6- برای جلوگیری از مشتبه شدن حق و باطل
«جوانان عزیز! هر چه میتوانید در افزایش بصیرت خود، در عمق بخشیدن به بصیرت خود، تلاش کنید و نگذارید، نگذارید دشمنان از بىبصیرتى ما استفاده کنند؛ دشمن به شکل دوست جلوه کند، حقیقت به شکل باطل و باطل در لباس حقیقت. امیرالمؤمنین در یک خطبهاى از جملهى مهمترین مشکلات جامعه همین را میشمارد«انّما بدء الوقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع یخالف فیها کتاب اللَّه».
در همین خطبه، امیرالمؤمنین میفرماید: اگر حق به طور واضح در مقابل مردم آشکار و ظاهر بشود، کسى نمیتواند زبان علیه حق باز کند. اگر باطل هم خودش را به طور آشکار نشان بدهد، مردم به سمت باطل نخواهند رفت. «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان».
آن کسانى که مردم را میخواهند گمراه بکنند، باطل را به صورت خالص نمىآورند؛ باطل و حق را آمیخته میکنند، ممزوج میکنند، آن وقت نتیجه این میشود که «فهنالک یستولى الشّیطان على اولیائه»؛ حق، براى طرفداران حق هم مشتبه میشود. این است که بصیرت میشود اولین وظیفهى ما. نگذاریم حق و باطل مشتبه بشود.»
7- برای شناخت عوام از خواص
«ای بسا کسانی که تحصیلات عالیه هم کردند و جزو عوامند. ای بسا کسانی که تحصیلات دینی هم کردند و جزو عوامند. ای بسا کسانی که فقیرند یا غنیاند و جزو عوامند. عوام بودن،دست من و شماست. باید مواظب باشیم عوام نباشیم،یعنی هر کاری میکنیم،از روی بصیرت باشد. آن کسی که از روی بصیرت کار نمی کند،عوام است. لذا میبینید قرآن،درباره پیغمبر میفرماید: ادعوا الی الله علی بصیرۀانا و من اتبعنی یعنی من و پیروانم با بصیرت عمل میکنیم و دعوت میکنیم و پیش میرویم. پس اول ببینید جزو آن گروه عوامید یا نه اگر جزو گروه عوامید،به سرعت خودتان را از گروه عوام خارج کنید. سعی کنید قدرت تحلیل پیدا کنید،تشخیص بدهید،معرفت پیدا کنید.
در گروه خواص هم ببینیم ما جزو خواص طرفدار حقیم یا خواص طرفدار باطل قضیه این جا روشن است. خواص جامعه ما،جزو خواص طرفدار حقند.»
منبع/سایت ولایت بصیرت بلاگ
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
عبدالله با آن عظمت علمی و فرهنگی و شخصیت نافذی که در شهر ودیار خود داشت، در برابر فرمان امام معصوم(ع) تسلیم محض بود.
در این زمینه کلام مشهوری از وی نقل شده است که نهایت اخلاص وولایت پذیری اش را نشان می دهد. وی روزی در محضر امام صادق(ع)نشسته بود و از وجود مقدس آن حضرت بهره مند می شد. عبدالله درضمن سخنانش کلامی را بیان کرد که مورد توجه امام(ع) قرار گرفت;سخنی که از منتهای اخلاص وی ریشه گرفته بود و از اعماق جانش برمی خواست. او به پیشوای ششم عرضه داشت: «ای مولای من! قسم به خدا! اگر اناری را دو نصف کنی و بفرمایی که نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است، مطمئنا شهادت خواهم داد که آن چه را گفتی حلال،حلال است; و آنچه را که فرمودی حرام، حرام است; و هیچ گونه چون و چرا نخواهم کرد.» امام صادق(ع) فرمود: «خدا تو را رحمت کند، خدا تو را رحمت کند.»
منبع:
معجم رجال الحدیث، ج 10، ص 98; کشی، ص 249
در دایره امکان، مانقطه تسلیمم رای آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی
بهائیت در ادامه جریان بابیه در زمان قاجار بود که توسط محمدعلی باب به وجود آمد. امیرکبیر در دوران ناصرالدین شاه به شدت با جریان بابیه مقابله و سیدمحمدعلی باب را اعدام میکند. بعد از این اتفاق رهبری این جریان به حسینعلی نوری میافتد و از این به بعد با عنوان جریان بهائیت شناخته میشود. در دوران پهلوی اول و دوم نفوذ بهائیت به شدت در ایران گسترش مییابد و چهرههای مختلف بهائی در مناصب اجرایی پهلوی دارای پست و منصب میشوند.
