حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم بهاری کارشناس علوم قرآنی درباره شکرگزاری نزولات آسمانی گفت: مجموعه انسان ها توجه و دقت کنند تا شکر نعمت هایی که خداوند ارزانی کرده را به جای آورند. اگر انسان ها در برابر نعمت ها شکرگزاری کرده و از آن ها به درستی استفاده کنند؛خداوند نعمت ها از جمله نزولات آسمانی را برای بندگان افزایش می دهد.
این کارشناس علوم قرآنی درباره بی توجهی بندگان به نعمات پروردگار ، اظهار کرد: در این روزها بارش نزولات آسمانی را در نقاط مختلف ایران به ویژه تهران شاهد هستیم. این اعتقاد وجود دارد که با این میزان بارش دیگر کم آبی رفع شده است. باید توجه داشته باشیم که چنانچه چنین فرضی هم درست باشد، افراد نباید چون کم آبی رفع شده مجددا در مصرف نعمات و آن چه در اختیار دارند اسراف و زیاده روی کنند.
حجت الاسلام والمسلمین بهاری ادامه داد: اسراف گناه کبیره است و گناه باعث برداشته شدن نعمات می شود. دین اسلام به این مسئله بسیار اهمیت می دهد بنابراین باید سعی کنیم که اسراف نکرده و از همه چیز درست استفاده کنیم.
این کارشناس علوم قرآنی در ادامه تصریح کرد: گناه نکردن و استفاده درست از نعمات باعث اجابت دعا و افزایش نعمات می شود. در دعای کمیل آمده است: “اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِکُ الْعِصَمَ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ النِّقَمَ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُغَیِّرُ النِّعَمَ اَللّهُمَّ اغْفِرْلىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعاَّءَ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ الْبَلاَّءَ اَللّهُمَّ اغْفِرْلى کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطَّیئَةٍ اَخْطَاْتُها” . “خدایا ببخش آن گناهانى را که پرده عصمتم را مى درد، خدایا ببخش آن گناهانى را که بر من کیفر عذاب نازل مى کند، خدایا ببخش آن گناهانى را که در نعمتت را به روى من مى بندد، خدایا ببخش آن گناهانى را که مانع قبول دعاهایم مى شود، خدایا ببخش آن گناهانى را که بر من بلا مى فرستد، خدایا ببخش آن گناهانی را که باعث قطع امیدم از تو می شود، خدایا هر گناهى که مرتکب شدهام و هر خطایى از من سر زده همه را ببخش". در این دعای می بینیم که گناهان باعث قطع رحمت و استفاده درست از نعمات در کنار اعمال درست، باعث افزایش نعمت می شود.
وی خاطرنشان کرد: با وجود اینکه بندگان از خالق خود غافل هستند اما خداوند هیچ گاه بندگانش را تنها نمی گذارد و رحمت خود را بر آنان نازل می کند. خداوند به دو دلیل رحمت خود را بر بندگانش قطع نمی کند. اول وجود شیرخوارگان و اطفال در میان بندگان و دوم وجود بندگانی که به عبادت مشغول هستند. باید قدر این خالق را که مهربانترین مهربانان است بدانیم.
حجتالاسلام رفیعی در بیاناتی با اشاره به برخی ویژگیهای حضرت زهرا(سلام الله علیها) گفت: اگر خطبه فدکیه و حضرت زهرا(سلام الله علیها) نبود امروز اثری از اسلام و شیعه نبود، در حقیقت تمام عظمت امروز شیعه از تلاش های حضرت زهرا(سلام الله علیها) است.
وی با اشاره به آخرین وصیتهای حضرت زهرا(سلام الله علیها) در بستر شهادت اظهار کرد: حضرت زهرا(سلام الله علیها) در شب آخر شهادت خود به حضرت علی سه مطلب از زندگی خودشان فرمودند که اگر امروزه این سه نکته در زندگیها رعایت میشد، اثری از طلاق نبود و بسیاری از معضلات اجتماعی در سطح خانواده ها به وجود نمیآمد.
حجتالاسلام رفیعی تصریح کرد: حضرت زهرا(سلام الله علیها) به شوهر خود فرمودند یاعلی من در زندگی به تو خیانت نکردم، به تو دروغ نگفتم وهمیشه با تو همراه بودم و مخالفتی با حرف تو نکردهام.
این کارشناس دینی افزود: به عبارتی حضرت زهرا(سلام الله علیها) بر سه محور «امانت» «صداقت» و «اطاعت» در زندگی تاکید کردند که اگر فقط این سه مطلب در زندگی های جوانان امروز رعایت می شد، طلاقی وجود نداشت.
