گورستان بزرگ پایتخت که 40 سال از عمرش می گذرد روزانه 130 میت را در خود جای می دهد. در این میان قبرکن ها، غسال ها، مداح ها، نیروهای خدماتی و حتی نگهبانان سرباز هم با هر یک فراخور مسئولیت خود با اموات سرو کار دارند ولی غسالها بیشتر از همه سرو کارشان با میت ها است و شاید نشستن پای خاطرات آنها خالی از لطف نباشد.
دهان پر از “کرم” پیرزن
یکی از غسال ها به نام موسوی می گوید: مدت های زیادی در بخش غسالخانه مسئول تحویل جنازه بودم. اینجا بعضی ها مسئول کشیک شب هستند تا جنازه هایی را که شب توی منزل فوت می کنند و جوازشون توسط دکتر صادر شده و شبانه به بهشت زهرا (س) حمل میشود را تحویل بگیرند.
یک شب یک خانم سالمندی را آوردند که تحویل گرفتیم، فردا صبح که می خواستیم برای شستشو بفرستیم خانم های غسال گفتند که از گوشه دهان این بنده خدا کرم های ریز زنده در حرکت بود، خیلی چندشآور بود، از روی کنجکاوی ماجرا را برای یکی از بستگانش که کمی آرام تر بود و آدم با تجربه و دنیا دیده ای به نظر می رسید، تعریف کردم و اون بنده خدا بعد از چند بار استغفار گفت: این خانم مرحومه از بستگان ماست و یک ایراد بزرگ داشت که آدم بسیار بد دهنی بود و دائم به این و آن حرف رکیک و ناسزا می گفت و هیچ کس از زخم زبان اون در امان نبود و حتما دلیلش همین می تواند باشد. از تعجب هاج و واج مانده بودم. آرام از پیرمرد عذرخواهی کردم و به داخل برگشتم.
مرده ای که بوی گلاب می داد
یک بار پیرمردی را آوردند که اصلا به مرده شبیه نبود، چهره روشن و بسیار تمیز و معطری داشت. وقتی پتو را کنار زدم بوی گلاب می داد.
آنقدر تمیز و معطر بود که من از مسئول غسالخانه تقاضا کردم خودم شخصا این پیرمرد را بشورم و غسل بدهم، همه بوی گلاب را موقع شستشو و وقتی که آب روی تن این پیرمرد می ریختم حس می کردند. وقتی که کار غسل و کفن تمام شد بی اختیار در نماز و تشییع این پیرمرد شرکت کردم، بیرون برای تشییع و خاکسپاری اش صحرای محشری به پا بود. از بین ناله های فرزندانش شنیدم که گویا این پیرمرد هر روزش را با قرائت زیارت عاشورا شروع می کرد. از بستگانش دقیقتر پرسیدم، گویی این پیرمرد به این موضوع شهره بود، آدمی که هر روزش با زیارت عاشورا شروع می شد…
جنازهای که سر و صدا می کرد
عبدالحسین رضایی یکی از نیروهای بهشت زهرا می گوید: سال ها راننده آمبولانس بودم. یک روز رفته بودم سطح شهر که جنازه ای را به بهشت زهرا(س) منتقل کنم. خیلی برای تشییع معطلم کردند و ما را این طرف و آن طرف بردند. چندین بار جنازه را از توی ماشین درآوردند و تشییع کردند و دوباره گذاشتن توی ماشین. نزدیک ظهر بود که رضایت دادند جنازه را به بهشت زهرا(س) منتقل کنیم.
در مسیر اتوبان صالح آباد داشتم رانندگی می کردم. حواسم به جلو بود که یکباره شنیدم از کابین عقب با مشت محکم می کوبند به شیشه پشت سرم. خودم نفهمیدم چطور و با ترس و عدم تعادل توقف کردم. وقتی ماشین ایستاد شنیدم یکی فریاد می زنه باز کن! باز کن! اول تصمیم گرفتم فرار کنم ولی بعد از چند ثانیه خودم را جمع و جور کردم و دستگیره را برداشتم و با وحشت آرام آرام رفتم به سمت کابین عقب و با فاصله و ترس زیاد درب عقب ماشین را باز کردم.
