اولیاء خدا را عمیقاً دوست دارند از ذکرشان واقعاً لذت میبرند و مهمترین آرزویشان دیدن آنها و با آنها بودن است و خوشبختترین آدمهای روی زمینند. چون هر چه دیگران به مرگ نزدیک میشوند از دوستداشتنیهایشان فاصله میگیرند و افسرده میشوند، ولی آنها به دوستداشتنیهایشان نزدیکتر میشوند.
عن سلیم بن قیس قال: قلت لابی ذر حدثنی رحمک الله باعجب ما سمعته من رسول الله صلی الله علیه واله یقول فی علی بن ابیطالب.قال سمعت رسول الله صلی الله علیه واله یقول: ان حول العرش لتسعین الف ملک لیس لهم تسبیح ولا عباده الا الطاعه لعلی ابن ابیطالب و البرائه من اعدائه والاستغفار لشیعته.
قلت فغیر هذا رحمک الله قال سمعته یقول: ان الله خص جبرئیل ومیکائیل واسرافیل بطاعه علی والبرائه من اعدائه و الاستغفار لشیعته
سلیم بن قیس میگوید به ابوذر گفتم عجیب ترین کلامی را که از رسول الله درباره فضائل علی ابن ابیطالب شنیده ای برای من نقل کن.
ابوذر گفت از رسول الله صلی الله علیه واله شنیدم که فرمود: اطراف عرش الهی نود هزار فرشته وجود دارد که تسبیح و عبادتی ندارند جز اطاعت از علی ابن ابیطالب و برائت از دشمنانش واستغفار برای شیعیانش.پس گفتم خدا تو را رحمت کند، کلام دیگری غیر از این در فضائل مولا بگو. ابوذر گفت از رسول الله شنیدم که فرمود : خداوند جبرئیل ومیکائیل واسرافیل را به اطاعت از علی و برائت از دشمنانش و استغفار برای شیعیانش مخصوص گردانیده است.
کتاب سلیم بن قیس /ص۳۸۱
امام صادق علیه السلام :…لَا غِنَى بِالزَّوْجَةِ فِیمَا بَیْنَهَا وَ بَیْنَ زَوْجِهَا الْمُوَافِقِ لَهَا عَنْ ثَلَاثِ خِصَالٍ وَ هُنَّ صِیَانَةُ نَفْسِهَا عَنْ کُلِّ دَنَسٍ حَتَّى یَطْمَئِنَّ قَلْبُهُ إِلَى الثِّقَةِ بِهَا فِی حَالِ الْمَحْبُوبِ وَ الْمَکْرُوهِ وَ حِیَاطَتُهُ لِیَکُونَ ذَلِکَ عَاطِفاً عَلَیْهَا عِنْدَ زَلَّةٍ تَکُونُ مِنْهَا وَ إِظْهَارُ الْعِشْقِ لَهُ بِالْخِلَابَةِ وَ الْهَیْئَةِ الْحَسَنَةِ لَهَا فِی عَیْنِهِ 1
امام صادق علیه السلام فرمودند: زن نسبت به شوهر سازگار خود از سه چیز بی نیاز نیستکه عبارتند از:
برخی از بانوان برای مجالس بیرون از منزل و دعوتی ها خود را می آرایند ولی در درون منزل هماره در لباس آشپزی و غیر مرتب در رفت و شداند. این دسته از زنان غافل اند که آنان پیش از اینکه کلفت و خدمتگزار خانه باشند بانو و مونس و انیس مرداند و بایستی همه موجبات آرامش و شادمانی مرد از جمله، حسن هیأت و آراستگی را در خود فراهم سازند.
برای سازگاری زن و شوهر سه نکته مهم را باید زن رعایت کند:
1- صِیَانَةُ نَفْسِهَا عَنْ کُلِّ دَنَسٍ :
خود را از هر پلیدی حفظ کند ؛ یعنی عفت و پاکدامنی خود را در تمام مصادیقش رعایت کند.