بر اساس آیات نورانی قرآن کریم ، چه چیز هایی مایه ی آرامش انسان معرفی شده اند ؟
جواب : خداوند سبحان ، در قرآن کریم چهار چیز را مایه ی آرامش انسان معرفی کرده است :
1 : ذکر خدا : (…أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئنُِّ الْقُلُوب…) بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرام مىگیرد.(هود-28)
2 : شب : (…هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فیه..).او کسى است که شب را براى شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید(یونس-67)
3 : همسر : (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها …).و از نشانههاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید.(روم- 21)
4 : دعای پیامبر برای مومنان: (…صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ …). ای پیامبر :برای آنها دعا کن که دعاى تو، مایه آرامش آنهاست .(توبه-103)
عشق کلمه زیبا و پر معنا که ممکن نیست کسی به اون فکر نکنه ، چیزی که همه بدنبال اون هستند بعضی ها راه را اشتباهی میرند و هوسو با عشق اشتباه میگیرند در این دو راهی عشق و هوس ماییم که انتخاب کننده هستیم اینکه به کدام راه بریم دست ماست، اینکه عاشق بشیم دست ماست، اینکه عاشق چه کسی بشویم هم دست ماست، اما چطوری باید سره از ناسره شناخته بشه؟ چطور باید بفهمیم چه کنیم و به کدام جاده قدم بزاریم.
به همه اینها که فکر کردم امین تر از خدا و اهل بیت (علیهم السلام) پیدا نکردم دست به دامن همونها شدم.
عشق” به معنای محبت شدید و علاقه خاص است. در قرآن کلمه عشق به صراحت نیامده، امّا از مفاهیم دیگری که معنای عشق را می رساند، نام برده شده است: « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَى الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذابِ. »(بقره / 165)
(بعضی از مردم معبود هایی غیر از خداوند، برای خود انتخاب می کنند و آن ها را چون خدا دوست می دارند، امّا آن ها که ایمان دارند،عشقشان به خدا (از مشرکان نسبت به معبوهاشان) شدید تر است.)
در این آیه شریفه، شدت حبّ و علاقمندی به عشق تفسیر شده است. اما در میان تمامی کلمه هایی که در معنای عشق آمده (حبّ) جایگاه خاصی دارد خداوند در آیات خود محبّت را به خود نسبت داده است. کلمه محبّت در اسماء الله نیامده است اما اسم حبیب برگرفته از حبّ از نامهای مقدس باریتعالی است. حبّ به معنی دوستی و دوست داشتن است که تنها در آیه 165 سوره ی بقره از محبّت شدید ذکر شده است: « وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ » (آنها که اهل ایمانند کمال محبت و دوستی را فقط به خدا دارند.)
میان عشق انسان به خدا و عشق او به غیر خدا قدر مشترک و سنخیت وجود دارد. علامه طباطبایی از عبارت « وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ » چنین استفاده کرده است که عبارت « اَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ » ، حاکی از این است که حبّ انسان به خدا با حبّ انسان به دیگران همسنخ و از یک جنس است. وقتی گفته میشود، مؤمنان به خدا بیشتر از دیگران محبّت دارند، معنایش این است که همان محبّتی که به دیگران دارند، به خدا دارند؛ اما محبّت آنان به خدا بیشتر است؛ به گونهای که اگر محبّت او به خدا با محبتش با دیگران تعارض داشت، محبّت به خدا را ترجیح میدهند.
اما در روایات و احادیث،از “عشق” نام برده شده است.
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود: ((با فضیلت ترین مردم کسی است که عاشق عبادت است و با عشق عبادت کند)).
عشق به معنای زیاده روی در دوست داشتن و محبت است. گاهی خیال می کنیم عشق، مخصوص علاقه داشتن به امور باطل است، به همین خاطر در علاقه به خدا به کار نمی رود، اما این حدیث بر خلاف این مطلب را بیان میکند، آن چه در مورد مذمت و سرزنش است، عشق جسمانی، حیوانی و شهوانی است و آن چه مورد مدح و ستایش قرار گرفته، عشق روحانی و انسانی می باشد. عشق نوع اوّل به مجرّد وصال و رسیدن به آن، فانی شده و از بین می رود و عشق از نوع دوم تا ابد باقی و پایدار است. اما با عقل چه باید بکنیم این ستیزه درونی را کجا آرام کنیم.
1. عقل فقط راهنما است؛ مولا علی(علیه السلام) میفرمایند: ((عقل هدایت بخش و نجات دهنده است…))
2. عقل عشق آفرین است؛ امام علی(علیه السلام) میفرمایند: (( عقل باعث ترقی انسان به اعلی علیین میباشد.))
انسان در پرتو عقل، راه اعلی علیین را میجوید و لذّت تشخیص چنین راهی، کام تشنه را برای رسیدن به گوارایی آب تحریک میکند و با تکرار تصور ضرورت پیمودن راه عشق، دل را با خود همراه میسازد. برای همین است که می گوییم : عقل عشق آفرین است.
3. مرکب وصول و معرفت قلبی عشق است نه عقل؛ عقل مثل پلیس، فقط راهنمای خوبی است و گرنه هرگز پای پیمودن راه وصال را ندارد. دل عاشق گامهای نخستین راه معرفت را بر میدارد و کم کم به حالاتی بلند میرسد که از عقل نشانی نمیماند.