دیدم جنازه سر جای خودش آرام و راحت خوابیده. یکباره جوانی لاغر اندام که از ترس رنگش پریده بود چالاک پرید پائین! پابه فرار گذاشت. به سمت بیابان فقط می دوید، انگار در مسابقه دو سرعت شرکت کرده بود. کمی که رفت ایستاد! برگشت به پشت سرش نگاه کرد. با اینکه خیلی دور شده بود، آهسته و با شرمندگی برگشت. در حالی که به شدت عصبانی بودم ولی خنده ام هم گرفته بود. گفتم: آخه تو این عقب چیکار می کردی؟ نگفتی من سکته می کنم؟ مگه نمی دونی سوار شدن عقب ماشین حمل جنازه ممنوعه؟ می خوای منو از نون خوردن بندازی؟ خلاصه اینکه گویا این جوان توی یکی از آن دفعه ها که جنازه را برای تشییع پیاده کرده بودن یواشکی پریده بود بالا و من متوجه نشده بودم. برای اینکه تنبیه بشه گفت: حالا تا بهشت زهرا(س) پیاده بیا تا حالت جا بیاد…!
«فلسفه نماز»
قبل از پرداختن به فلسفه قنوت جزئی از نماز است، لازم است قدری بیشتر در مورد فلسفه نماز که پایه و اساس آموزه های دینی می باشد صحبت کنیم.
از آنجا که خداوند وجودی نامحدود و نامتناهی و پیراسته از هر گونه نقص و نیاز است احتیاجی به پرستش ما ندارد پس پرستش و عبادت او فی الواقع وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور او به عبادت، یک نوع لطف و مرحمت و راهنمائی خواهد بود که ما را به کمال شایسته برساند. در مجموع عبادت و خصوصاً نماز دارای یک سلسله آثار گرانبهای فردی و اجتماعی است زیرا اولاً حس تقدیر و شکر گزاری را در انسان زنده می کند، قدر دانی از مقامی که نعمتهای زیادی در اختیار او نهاده و با این سپاس گزاری، فرد، حق شناسی خود را در برابر آفریدگار خود که این همه نعمتهای گرانبها در اختیار او گذاشته اعلام می دارد.
ثانیاً نماز و عبادت مایه تکامل روحی انسان است. در نماز ما خود را با کمال مطلق مرتبط ساخته و از او کمک می خواهیم که شایستگی و لیاقت سخن گفتن با خود را به ما بدهد. ضمن این که نمازگزار همواره به یاد خداست و یاد خدا بهترین وسیله برای کنترل نفس امّاره و روح طغیانگر است چنان که غفلت از یاد خدا و بی خبری از پاداشها و کیفرهای او موجب تیرگی عقل و خرد و کم فروغی آن می شود.
انسان غافل فکر عاقبت کار ناپسند و عقوبات آن را نمی کند و این نماز است که انسان را به یاد خدا می اندازد و اثر آن غفلت را از روح و روانش پاک می سازد و هم چنین نماز گزار برای قبولی نماز خود از بسیاری از گناهان اجتناب می ورزد. مثلاً یکی از شرائط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسایلی است که در آن به کار می رود مانند آب وضو و غسل، لباس و مکان نمازگزار. این موضوع باعث می شود که نمازگزار اطراف حرام نرود و در کار و کسب خود از هر نوع حرام اجتناب نماید زیرا بسیار مشکل است که یک فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقیّد شود و در موارد دیگر بی پروا باشد بالاخص که نمازگزار بداند شرط قبولی این است که حقوق مستمندان و زکات را بدهد، از گناهان کبیره بپرهیزد. مسأله دیگری که نمازگزار باید به آن توجه داشته باشد نظافت و بهداشت است زیرا او باید با لباس و بدنی پاک و تمیز که بعضاً مجبور است غسل نماید تا از آلودگیهای ظاهری و معنوی خود را پاک سازد و از آنجا که نماز برای خود وقت معیّنی دارد یکی از آثار آن انضباط و وقت شناسی است.
