سلام عزیزان امسال که نمیتونیم برا میلاد آقامون جشن بگیریم قراره با بچه های حوزه مون پول جمع کنیم تا در روز میلاد اقا صاحب الزمان (عج) پک بهداشتی به نیازمندان مبتلا و مشکو ک به کرونا ، ایتام و معلولین ازکارافتاده و سالمندان هدیه بدیم که شامل :
10جفت دستکش
5تا ماسک
1 عددوایتکس و یک بسته شکلا ت و شیرینی
پخش روز میلاد آقامون
راحت میتونی با 1000تومان خودتو تواین طرح شریک کنی
نیت کنی مطمئنم خدا و آقابرات جبران میکنه
اجرتون با آقایی که زیر سایش بزرگ شدیم
جانمونید
حتی فقط 1000 تومان هیچ مشکلی نداره
شاید اینطوری آقا خودش نظری کنه ان شاالله
خادمه مهدی (عج )
زهرا شاهبازی
6037997375461366
اگه دو چیز را رعایت کنی
خدا شهادت را نصیبت میڪنه..
یکی پُر تلاش باش
دوم مخلص..
این دو را درست انجام بدی
خدا شهادت را هم نصیبت میڪند..
#شهید_حسنباقری..
آیتالله مکارم شیرازی مرجع تقلید شیعیان در پیامی با تبریک در پیش بودن ایام فرخنده میلاد مبارک حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) و ایام نیمه شعبان به عموم مردم، اظهار داشت: سزاوار است در شب نیمه شعبان همۀ مردم در خانههای خود دست به دعا بردارند و خدا را به آن حضرت و اجداد طاهرینش قسم دهند و سلامتی هرچه زودتر بیماران و پایان این بلای همهجاگیر را از او بخواهند و مطمئن باشند این دعاها به هدف اجابت نزدیک است.
وی ضمن توصیه مجدد عموم مردم به رعایت توصیههای بهداشتی، بار دیگر از تلاشهای کادر درمانی، پزشکان و پرستاران در مقابله با بیماری کرونا و نجات مبتلایان تقدیر و بیان کرد: بهترین سپاسگزاری از کادر پزشکی و درمانی عمل به توصیههای آنان است، مردم عزیز ما همچنان که تاکنون توصیههای مسؤولان بهداشتی و کادر درمانی را رعایت کردهاند، از این به بعد نیز به این توصیهها عمل کنند و حتی الامکان از خانههای خود جز بههنگام ضرورت خارج نشوند.
مرجع تقلید شیعیان همچنین تلاشهای خالصانه گروههای جهادی مرکب از طلاب و روحانیون جوان، دانشجویان و بسیجیان در همکاری با کادر پزشکی را ستایش کردند.
آیت الله مکارم شیرازی هدایایی را به گروههای جهادی مقابله با بیماری کرونا و همچنین خانوادههایی که عزیزان خود را در این راه از دست دادهاند، تقدیم کرد.
حجت الاسلام آقا تهرانی به نقل از شیخ هادی مروی که از خود مرحوم شیخ احمد پایانی شنیده بود، داستانی از مرحوم علامه طباطبایی در روز عاشورا نقل کرد که شرح آن به صورت زیر است:
«مرحوم پایانی می گفت: صبح عاشورایی بود و دلم خیلی گرفته بود، گفتم بروم حرم حضرت معصومه توسلی کنم و اشکی بریزم شاید دلم باز شود، به حرم رفتم و زیارت کردم اما هنوز سنگینی غمی را روی سینه خود حس می کردم.
به طرف قبرستان ابوحسین (معروف به قبرستان قم نو که مرحوم رسول ترک و کربلایی کاظم در آن دفن هستند) رفتم. آن زمان همهاش قبر نبود.
دیدم گوشه قبرستان پیرمردی ایستاده و مشغول کاری است، توجهم به او جلب شد به طرفش که رفتم دیدم مرحوم علامه طباطبایی است که سر و پای برهنه مشغول خواندن زیارت عاشورا است.
برای اینکه مزاحم حال معنوی ایشان نشوم رفتم پشت سر ایشان و مشغول به همراهی شدم، تا اینکه ایشان زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام خواندند و نمازش را هم به جا آوردند.
بعد از نماز رفتم جلو و اظهار ادب کردم، علامه فرمودند: آشیخ احمد امروز چه روزی است؟
گفتم: روز عاشورا است.
فرمودند:امروز چه خبر است؟
گفتم نمی دانم آقا.
فرمودند: امروز روزی است که زمین و آسمان بر حسین (ع) خون گریست، می خواهی ببینی؟
فرمودند: این گونه گریه می کنند و دست برد و یک کلوخ برداشت و در دست فشرد. ناگهان دیدم خون از وسط کلوخ بیرون زد و از میان انگشتان علامه جاری شد.»
? خبرگزاری رسانیوز
#استاد_فرحزاد:
?یکی از شاگردان مرحوم کمپانی به اسم مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی که قبل از انقلاب فوت کردند. ایشان مرجع تقلید عام بودند. هرکس از ایشان سوال می کرد که از چه کسی تقلید کند می فرمودند که اعلم آیت الله کمپانی هستند.
? مرحوم آیت الله میلانی کتابی دارند به اسم فضائل الخمسه که فضائل پنج تن را جمع آوری کرده اند. در مقدمه این کتاب نوشته اند که مرحوم آیت الله کمپانی فرمودند امید من به دیوان شعری است که در باره ی اهل بیت سروده ام .ایشان هم دیوان عربی دارد و هم دیوان فارسی.
?مرحوم آیت الله میلانی خیلی ولایی بودند. شاگردی داشتند که از وعاظ مشهد بود. شاگرد ایشان می گوید که آیت الله میلانی به من فرمودند شما که به این مجالس برای عزاداری می روید چند تا از جوانان عاشق را برای من بیاور. ایشان می فرماد که من در این هیئت ها گشتم و ده یا پانزده نفر از این جوانان که خیلی عشق و اخلاص داشتند پیدا کردم. این جوانان را به منزل آیت الله میلانی بردم. به آقا خبر دادند که چند تا از این جوانان مخلص آمده اند. ایشان فرمودند یکی یکی بیایند داخل. نفر اول به داخل رفت و هنگام بیرون آمدن چشم های او خیس بود. نفر دوم رفت و بعدی ها به همین ترتیب. آن شاگرد می گوید که اجازه گرفتم و به داخل اتاق رفتم تا ببینم چه خبر است. دیدم آیت الله میلانی در بالای اتاق نشسته اند و یک بقچه که حاوی کفن است در کنار ایشان می باشد. به هرکدام از جوانان که داخل می شدند با یک حالت دلشکسته می گفتند که شما امام حسین (ع) را دوست دارید.می گفت بله. سه یا چهار بار این جمله را تکرار می کردند. اشک این جوان در می آمد. به محض اینکه اشک ایشان جاری می شد می گفت اشک خود را به کفن من بمال تا آقا امام حسین (ع) از من شفاعت کند. به ایشان گفتم که خود شما مرجع و سید هستید. اما گفتند که ما تنها یک حسین فاطمه داریم و امید داریم که ایشان دست ما را بگیرد. واقعاً امید ما به دستگیری امام حسین (ع) است.
?پایگاه برنامه سمت خدا