در رابطه با موضوع عفت و پاکدامنی سخن بسیار است و مصادیق بسیار مختلفی دارد؛ از خودنمایی زن گرفته تا اجتناب از خلوت با جنس مخالف و حفظ حیا و کنترل نگاه و افکار.
در این صورت است که مرد اطمینان قلبی پیدا میکند و در هر شرایطی و در محیط کار و در فضای خارج خانه، آسودگی خاطر دارد و با آرامش خیال به وظایف اجتماعی و اقتصادی خود عمل میکند.
رعایت مصادیق پلیدی و حفظ عفت و پاکدامنی را از زبان آیات و روایات یادآور می شویم؛
خداوند متعال در قرآن کریم در رابطه با نهی از خودنمایی میفرماید: وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ ….. لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها و زنان مؤمن را بگو ….. زینت و آرایش خود جز آنچه قهرا ظاهر مى شود (بر بیگانه) آشکار نسازند. 2
و نیز پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله در رابطه با خلوت با جنس مخالف این گونه می فرمایند: پیامبر خدا میفرماید: ُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ إِذَا خُلِّیَا فِی بَیْتٍ کَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیْطَانَ. هرگاه مرد و زنی (نامحرم) در مکانی خلوت کنند سومین نفرشان شیطان است. 3
در رابطه با اهمیت موضوع حیا داریم که امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: لَاإِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَهُ.کسی که حیا ندارد ایمان ندارد. 4
2- وَ حِیَاطَتُهُ لِیَکُونَ ذَلِکَ عَاطِفاً عَلَیْهَا عِنْدَ زَلَّةٍ :
و مواظبت زن بر امور خانه تا در وقت اشتباه زن، عطوفت مرد به او را پوشش دهد.
حیاطت از احاطه، نظارت و مواظبت معنی می دهد. و به قرینه قسیم بودن با جمله پیشین. بیانگر پیامی وسیع تر از عفاف و حریم شخصی است و چه بسا مقصود آن باشد: زن نقش وزیر را داشته باشد و بر همه امور خانه و دارایی و آبروی مرد نظارت کند و از به خطر افتادن آن مواظبت و حراست کند از ولخرجی و بی مبالاتی و اسراف در هزینه خانواده بپرهیزد و سعی و اهتمام خود را در ایجاد آرامش و رونق خانه، بکار گیرد دلسوزی زن نسبت به خانه و مرد، شوهر را نسبت به همسر، مهربان و عطوف و مطمئن می سازد و اگر هم مبادا در حوزه اختیارات او اشتباهی رخ دهد و خسارتی متوجه خانه گردد نه تنها مرد او را متهم نمی سازد که به جانبداری از او برمی خیزد و اشتباه او را می بخشد.
علی(علیه السلام) فشرده دست بودن زن را حسن و به سود مرد شمرده و فرموده است: «و اذا کانت بخیلة حفظت مالها و مال بعلها؛ و هر گاه بخیل باشد مال خود و شوهرش را حفظ می کند. 5
3- و إِظْهَارُ الْعِشْقِ لَهُ بِالْخِلَابَةِ وَ الْهَیْئَةِ الْحَسَنَةِ لَهَا فِی عَیْنِهِ:
زن به شوهرش اظهار علاقه و محبت کند و خود را در چشم شوهر زیبا نماید و با عشوه و دلربایی خود را به مردش عرضه کند.
خلابه، پیامی بیشتر از ابراز بدون تکلف و ریا دارد. و دلالت دارد، که ابراز محبت زن بایستی با دلدادگی و لطف و دل فریبی همراه باشد، تا دل همسرش را به چنگ آورد و قلب او را در تور عواطف و لطف و صفای خود پایبند سازد.
برخی از بانوان برای مجالس بیرون از منزل و دعوتی ها خود را می آرایند ولی در درون منزل هماره در لباس آشپزی و غیر مرتب در رفت و شداند. این دسته از زنان غافل اند که آنان پیش از اینکه کلفت و خدمتگزار خانه باشند بانو و مونس و انیس مرداند و بایستی همه موجبات آرامش و شادمانی مرد از جمله، حسن هیأت و آراستگی را در خود فراهم سازند.
پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله در رابطه با خلوت با جنس مخالف این گونه می فرمایند: پیامبر خدا میفرماید: ُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ إِذَا خُلِّیَا فِی بَیْتٍ کَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیْطَانَ. هرگاه مرد و زنی (نامحرم) در مکانی خلوت کنند سومین نفرشان شیطان است.
زینت و آراستگی لباس و چهره سبب می شود زیبایی طبیعی و جمال خدادادی بیشتر بدرخشد و زن را در دیده همسرش زیباتر جلوه دهد و کشش و علاقه مرد نسبت به خود را دو چندان سازد.
کلام آخر
اسلام مخالف زیبایی و جمال و خودآرایی نیست، آنچه باید مورد دقت و توجه قرار گیرد آن است که نهایت این جمال و زیبایی و فریفتگی را در مقابل چه کسی بروز دهد؛ در مقابل کسی که نقش همسری او را دارد.
منبع:
1- تحف العقول، النص، ص: ۳۲۳
2- نور ـ 31
3- محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضرهالفقیه، ج3، ص 252
4- الکافی، ج5، ص 30
5- نهج البلاغة، حکمت 234
آموخته ام ازکه و چگونه رانمی دانم ولی این را میدانم که
وقتی ناامید میشوم
واز هیچ کس حتی کسانی که خود را حلال مشکلات میدانند هیچ کاری بر نمی آید
خداوند با تمام عظمتش ناراحت میشود
و عاشقانه انتظارعاشقانه میکشد که به رحمتش امیدوار شوم . . .
پس چه قدر من کج فهم و بی خردم که انتظار عاشقم را حس نمی کنم
خداوند با تمام عظمتش می گوید ای بنده ی بی صبرم
پس هرگز ناامید نشو و همچنان امیدوار بهترین ها را از خدا طلب کن
خداوند بخشنده ایی عظیم است.
منبع :دلنوشته
این بیانات در دو سال اخیر و در پی شهادت دانشمندان شهید آقایان علیمحمدی، شهریاری، رضایی نژاد و احمدی روشن بیان شده است.
ـ دست جنایتکاری که این ضایعه (شهادت استاد دانشمند مرحوم آقای دکتر مسعود علیمحمدی) را آفرید، انگیزه ی دشمنان جمهوری اسلامی را که ضربه زدن به حرکت و جهاد علمی کشور است، افشاء و برملا کرد. بی گمان همت دانشمندان و استادان و دانش پژوهان کشور، به رغم دشمن، این انگیزه ی خباثت آلود را ناکام خواهد گذاشت.[1
ـ شهادت این دانشمندان برجسته در راه آرمان های بلند و الهی، به کشور، انقلاب اسلامی، ملت ایران و محیط علمی آبرو بخشید و آنان با این شهادت، به بالاترین رتبه از ارزش های معنوی دست یافتند.
اجر و پاداش الهی برای این جانفشانی ها و خون های به ناحق ریخته، بزرگ ترین تسلی است. ضمن آن که قدردانی و ارزش گذاری مردم و رسانه ها، تسلای دیگری برای تحمل این حادثه سخت و سنگین است و این صبر و تحمل شما، موجب جلبِ رحمت الهی می شود. راه معنوی و علمی آنان را ادامه دهید و چراغ پرفروغی برای ارشاد و راهنمایی جوانان این سرزمین باشید.[2]
ـ عزیزان من! فشارهایی که در طول این سی و سه سال بر ایران اسلامی، بر جمهوری اسلامی وارد شد، شاید بشود گفت علت اصلی همین بود که نگذارند یک الگو در مقابل چشم مردم مسلمان منطقه به وجود بیاید؛ چون بدون الگو، حرکت ها دشوار است؛ با وجود الگو، حرکت ها آسان است. وقتی یک ملتی الگو شد، یک حرکتی الگو شد، تشویق می کند، استعدادها را به حرکت درمی آورد. می خواستند این نشود.
تحریم می کنند، برای اینکه به خیال خودشان کشور را از لحاظ اقتصادی ضعیف کنند، تا دیگران نگاه کنند، بگویند اسلام ملت را از لحاظ اقتصادی به عقب می راند. دانشمند را ترور می کنند تا حرکت علمی را متوقف کنند، تا ملت ایران نتواند حرکت عظیم و پیشرفته ی علمی خودش را که به برکت اسلام و انقلاب است، روی دست بگیرد و به دنیا نشان بدهد، به امت اسلامی نشان بدهد. تهمت می زنند به اختناق، به ضدیت با حقوق بشر و از این قبیل چیزها متهم می کنند، برای این که افکار عمومی دنیا را برگردانند؛ لیکن با وجود همه ی این تلاش ها، این تبلیغات، این خباثت ها، انقلاب درخشید و دارد می درخشد.[3]
ـ نکته ی مهم و تکان دهنده ی دیگر، محاسبات شیطانی قدرت های مسلّطی است که بهره برداری از تروریسم را به مثابه ی ابزاری برای رسیدن به هدف های نامشروع، وارد چرخه ی سیاست ها و برنامه ریزی های خود کرده اند.
… نمونه ی دیگر، رژیم ایالات متحده ی امریکا است که در چند دهه ی اخیر، سیاهه ی بالابلندی از رفتارهای تروریستی و نیز پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از تروریست های سازمان یافته در کشورهای این منطقه، پدید آورده است. حملات مرگبار هواپیماهای بدون سرنشین به خانوارهای بی دفاع در روستاها و مناطق محروم در افغانستان و پاکستان که بارها جشن عروسی آنها را به عزا مبدّل کرده است، جنایات بلک واتر در عراق و کشتار شهروندان و نخبگان عراقی، کمک به گروه های بمب گذار در ایران و عراق و پاکستان، ترور دانشمندان هسته ای در ایران با همکاری موساد، سرنگون کردن هواپیمای مسافری ایران در خلیج فارس و کشتن حدود سیصد کودک و مرد و زن مسافر و… گوشه هایی از این سیاهه ی ننگین و فراموش نشدنی است.[4]
فرض بفرمائید در کشور ترور اتفاق می افتد؛ شهید علی محمدی، شهید شهریاری، شهید رضائی نژاد را ترور میکنند. خب، این یک کار تروریستی است. یک وقت به این مسئله به چشم یک عمل تروریستی ضد امنیتی نگاه میکنیم؛ خب، انسان غصه هم می خورد؛ چند تا دانشمند ما مورد اصابت جنایت دشمن - یک چند تا تروریست - قرار گرفتند. یک وقت نه، با همان چشمِ جبهه ای نگاه می کنید: این یک حرکت در مجموعه ی حرکت های خصمانه ی علیه نظام اسلامی است. مثلاً در جبهه ی جنگ مرزی با عراق - که هشت سال جنگ داشتیم - یک جا اگر چنانچه توپخانه ی دشمن کار کند، معنایش این نیست که دشمن با اینجای بالخصوص کار دارد؛ این معنایش این است که این یک حرکتی است که دشمن دارد اینجا انجام می دهد، احتمالاً برای اینکه شما حواستان به اینجا منعطف شود، او به یک جای دیگر حمله کند - به قول خودشان حرکت های پشتیبانی، که این در واقع حیله است - یا برای این است که رزمنده ی ما را در اینجا تضعیف کند تا مثلاً بتواند یک حمله ی سراسری انجام دهد. وقتی با این چشم نگاه می کنید، معلوم می شود که دشمن به دنبال کوبیدن حرکت علمی در کشور است؛ یعنی یکی از حلقه های توطئه ی دشمن این است. چند تا حلقه ی به هم پیوسته وجود دارد؛ مثلاً حلقه های تحریم اقتصادی، ترویج ابتذال، ترویج مواد مخدر، کارهای امنیتی، ایجاد تزلزل در مبانی و مسائل اعتقادی؛ چه اعتقاد به اسلام، چه اعتقاد به انقلاب. اینها حلقه های گوناگونِ به هم پیوسته است؛ یکی از این حلقه ها هم - که مکمل این زنجیره است - کوبیدن حرکت علمی در کشور، با ترساندن دانشمند ما، با حذف دانشمند ماست. با این چشم به قضیه نگاه کنیم.[5]
ـ یکی از ارکان و ستون های اصلی ایستادگی کنونی ملت ایران عبارت است از پیشرفت های علمی کشور؛ که به دنبال این پیشرفت های علمی، پیشرفت های عملی و اجرائی هم در موارد بسیاری بوده. ایستادگی ملت ایران، در دنیا یک حادثه ی باشکوه است. ما توی قضیه قرار داریم. آن کسانی که از بیرون نگاه می کنند، عظمت این ایستادگی را بیشتر احساس می کنند.