آثار و فلسفه نماز به آن چه گفته شد منحصر نیست ولی این نمونه می تواند نشانه اسرار شگرف این عبادت بزرگ باشد. البته نمازی می تواند تمام آثار را داشته باشد که با حضور قلب و توجه و نیت پاک به درگاه خدا آورده شود. روی همین جهات است که پیامبر گرامی(ص) می فرماید: نماز چون نهر آب صافی است که انسان خود را در آن شستشو می دهد، اگر کسی در شبانه روز پنج مرتبه خود را با آب پاک شستشو دهد هرگز بدن او آلوده و کثیف نمی شود. هم چنین کسی که در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواند و قلب خود را در این چشمه صاف معنوی شستشو دهد، هرگز آلودگی گناه بر دل و جان او نمی نشیند (التهذیب، ج ۲ ، ص ۲۳۷ ، ۱۲- باب فضل الصلاة و…).
«فلسفه قنوت و آثار آن»
قنوت در لغت به معنای تذلل و خاکساری در پیشگاه الهی است و بالا بردن دستها در حال نماز به درگاه الهی و مطرح کردن خواست و حاجت خود به زبان دعا بیانگر حالت تذلل عبد و نیاز همه جانبه او به خداوند بی نیاز است . نمازگزار در اثنای نماز، این اجازه را می یابد که با بالا بردن دست های خود، به دعا بپردازد و خواسته های خود را مطرح نماید. قنوت در تمامی نمازهای واجب، قبل از رکوع دوم مستحب است و بهتر است ترک نشود.
در باره ئ فلسفه و رموز قنوت، گفتنی است:
۱. قنوت، بهترین حالت نیایش و طلب حاجت از خدا است. نمازگزار در این حالت سر خود را به هدفی خم می کند و دست هایش را متواضعانه بالا می برد و بدین وسیله نیازمندی و احتیاج خود را به نمایش در می آورد.
۲. نمازگزار در قنوت این اجازه را می یابد که خواسته ها و نیازهای معنوی و مادی خود را مطرح کند و استجابت آنها را از آفریدگارش طلب نماید.
به هر حال قنوت در نماز یک مرحله ئ حساس است و طبق احادیث، دعا در آن مستجاب می گردد. (وسائل الشیعه،ج ۴، ص ۹۰۹).
۳. قنوت، مناجات و راز و نیاز صمیمانه با خدا است. در قنوت نمازگزار از حالت رسمی خارج می شود و با دعاها و ذکرهای مختلف و مورد علاقه، به صحبت و درد دل کردن با خدا می پردازد. این شیرین ترین لحظه ای است که در سایر ارکان و اعمال نماز کمتر مشاهده می شود. پس در قنوت دعای خاصی لازم نیست و به فرموده امام صادق (ع) هر دعایی که بر زبان جاری شد، خوب است.
۴. قنوت، وسیله ای برای آسان گرفتن مراحل حسابرسی در قیامت است. پیامبر (ص) می فرمایند: (اطولکم قنوتا فی دار الدنیا، اطولکم راحة یوم القیامة فی الموقف ، کسی که در دنیا (در نماز) قنوت طولانی داشته باشد در قیامت راحت ترین فرد در موقف (حسابرسی) خواهد بود. بحار الانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۹).
۵. قنوت و دعای در آن، نشانه تواضع و خدا خواهی انسان است. خداوند می فرماید: (مرا (با خلوص دل) بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم. آنان که از (دعا و) عبادت من اعراض و سرکشی کنند زود باشد که با ذلت و خواری، داخل جهنم شوند. مؤمن ۴۰، آیه ۶۱).
۶. توجه واقعی به خدای آسمان ها و زمین ؛ نمازگزار با بالا بردن دست های خود به سوی آسمان، به عظمت و بزرگی خدا اعتراف کرده و همه چیز و همه کس را از او می داند. خداوند در همه جا حضور دارد ؛ ولی ما متوجه این مطلب نیستیم. از این رو بهترین حالت این است که دست ها را به سمت فضای بی کران و لایتناهی بگیریم و خدای خود را در هر کجا که هست یاد کنیم و از او استعانت جوییم.