بهائیت از دل بابیت بیرون آمد و مدعی شد که دین است
در این برنامه حمیدرضا اسماعیلی نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر و بهائیت به بازخوانی بیش از یکصد سال فعالیت فرقه بهائیت پرداخته است که مشروح آن در ادامه میآید:
اسماعیلی با اشاره به آغاز ماهیت بابیه در زمان قاجار گفت: در زمان محمدشاه قاجار، علیمحمد باب ادعا بابیت کرد، اما هیچ وقت ادعای پیامبری نکرد. اما به مرور زمان دیگران گفتند: بابیت ادعای پیامبری کرده است! بعدها بهائیت از دل بابیت بیرون آمد و مدعی شد که دین است.
وی با اشاره به انگیزههای طرح دین اعلام کردن بهائیت از سوی آنها افزود: این پدیده در بغداد، نجف و کربلا پیدا شد و حسینعلی نوری ادعا کرد که پیامبری در عصر جدید است و به واسطه این ادعا حدود ۱۵۰ سال است که فعالیت میکنند.
حمایت یک قرن آمریکا از بهائیت/ آمریکاییها تشکیلات بهائیت را راه انداختهاند
این پژوهشگر بهائیت با بیان اینکه این فرقه حدود یکصد سال است که از سوی ایالات متحده حمایت میشود، ابراز داشت: سازمان بهائیت که حدود ۱۰۰ سال است، ادعای دین دارد. در ایالات متحده متولد شده و در آنجا نیروهای بهائی آمدند و این فرقه را ساماندهی کردند. در انتهای قرن ۱۹ میلادی (۱۸۹۲) فردی به نام جورج خیرالله سعی میکند در آمریکا ارتباط بگیرد و نیروهایی را جذب کند. به همین خاطر به مرور زمان نیروهای آمریکایی وارد تشکیلات میشوند.
«بهائیت» پدیده شبه ایرانی است
وی با اشاره به اینکه آمریکاییها تشکیلات بهائیت را راه انداختهاند، ادامه داد: با توجه به سخنان مطرح شده، این پدیده؛ دیگر پدیده ایرانی نیست. درست است که بخشی از آن، نیروهای ایرانی هستند. اما واقع امر این است که مدیریت و رهبری ماجرا دست کسانی است که ساختار و ساماندهی را آمریکاییها انجام دادند. بنابراین با پدیده شبه ایرانی مواجه هستیم.
سال ۱۳۴۲ ساختار بهائیها نوسازی میشود
اسماعیلی با تأکید بر اینکه رأس تشکیلات بهائیت در ایران نیست، خاطرنشان کرد: هیأت اصلی بهائیت و سازمان اجرایی آن در آمریکا از ابتدای قرن ۲۰ شکل گرفته است. تشکیلات بهائی در دوران پهلوی از سال ۱۳۴۲ نوسازی میشود و یک شورای رهبری به نام بیتالعدل رهبری سازمان را به دست میگیرد. تا قبل از آن، رهبری این فرقه به صورت سنتی بوده است. اما از زمانی که عبدالوهاب جانشین پدرش (حسینعلی نوری) میشود با داشتن شم سیاسی خوب، با توجه به جایگاه آمریکا در جهان سعی میکند با ایالات متحده ارتباط بگیرد.
مهمترین پرونده امنیتی در دوران قاجار
وی با بیان اینکه در زمان حکومت قاجار، جریان بابیت یک جریان توریستی بود، افزود: بابیت ۲ بار برنامه ترور ناصرالدین شاه را اجرا کرد. در واقع مهمترین پرونده امنیتی در دوران قاجار همین جریان بود. اما زمانی که پهلوی شکل میگیرد، با توجه به رویکرد غربی پهلویها، فضای برای رشد بهاییها شکل میگیرد و آنها سعی میکنند در ساختارهای نظامی، سیاسی و اقتصادی کشور نفوذ میکنند.
بهائیای که لائیک بود!
این پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به اینکه برخی افراد صاحب منصب در دوران پهلوی در ظاهر بهائی بودن خود را نکار میکردند اما در خفا کاملاً به بهائی بودن خود مباهات میکردند، اظهار داشت: مثلاً امیرعباس هویدا از کسانی است که به سران تشکیلات نزدیک بوده و چهره شناخته شده بود یا پرویز ثابتی که یکی از عناصر مهم ساواک بوده، وی کاملاً مشخص است که خانوادهاش کاملاً بهایی است، اما میگوید: من لائیک هستم!
