر و سـنگینتر شـده . امـروز دخالت قـدرت شـیطانی و طاغوتی آمریـکا در زندگـی ملتها از همیشـه بیشـتر اسـت. در همۀ شئون عمـده و اساسـی ملتها دخالت میکنند و این دخالت، منحصر به مسائل اقتصادی ملتها نیست، بلکه در فرهنـگ و سیاسـت و ادارۀ امـور و تعییـن مدیران امـور کشـورها نیز دخالـت میکنند. اگـر کسـانی در جوامع گوناگـون اوضـاع را نفهمنـد و نداننـد، راحـت زندگـی میکننـد؛ امـا صاحبان فکـر و افـراد هوشـمند و روشـنفکر و کسانی که می فهمند قدرت های طاغوتی با زندگی و سرنوشت آنان چه می کنند، حقیقتاً دنیا برای آنان تیره و تار است و زندانی بیش نیست، «ضاقت علیهم الارض بما رحبت» حقیقتا انسانهای هوشمند در بسیاری از مناطق دنیا، اینگونه زندگی میکنند. اگر در دلها امید به روزگار روشن باشد، مبارزه ممکن است و اگر امید بمیرد، مبارزه و حرکت به سمت صلاح هم خواهد مرد.
منبع: