از امام هادی علیهالسلام، سه هدیه ارزشمند معنوی به ما شیعیان رسیده است
1⃣ ⇦ زیـارت #جامعـهکبیـره ⇩
☑️ این زیارت، منشور امامت و ولایت
و یک دوره کامل #امـامشناسی است.
↫◄ یعنی اگر کسی میخواهد ائمه رو بشناسد و مقام آنها را درک کند، همین زیارت #جامعهکبیره را ڪه در مفاتیح الجنان هم هست، از روی ترجمه فارسی بخواند و روی جملات این زیارت تأمل کند.
◽️امام زمان عج خیلی سفارش کردند ڪه شیعیان این زیارت را بخوانند.↶
«حکایت سید رشتی» ڪه در مفاتیح الجنان قبل از این زیارت آمده را بخوانید، تا ببینید امام زمان عج چقدر تأکید به قرائت این زیارت دارند.
⇝✿•°•❀•°✿°•❀•°•✿⇜
2⃣ ⇦ زیـارت #غدیریهامیرالمؤمنین⇩
◽️برای امیرالمؤمنین خیلی زیارت داریم
در مفاتیح الجنان هم از این زیارتها آمده است، امّا به جرات میتوانیم بگوئیم از بین زیارتهای فراوان امیرالمؤمنین، این زیارت غدیریه امام هادی علیهالسلام، واقعاً ممتاز و عالی است.
☑️ یک دوره کامل علی شناسی ڪه بدون مبالغه، فضایل و مناقب مولا را به همراه فرازهایی از زندگی و مظلومیت حضرت به تصویر میکشد.
این زیارت کمی طولانیست، ولی حتماً روز عید غدیر از روی ترجمه فارسی این زیارت ولو چند صفحه هم که شده بخوانید.
تأکید بر روی ترجمه فارسی برای این است ڪه بفهمیم چه میخوانیم
☜ امام هادی علیهالسلام، فرازهای حساسی از زندگی امیرالمؤمنین از جمله
داستان بیعت گرفتن، غصب خلافت و … را در این زیارت مطرح میکند و دلایل سکوت حضرت را هم میگوید.
⇝✿•°•❀•°✿°•❀•°•✿⇜
3⃣ ⇦ زیـارت #ناحیـهمقدسـه ⇩
☑️در کتب روایی دو زیارت تحت عنوان زیارت ناحیه مقدسه وجود دارد ↯
◽️⇦ یک زیارت ڪه شناخته شدهتر و معروفتر هست از سوی امام زمان عج صادر شده است.
◽️⇦ و دومی ڪه مفصلتر هست
و نام تک تک شهدای کربلا و قاتلین آنها ذکر شده است از جانب امام هادی علیهالسلام است.
◽️⇦ این زیارت هم یک دوره کامل حسینشناسی و کربلاشناسی است، ڪه انشاءالله در ایام محرم، توفیق قرائت
این زیارت شریف حاصل بشود.
⤵️سه هدیه ارزشمند امام هادی علیهالسلام
☑️ زیارت #جامعـه ⇦ امام شناسی
☑️ زیارت #غـدیریـه ⇦ علی شناسی
☑️ زیارت #ناحیـه ⇦ کربلا شناسی
✨خدا رحمت کند، میرزا اسماعیل دولابی (ره) بخاطر این زیارتهای زیبائی ڪه از امام هادی علیهالسلام به ما رسیده میفرمود:
«امام هادی علیهالسلام خطیب اهل جنّت و خطبهخوان بهشت است.»
? چرا نماز صبح مۍخوانیم؟
«صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان مےماند.»
? چرا نماز ظهر میخوانیم؟
ظهر، همه عالم تسبیح خدا مےگویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه مےشود.
? چرا نماز عصر مۍخوانیم؟
«عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.»
? چرا نماز مغرب میخوانیم؟
«مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.»
? چرا نماز عشا میخوانیم؟
«خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.»
علل الشرایع ص 337
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَکُونَ فِیهِ ثَمَانِی خِصَالٍ وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ ، صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَاءِ، شَکُوراً عِنْدَ الرَّخَاءِ ،قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ، لَا یَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ وَ لَا یَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقَاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فِی تَعَبٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَةٍ.
? امام صادق(ع) فرمود: شایسته است مؤمن هشت ویژگی داشته باشد:
1⃣ در ناملایمات روزگار، سنگین(باوقار) باشد
2⃣ در هنگام نزول بلا بردبار باشد
3⃣ هنگام راحتی شکرگزار باشد
4⃣ به آنچه خداوند به او داده قانع باشد
5⃣ به دشمنان خود ظلم نکند
6⃣ بار خود به دوش دوستانش نیفکند
7⃣ بدنش از او خسته؛
8⃣ مردم از دست او آسوده باشند.