۷. تقویت نیرو و اراده ؛ دکتر فرانک لاباخ می نویسد:(هنگام زانو زدن و دعا کردن چقدر ضعیفیم و هنگام برخاستن چقدر پر از نیرو. پس چرا ما چنین سستی به خود یا دیگران روا می داریم (و دعا نمی کنیم) که پیوسته نیرومند نباشیم؟ چرا گاه گاهی دچار غم شده و نا توان، ترسو، مضطرب و رنجدیده می شویم در صورتی که دعا و نیایش با ما است و شادی با ما است و نیرو و شهامت نزد خدا است…). (نماز از دیدگاه دانشمندان، ص ۲۱۶).
۸. تکمیل کردن نماز ؛ امام صادق (ع) می فرمایند: (کسی که عمدا قنوت نماز را ترک کند، نمازش، نماز (کاملی) نیست). (اسرار الصلاة جوادی آملی، ص ۱۱۳).
با توجه به این که روح نماز، عبودیت و اظهار بندگی و فقر و عجز و نیاز به درگاه خالق هستی است قنوت در نماز با توجه به هیئت و قالب و محتوای آن با این هدف هماهنگی کامل دارد .
کارشناس مذهبی نام حضرت خدیجه(س) را سُرورآور و مایه مباهات دانست و گفت: پیامبر اکرم(ص) فرمود «خدای متعال محبت حضرت خدیجه(س) را در دل من قرار داده و من دوستداران حضرت را دوست دارم.
عقیق:حجت الاسلام والمسلمین حبیب الله فرحزاد، کارشناس امور دینی و مسئول مؤسسه خیریه حضرت خدیجه(س) دیشب 17 آبان 98 در جشن برترین انتخاب؛ ششمین اجتماع بزرگ یاوران ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری(س) که در سالن فرهنگی ورزشی خانه مهندس پردیسان قم برگزار شد، بیان کرد: نام حضرت خدیجه(س) سرورآور است.
وی افزود: پیامبر گرامی اسلام فرمود «خدای متعال رزق و روزی من کرده که محبت حضرت خدیجه(س) در دل من قرار گرفته و من دوستداران حضرت خدیجه(س) را دوست دارم».
این کارشناس دینی با تأکید بر این که باید سعی کنیم نام، یاد، اخلاق و سیره حضرت خدیجه(س) همیشه زنده بماند، ادامه داد: ایثار، گذشت و حمایت مادی و معنوی بانو خدیجه(س) از پیامبر و دین الهی باید الگوی ما در زندگی قرار بگیرد.
وی نام حضرت خدیجه(س) را مایه مباهات خداوند دانست و خاطرنشان کرد: مؤسسه خیریه حضرت خدیجه(س) نیز با عنایت حضرت و با هدف حمایت از گرفتاران، سیل زده ها، زلزله زدگان، کمک به محرومان، قربانی کردن و اطعام ایتام راه اندازی شده است و تاکنون بیش از 100 هزار زائراولی را به قم، مشهد و کربلا اعزام کرده است.
حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد با بیان این که اضحک(شادی) در قرآن مقدم بر ابکی(غم) آمده است، گفت: شادی در زندگی ما عمیق و عجین است و حتی در بهشت هم وجود دارد ولی غم و اندوه کوتاه و مقطعی است.
وی اظهار داشت: ما باید همان گونه که برنامه های عزاداری را با شور و عظمت برگزار می کنیم، برنامه های شاد را نیز با شکوه برگزار کنیم و کیفیت و کمیت جشن ها را بالا ببریم و توجه ویژه ای به شادی و جشن داشته باشیم.
وی در پایان با بیان این که نام اهل بیت(ع) دارای نورانیت و عظمت است، افزود: ذکر اهل بیت(ع) دل را جلا می دهد و بسیاری از مشکلات فکری و روحی ما را برطرف می کند.