منتفع شدن بهائیها از اصلاحات ارضی شاه
وی با بیان اینکه نخبگان خانوادههای بهائی دین بودن این فرقه را نپذیرفتهاند، درباره مقدار نفوذ بهائیت در دوران پهلوی ادامه داد: منابع قدرت شامل قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی، قدرت نظامی، قدرت اطلاعات و قدرت فرهنگ و ایدئولوژی است. بهائیت در دوران پهلوی به همه اینها فکر کرده بودند و برنامه داشته است. زمانی که اصلاحات ارضی اتفاق افتاد، زمین از زمینداران پیشین گرفته شد و به زمینداران جدید داده شد که بیشتر بهایی بودند. از جمله دشت قزوین، گرگان، دشت مغان یا در حوزه صنعت و کشاورزی، معدن.
حضور ۵۰ تمیسار بهائی در ارتش پهلوی
اسماعیلی با اشاره به اینکه در تحقیقات مشخص شده که بیش از ۵۰ تیمسار ارتش پهلوی بهائی بودند، بیان داشت: تمام اعضای بهائیت مکلف هستند، در شغلهای مختلف ساماندهی شوند و به جمعآوری اطلاعات بپردازند. تمام این اعضا ارتباط سیستماتیکی با بهائیت دارند و باید در ضیافت یا در جلساتی که از هر عبادتی واجبتر شمرده میشود، شرکت کنند. آنها دستور دارند نسبت به محیطشان و چیزی را که میبینند اطلاعات جمعآوری کنند.
۳۰ هزار بهائی همزمان با انقلاب از ایران میروند/ دهه ۶۰، دهه سخت بهائیت بود
وی گفت: با وقوع انقلاب اسلامی ۳۰ هزار بهایی از ایران میروند و عمدتاً به آمریکا مهاجرت میکنند. دهه ۶۰، دهه سخت بهائیت بود. در شهریور سال ۶۲، سیدحسین موسوی تبریزی داستان کل تهران اعلام میکند که بهائیت حق فعالیت در ایران را ندارند. در دهه ۷۰ نیز که تحولات اجتماعی جامعه ایران را شاهد بودیم. بهاییها نیز تلاش میکنند در عرصه بینالملل آن ساختاری که قبلاً در سال ۵۷ ضربه خورد را نوسازی کنند.
پیگیری توسعه پایدار از سوی بهائیها!
این پژوهشگر بهائیت با اشاره به طرحهای این فرقه برای فعالیت در دهههای اخیر ابراز داشت: در سال ۷۵ یک طرح ۴ سالهای را مینویسند و به اجرا میگذارند. در این طرح تلاش شده بود که دوباره فعالیتها گسترش پیدا یابد و نیروهای بیشتری را جذب کنند و به قول خودشان به توسعه پایدار برسند. این طرح تا سال ۷۹ طول کشید و بعد از آن، یک نقشه یکساله و ۴ نقشه ۵ ساله را کشیدند.
بهائیها؛ به اسم محیط زیست به کام جاسوسی هستهای
وی با بیان اینکه روح این طرحها ناظر به احیای سازمان بهائیت و ترمیم نقاظ ضعف بوده است، افزود: این فعالیتها در ۱۵ سال اخیر در ظاهر حقوق بشر، NGOها، محیط زیست و اعتراضات مدنی نمایان شده است. جالب است که این فرقه در شورای حقوق بشر عضو هستند، نفوذ دارند و اساساً یکی از موضوعاتی که به افراد بهایی آموزش داده میشود، بحث حقوق بشر است!
راز بقای بهائیت
اسماعیلی با اشاره به ارسال و انتقال اطلاعات و گزارشات بهائیهای ایران به رژیم صهیونیستی خاطرنشان کرد: در پرونده محیط زیست که سال گذشته مطرح شد و تعدادی جاسوس نظامی و هستهای دستگیر شدند، خانم نیلوفر بیانی از خاندان بهائیت هم حضور دارد. وی به واسطه محیط زیست، جاسوسی هستهای و نظامی میکرده است. در فتنه سال ۸۸ نیز شاهد دستگیری تعدادی از بهائیها بودیم که از سال ۸۶ روشهای اعتراض و آشوبهای مدنی را آموزش دیده بودند.