? کافی، ج2، ص47
بیا، آدرس میدهد همان خدایی که اختیار تام تمام قلب ها دست اوست، نسخه آرامش داده برایت⬇️
ِ ? «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»[رعد/28]
↖️ یقین داشته باشید، که تنها مسیر آرامش قلب ها، یاد خداست!↘️
واین یاد خدا، بیشتر از همه، با نماز است که محقق میشود برایتان↘️
? «فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی»
⚠️ پس به شدت مراقب باش که غریبه ها، جدایت نکنند از این منبع آرامش، که ترک آن، عاقبتی جز سقوط و هلاکت ندارد برایت↘️
? «فَلا یَصُدَّنَّکَ عَنْها مَنْ لا یُؤْمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدى»[طه/14و16] ?
رحیم قمیشی رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس با اشاره به حال و هوای این روزهای جامعه در مقابله با بیماری کرونا و تشابه آن با روزهای اسارت نوشت: «میپرسد وقتی اسیر بودی چهکار میکردی که آنجا حوصلهات سر نرود؟ میگوید واقعا ناامید نمیشدی؟ اصلا میخندیدید؟! میگویم معلوم است عزیزم، ما آنجا هم زندگی شیرینی برای خودمان تعریف کرده بودیم، و از هر لحظهاش لذت میبردیم. نمیتواند قبول کند. میگوید میدانم نمیخواهی بگویی که خیلی هم سخت بوده. قسم میخورم اینطور نیست. ول کن نیست!
حوصلهاش سر رفته، از همین سه هفته خانهنشینی کرونا خیلی خسته شده. دلش گرفته، لحظه شماری میکند بشود کمی پرسه بزند توی خیابانها، دوستانش را ببیند. کافهای برود، مسافرتی برود. قول میدهم برایش از آن روزها بگویم و قول میگیرم باورش کند.
میدانی عزیزم، ما زنده ماندن برایمان یک هدف بود آنجا، خجالت نمیکشیدیم بگوییم «میخواهیم زنده بمانیم»، همینکه یک روز میگذشت و زنده بودیم، همان اردوگاه، در همان غربت و تنهایی، جشنی داشتیم، آواز میخواندیم، میدانستیم بعد از هر سختی حتما یک گشایشی هست، هر چقدر سختی بیشتر، راحتیاش هم بیشتر. میدانستیم انتهای هر دالان دراز تاریک، منظرهای دلنواز منتظر ماست. برکه آبی با پرندههایی عاشق. آسمانی آبی و قشنگ و درختانی جوانهزده و پر از غنچههای گل.
میدانی، آنجا تنهایی که مینشستیم، میشمردیم کارهای نکردهمان را، میشمردیم جاهای نرفتهمان را، و قول میدادیم به خودمان، بابت کارهایی که با رهاییمان باید میکردیم. باید میرفتیم کلاس آموزش موسیقی، باید میرفتیم جهانگردی، میرفتیم یادگیری آشپزی، کیکپزی، میرفتیم کوهنوردی. میرفتیم کویر و شب آنجا آتش روشن میکردیم دور هم، میدانستیم چقدر به ما حتما خوش میگذرد. ما همه آن جاهای زیبا را، قبلتر یادمان رفته بود.
میدانی، زیارت بعد از آن وقتهایی که نمیشود رفت، چه مزهای میدهد، میدانی دیدن دوباره دوستان قدیمی، چه لذتی دارد؟ میدانی پیدا کردن گمشدههایت، اصلا «پیدا کردن خودت»، چقدر هیجان انگیز است!
اگر اسارت و زندان نبود، من هیچکدام را نداشتم. اصلا حقیقتاش را بگویم؟ خدا وقتی میخواهد عمر دوبارهای به آدمها بدهد، همینجوری میکند. یک وقت از او دلگیر نشوی. تقصیر خودمان است که خیلی فراموشکاریم.
مجبور میشود وسط طوفان، ببردمان لبه قایق، خوب تکانمان بدهد، دلمان را حسابی بریزد؛ و برمان گرداند. میخواهد بیدارمان کند، چشمهایمان را باز کند، ما هم آن روزها محکم میچسبیدیم به آغوشاش، غرق بوسهاش میکردیم، با خدا میخندیدیم که این همه فکرمان هست.
میگویم حالا تو هم قبول کن این یک دوره است. برای پیدا کردن خود گمشدهات، تا از تکرار بیایی بیرون، خدا میخواهد یادت بیاورد «تو آزاد بودی» و ندانستی، تو انسانی بزرگ بودی و ندانستی، تو محبوب بودی و ندانستی، تو زندگی داشتی، دوستت داشتند، دلتنگت میشدند، منتظرت مینشستند، خیلیها آرزوی دیدنت را داشتند، و تو ندانستی.
میدانی عزیزم، اصلا خدا که دوستت داشته باشد سربهسرت میگذارد. ناگهان نقشه زندگیات را عوض میکند، چشمهایت را به زور باز میکند، ناگهان عاشقت میکند. این دلتنگیها، این خستگیها، این بیحوصلگیها، همهاش نشانههای همان عشق است.»