شما ملاحظه کنید؛ قدرت های اقتصادی اول دنیا، قدرت های علمی درجه ی یک دنیا، قدرت های نظامی و امنیتی ردیف اول دنیا، امروز یک جبهه ی وسیعی را در مقابل این ملت تشکیل دادند. اینجور نیست؟ هر کاری هم از دستشان برمی آید، دارند می کنند. تهدید امنیتی می کنند، تهدید اجتماعی می کنند، تهدید سیاسی می کنند، دانشمند ما را ترور می کنند، تحریم می کنند، فشارهای سیاسی فراوان وارد می کنند، دائم تهدید به تحرک نظامی می کنند، در داخل تا هر جا دستشان برسد، فتنه انگیزی و آشوب آفرینی می کنند؛ اما ملت ایران و جمهوری اسلامی با کمال قدرت و استقامت در مقابل همه ی اینها ایستاده؛ آن «بله»ای را که به زور می خواهند از او بگیرند، آن «بله» را نمی دهد. آن «بله» عبارت است از تعظیم در مقابل قدرت مسلط جهانی - نظام سلطه - این کار را نمی کند. ما که در مقابل نظام سلطه ی جهانی «نه» می گوئیم، این نه، «نه»ی به علم نیست، «نه»ی به تمدن نیست، «نه»ی به پیشرفت نیست، «نه»ی به تجربه های متراکم بشری نیست؛ «نه» به سلطه طلبی و زیاده خواهی و استعباد و به زیر مهمیز کشیدن ملتهاست؛ این «نه» را ما گفتیم، پایش هم ایستادیم؛ «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا». ایستادگی ملت ایران، خیلی ایستادگی باشکوهی است.
… خب، من قصدم این نیست که مناقب دانشگاه را در جمع دانشگاهی ها بگویم؛ من از این می خواهم یک نتیجه ای بگیرم. دشمن ما از این مرکز قدرت افزائی غافل نیست و غافل نخواهد بود؛ این را همه بدانیم. هر چیزی که مایه ی عزت کشور و عزت ملت و ایستادگی ملت و استقامت ملت است، بدون شک آماجی از آماج های دشمن است. احساس دینی، احساس انقلابی، استقلال طلبی و هرچه که در این زمینه هست - از جمله با این بیانی که عرض شد، دانشگاه - آماج دشمن است. در دانشگاه چه کار می خواهند بکنند؟ دشمن علی القاعده دو تا کار را برای دانشگاه ما برنامه ریزی می کند: یکی علم زدائی، یکی دین زدائی؛ از دانشگاه علم زدائی بشود، از دانشگاه دین زدائی بشود. علم زدائی از دانشگاه چگونه است؟ یکی از کارهای کوچکش همین ترور دانشمندان است؛ که آخری اش همین دو سه تا دانشمند عزیز هسته ای ما بودند که در این یک سال اخیر از دست ما گرفته شدند. برنامه، وسیع تر از اینهاست؛ این یکی از آسانترین هایش است. پیچیده تر از این، این است که دانشگاه ما را، استاد ما را و دانشجوی ما را به کار غیر علمی سرگرم کنند؛ نگذارند این شکوفائی علمی که آرزوی ماست، تحقق پیدا کند.[6]