منبع:حوزه
اجل به چه معنا است و به چند دسته تقسیم می شود؟
اجل که همان زمان مرگ و پایان عمر انسان است به دو دسته اجل معلق و مسمی تقسیم می شود؛ اجل مسمی همان مرگ طبیعی است که بنا بر مقتضیات طبیعی و عوامل آن، و همراه نبودن با موانعی که جلوی مرگ در رسیدن به سنی خاص را می گیرد، بر بدن وارد شده و به زندگی انسان پایان می دهد. اما اجل معلق به اجلی گفته می شود که فرد به دلایلی همچون ارتکاب گناه ، زودتر از موعد طبیعی و مشخص و قطعی دچار مرگ می شود که در قرآن هم به این نکته اشاره شده است.
علت افزایش مرگ ناگهانی و زودرس
بسیاری از مردم به سبب ترک اطاعت و تقوای الهی، گرفتار مرگ زودرس میشوند و گناهان، عمرشان را کوتاه میکند؛ چنان که خداوند به صراحت میفرماید که بسیاری از سختیها و مشکلات زندگی به سبب ترک ذکر الله است: و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا «و هر کس از یاد من روی گرداند، زندگی سخت و تنگی خواهد داشت
1- قطع رحم:
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آمده که فرمودند:«صلةالرحم تعمر الدیار وتزید فی الاعمار وان کان اهلهل غیر اخیار»(صله رحم خانه ها را آباد گرداند وبر عمرها بیفزاید گرچه انجام دهندگان آن مردم خوبی نباشند) (اصول کافی ج4 ص48)قطع رحم در روایات ما درردیف شرک به خدا شمرده شده است و روایات در مذمت وآثار قطع رحم بسیار زیاد است.
2- دروغ، عامل کوتاهی عمر
دروغ آثار سوء زیادی در زندگی انسان دارد از جمله آن آثار کوتاهی عمر است. در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در مورد قسم دروغ آمده است: «من حلف علی یمین وهو یعلم انه کاذب فقد بارز الله بالمحاربةوان الیمین الکاذبه تذر الدیار بلاقع من اهلها وتورث الفقر فی العقب»:کسی که به دروغ قسم بخورد و بداند که دروغ است به جنگ با خدا رفته است و همانا قسم دروغ ، خانه ها را بی صاحب و بی خانمان گرداند و موجب فقر فرزندان گردد(سفینةالبحار ج1 ص 297)
3- زنا
یکی از آثار شوم زنا کوتاهی عمر و مرگ بد و ناگهانی است می باشد که در روایات ما به آن تصریح شده است از جمله در روایتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید:
اجل معلق مرگی است که زودتر از موعد مشخص بنا به ارتکاب گناهانی خاص فرا می رسد و فرد زندگی اش خاتمه پیدا می کند. البته هر دو اجل جزو مقدرات انسان نوشته شده است به این صورت که به طور مثال در تقدیر فرد نوشته شده اگر این شخص فلان کار نیک را به جا آورد و مرتکب گناهانی که اجل را نزدیک می کند، نشود، هفتاد سال، و اگر مرتکب گناهانی شود که اجل را نزدیک می کند، سی سال زندگی می کند
«ای گروه مسلمانان!از زنا بپرهیزید که در آن شش خصلت (واثر سوء)وجود دارد : سه در دنیا وسه در آخرت . اما آن سه که در دنیا است جمال و زیبایی را می برد، و پریشانی وتنگدستی می آورد و عمر را کوتاه میکند. اما آن سه که در آخرت است :موجب خشم خدا،بدی حساب و خلود در آتش دوزخ گردد».(خصال صدوق ج1 ص320)
4- آزار پدر ومادر عامل کوتاهی عمر
امام صادق علیه السلام می فرماید:«نعوذ بالله من الذنوب التی تعجل الفناء وتقرب الآجال و تخلی الدیار ،و هی قطیعة الرحم و العقوق و ترک البر»:
«پناه می برم به خدا از گناهانی که در نابودی شتاب می کنند و مرگ ها را نزدیک می سازد و خانه را بی خانمان می کنند و آنها عبارتند از :قطع رحم ،آزردن والدین و دست کشیدن از احسان و نیکی ».(اصول کافی ج4 ص184)
در حدیثی دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
« سه گناه است که در کیفر آن (در دنیا)شتاب شود و به روز قیامت نیفتد : نافرمانی و آزردن پدر و مادر ، ستم بر مردم و کفران احسان و نیکی(یعنی ترک احسان ونیکی)».(امالی شیخ طوسی ج2 ص13)
اینها مهمترین گناهانی است که در کوتاهی عمر و مرگ های ناگهانی و بد نقش به سزایی دارد.