وی ادامه داد: سازمان بهائیت با بحران مواجه است. این فرقه در طول عمر سیاسی و حیات خود با بحران مواجه بوده است و بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که این فرقه تا امروز باید از بین میرفته، اما از بین نرفت! چرا؟ چون اگر حمایت قدرتهای خارجی نبود، این فرقه تاکنون نبود.
در ۵ آذر ۱۳۵۸ فرمان تشکیل «ارتش ۲۰ میلیونی» (بسیج) از جانب آیتالله خمینی صادر شد و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در دی ۱۳۵۹ به صورت قانونی رسمیت پیدا کرد. ابتدا مدتی مجد و پس از آن سالک فرماندهان بسیج بودند. محمدعلی رحمانی از سال ۱۳۶۲ مسئولیت آن را بر عهده گرفت او تا پایان جنگ هشت ساله عراق علیه ایران در این سمت فعالیت میکرد.
وی توانست با روشی نوین نیروهایی را از پیر و جوان از نقاط دور افتاده و روستاها تا ادارات و دانشگاهها و دانش آموزان و روحانیون را سازماندهی نموده و با افزایش پایگاههای مقاومت از ۷۰۰۰ به ۲۱۵۰۰ پایگاه نیرویی بزرگ را بوجود آورد تا در جهت اجرای فرمان خمینی به عنوان ارتش بیست میلیونی به جبهه اعزام نمایند که اعزام یکصد هزار نفری سپاه محمد حاصل این سازماندهی بود. رحمانی معتقد بود که واحد بسیج باید به صورت یک نیروی مردمی و فراگیر باقی بماند وی تا سال ۱۳۷۰ در بسیج حضور داشت. پس از درگذشت روحالله خمینی فشار سپاه برای تبدیل واحد بسیج مستضعفین به نیروی مقاومت بسیج افزایش پیدا کرد و در نهایت با خروج رحمانی از واحد بسیج و تغییر ساختار نیروی مقاومت بسیج تشکیل شد و افشار به عنوان اولین فرمانده نیروی مقاومت بسیج منصوب گردید.
در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۸۸ سردار محمدرضا نقدی با حکم سیدعلی خامنه ای به سمت فرمانده بسیج منصوب شده و نام بسیج نیز از «نیروی مقاومت بسیج» به «سازمان بسیج مستضعفین» تغییر پیدا میکند و متعاقب آن برخی تغییرات و رویکردها، ساختار و سازمان و وظایف آن پدید میآید که یکی از نمونههای آن تشکیل گردانهای جدید با نام امام علی، امام حسین و بیتالمقدس و نیز شکلگیری قشرها ۲۲ گانه بسیج میباشد.
منبع/سایت ویکی پدیا
هر كس كه در دل براي سرنوشت خود، سرنوشت اين ملت و آينده ايران اسلامي ارزش قائل است آن كسي كه براي استقلال و هويت ملت خود ارزشي قائل است، آن كسي كه از تسلط قدرتهاي بيگانه بيزار است، آن كسي كه برايش آينده اين كشور و اين ملت و آينده دنياي اسلام يك هدف بزرگ محسوب مي شود، آن كسي كه از رنج هاي ملت فلسطين دلش خون است … آن كسي كه مايل است بيش از يك ميليارد مسلمان دنيا قدرت عجيبي را تشكيل بدهند كه بشريت را به سمت كمال هدايت كنند و خودشان در قله كمال قرار بگيرند، آن كسي كه اين احساسات و اين دركها را دارد و حاضر است در اين راه قدمي بردارد او بسيجي است.
بسيج يعني حضور بهترين و بانشاط ترين و باايمان ترين نيروهاي عظيم ملت در ميدان هايي كه براي منافع ملي، براي اهداف بالا، كشورشان به آنها نياز دارد، هميشه بهترين و خالص ترين و شرافتمندترين و پرافتخارترين انسانها اين خصوصيات را دارند. بسيج در يك كشور، معنايش آن زمرهاي است كه حاضرند اين پرچم افتخار را بر دوش بكشند و برايش سرمايه گذاري كنند.
- چرا در تبليغات جهاني و راديوها به بسيج اهانت مي شود؟ بسيج را كه در خور تشويق و تعظيم و تحسين است مورد اهانت و بي مهري قرار ميدهند؟ چون نقش بسيج را در حفظ استقلال ملي، در حفظ غرور ملي در حفظ افتخارات ملي، در تأمين منافع ملي، و بالاخره از همه در اعلاء پرچم اسلام و نظام جمهوري اسلامي ميدانند به جد با بسيج دشمنند، امّا دشمني آنها فايدهاي ندارد.
منبع/بلاگفا