ـ اگر دانشمندِ علاقه مند به سرنوشت کشور، آماده ی فداکاری در این راه - فداکاری به حسب خودش - در یک کشوری وجود داشت، آن کشور رشد می کند. چیزی که می تواند این نیرو را به وجود بیاورد، این پیشرفت را به وجود بیاورد، بهتر از همه چیز، ایمان است. اگر این ایمان بود، کشور پیشرفت می کند. پیشرفت های علمی ای که امروز در کشورمان وجود دارد - که البته حتماً به آنها قانع نیستیم - ارزش و قیمت ذاتی اش از پیشرفت های متعارف علمی در دنیا بمراتب بیشتر است. چرا؟ چون ما از تبادل علمی، از استفاده ی علمی، از کمک علمی دیگران محروم بودیم. ما زیر فشار بودیم، درها به روی ما بسته بود؛ در عین حال شخصیت های برجسته ای پیدا شدند، «شهید شهریاری»ای پیدا شد - که البته ده ها نفر مثل او در بین ما بودند و الحمدللَّه هستند - ده ها و صدها نفر در رشته های مختلف پیدا شدند که اینها کارهای برجسته ای کردند؛ هیچ استفاده ای هم از دانشگاه ها و پژوهشگاه های غرب و از اساتید غربی نکردند. البته از دستاوردهای غرب حتماً استفاده کردند؛ باید هم بکنیم.[7)
ـ این ترور بزدلانه که عاملان و طراحانش هرگز جرأت نخواهند کرد به جنایت کثیف و پلید خود اعتراف کنند و مسئولیت آن را بپذیرند مانند دیگر جنایات شبکه ی تروریزم بین الملل دولتی، با طراحی یا همراهی سرویس های سیا و موساد عمل شده و نشانه ی به بن بست رسیدنِ استکبار جهانی به سردستگی آمریکا و صهیونیزم، در مقابله با ملت مصمّم و مؤمن و پیشرونده ی ایران اسلامی است. آنها در این رفتار شنیع و قساوت آمیز نیز شکست خواهند خورد و به اغراض پلید و شریرانه ی خود دست نخواهند یافت. رشد شتابنده ی علمی و فتح قله های دانش که با همت و عزم جوانان مؤمن و غیور و توانائی چون مصطفای شهید رونق یافته، امروز قائم به هیچ فردی نیست، این یک جنبش تاریخی و برخاسته از یک عزم خلل ناپذیر ملی است. ما به کوری چشم سران اردوگاه استکبار و نظام سلطه، این راه را با قوت و اراده ی راسخ دنبال خواهیم کرد و پیشرفت رشک آور ملت بزرگ خود را به رخ دشمنان عنود و حسود خواهیم کشید، و البته از مجازات مرتکبان این جنایت و عاملان پشت صحنه ی آن هم هرگز چشم پوشی نخواهیم کرد.[8]
منبع:
[1]. پیام تسلیت مقام معظم رهبری در پی شهادت دکتر علی محمدی؛ 25 دی 1388.
[2]. بیانات مقام معظم رهبری در منزل شهیدان دکتر شهریاری و دکتر علی محمدی؛ 4 بهمن ماه 1389.
[3]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هزاران نفر از مردم آذربایجان شرقی؛ 27 بهمن ماه 1389.
[4]. پیام مقام معظم رهبری به همایش بین المللی مبارزه جهانی با تروریسم؛ 3 تیرماه 1390.
[5]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از دانشجویان؛ 15 مردادماه 1390.
[6]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه ها؛ 3 شهریورماه 1390.
[7]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی؛ 13 مهرماه 1390.
[8]. پیام تسلیت در پی شهادت شهید احمدی روشن؛ 23 دی ماه 1390.