جناب عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است*کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد (حافظ)
به عبارت دیگر عقل و عشق را اگر به خوبی بشناسیم با هم تقابل ندارند . عقل انسان را تا مرحله ای راهنمایی می کند و برای سیر بالاتر، باید از نردبان عشق بهره گرفت .
در عین حال عقل می تواند مراقبت کند که انسان در مسیر عشق به بیراهه نیفتد. پس می تواند در کمال انسان با هم مشارکت داشته باشند ، بی آنکه یکی را بگیریم و دیگری را طرد کنیم.
عشق و محبّت این دغدغه درونی و این نیاز اشکار ، تنها راه آرام کردنش ، حفظش و پرورشش تنها و تنها در دستان خداست که همه آنچه ما نیاز داریم را در صندوقخانه قلبمان قرار داده و تنها یک کار برای ما گذاشته اینکه روی این صفحه پاک را با گناه خاک آلود نکنیم و با نشانه ها هوس را با این مقدسترین کلمه مخلوط ننماییم، ضمیر پاک ما را از این دو راهی باریک به سرمنزل آرامش میرساند، نگران نباش !دستهایت را به او بده، چشمهایت را ببند و بروی نقشه قالی که خدا برایت بافته قدم بگذار، به این کارگردان دانا و حکیم اعتماد کن، تنها نقشت را درست اجرا کن بقیه کارها با او.
حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی کارشناس علوم قرآنی درباره تکلیف مومنان گفت: در قرآن و روایات تاکید فراوان شده است که مومنان چه اعمالی داشته باشند. ضروری ترین ویژگی مومن انجام واجبات و ترک محرمات است. مومن واقعی کسی است که بتواند اعمالی که توصیه شده و واجب است انجام دهد و از حرام نیز دوری کند.
وی در همین راستا افزود: مومن چنانچه بخواهد به درجات بالایی دست یابد باید در کنار انجام واجبات و ترک محرمات عمل به مستحبات را نیز در برنامه زندگی خود داشته باشد. خیرات از جمله مستحبات است.
این کارشناس علوم قرآنی درباره عمل صالح، اظهار کرد: خداوند در سوره العصر می فرماید: وَالْعَصْرِ(ا) إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ (2) إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ (3). “به عصر سوگند(1) که انسان ها همه در زیانند(2) مگر آنان که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و به استقامت توصیه نموده اند(3). به این معنی که که وقتی فرد ایمان آورد عمل صالح اعم از نماز نماز، روزه، حج، زکات، خمس، دستگیری از دیگران، کمک به فقرا، کمک به مستمندان و بیگانگان را باید انجام دهد.
حجت الاسلام والمسلمین رضایی ادامه داد: در ادامه و در آیه 3 سوره العصر بر دو عمل تاکید می شود. تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ. یکی از اعمالی که مومن باید انجام دهد این است که وصیت به حق و وصیت به صبر کند. وصیت به حق شامل اعمال زیادی می شود که نمونه کامل و اعلای آن امر به معروف و نهی از منکر است و وصیت به صبر یعنی دیگران را به صبر وصیت کند. صبر انواع و اقسام مختلف اعم از صبر در برابر مشکلات و گرفتاری ها، مصیبت ها، اتفاقاتی که ممکن است پبش آید و صبر در برابر گناه را دربر می گیرد.
وی به چگونه رفتار کردن افراد به ویژه مومنان در زندگی اشاره و بیان کرد: انسان در زندگی زمینه های گناه برایش فراهم می شود؛ اما در این میان وقتی فرد از انجام آن دوری و خود داری کند؛ به نوعی معنای صبری است که در سوره العصر توصیه شده است. در نتیجه مومن با این صبر به آخرین درجه و جایگاهی که یک مومن می تواند داشته باشد، خواهد رسید.
این کارشناس علوم قرآنی در ادامه تصریح کرد: حضرت یوسف(علیه السلام) بعد از دعوت زلیخا به عمل گناه به دلیل صبر و خودداری در برابر تمایلات نفسانی و خواسته های زلیخا از سوی خداوند به جایگاه با عظمتی رسید و عزیز مصر شد. بنابراین برای تحقق ایمان واقعی و رسیدن به درجه مومن واقعی باید در ابتدا واجبات را انجام داده و از گناه خودداری شود. انسانی که بتواند این گونه باشد ، متقی است و می تواند به درجه کمال برسد.
حجت الاسلام والمسلمین رضایی خاطرنشان کرد: خداوند به دو شکل “یا ایها الذین آمنوا” و “یا ایها الناس” با بندگانش سخن می گوید. خطاب اول برای مومنان و خطاب دوم به عموم بندگان است. مشکلات دنیا برای مومن واقعی حل می شود؛ چون خود را به خدا می سپارد و می داند که هر چه در این دنیاست با نظر پروردگار و به دست توانای او پیش می رود؛ در نتیجه در برابر امر خدا تسلیم است. در حالی که افراد عادی ممکن است سختی ها را تحمل نکنند. امیدواریم خداوند همه بندگان را جزو مومنان واقعی قرار دهد و با اعمال واجب و درست خود ایمان واقعی را حفظ کنیم.