عواملی که مرگ را به تاخیر می اندازند و مانع اجل معلق می شوند، کدام است؟
بنابر روایات و آموزه های بزرگان ما ترک گناه، به جا آوردن صله رحم، خوشرفتاری با همسایه و پرداخت صدقه می تواند موجب طول عمر و مانع وقوع اجل معلق شود.
الإمامُ علیٌّ علیه السلام :بالصَّدَقةِ تُفْسَحُ الآجالُ؛ امام على علیه السلام :با صدقه دادن ، عمرها طولانى مىشود.
( غرر الحکم : 4239)
انجام برخی از گناهان همچون آزار پدر و مادر، پرخوری و خوردن پس از سیری، قطع صله رحم، دروغگویی و … موجب می شود فرد به مرگ طبیعی از دنیا نرفته و زودتر از موعد مشخص گرفتار مرگ شود.
روایت از امام صادق (علیه السلام) داریم که:” مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ اکْثَرُ مَّنْ یَمُوتُ بِالْاجالِ وَ مَنْ یَعیشُ بِالْاحسانِ اکْثَرُ مِمَّنْ یَعیشُ بِالْاعْمار؛ آنها که بر اثر گناهان مىمیرند بیش از آنهایند که به مرگ الهى از دنیا مىروند و کسانى که بر اثر نیکوکارى عمر طولانى پیدا مىکنند، بیش از کسانى هستند که بر اثر عوامل طبیعى عمرشان زیاد مىشود."( سفینة البحار، ج 1، ص 488)
منبع :
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع: خبرگزاری شبستان
سایت درالحدیث
سایت پرسمان
رسول اکرم صلی الله علیه و آله: هر جمعه غسل کن، حتّى اگر لازم شود براى تهیّه آب آن، خوراک روزانهات را بفروشى.
اگر این حدیث را از پیامبر بخوانید هرگز غسل جمعه را از دست نمی دهید
پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند:
هر جمعه غسل کن، حتّى اگر لازم شود براى تهیّه آب آن، خوراک روزانهات را بفروشى و گرسنه بمانى؛ زیرا هیچ امر مستحبّى بالاتر از غسل جمعه نیست.
متن حدیث:
پیامبر صلى الله علیه و آله:
فَاغتَسِلْ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ و لَو أنَّکَ تَشتَرِی الماءَ بِقوتِ یَومِکَ و تَطویهِ فَإنَّهُ لَیسَ شَیءٌ مِنَ التَّطَوُّعِ أعظَمَ مِنهُ.
نوشته ای از مرحوم استاد آل کاظمی
چرا غسل جمعه سنت شد؟
مرحوم استاد آل کاظمی
خداوند نمازهای واجب را با نمازهای نافله تکمیل ساخت و روزه واجب را با روزه های مستحبی تکمیل کرد؛ و وضوء نمازهای واجب نیز با غسل روز جمعه تکمیل فرمود…
آنچه در ذیل می خوانید یادداشت منتشر نشده ای از محقق و پژوهشگر حوزه، حجت الاسلام والمسلمین علی آل کاظمی(ره) پیرامون «فلسفه غسل جمعه» و «ثواب استعمال عطر» از لسان روایات است که به مناسبت سالگرد درگذشت آن محقق فقید حوزه منتشر می گردد.
*چرا باید غسل کنیم
فلسفه تمامی غسل های واجب و مستحب تأمین نظافت جسمانی و روحانی است، مخصوصا برای یک مسلمان که روز جمعه دست از کار و تلاش زندگی برمی دارد و می خواهد در اجتماع مسلمین شرکت نمایند، شایسته است هم به منظور باز یافتن به حضور پروردگار و ایستادن به نماز در پیشگاهش و هم به منظور حفظ حرمت نمازگزاران که می خواهد در کنارشان در یک صف قرار بگیرد، بدن و لباس خود را از هر نوع آلودگی پاکیزه نماید تا موجب ناراحتی آنان نگردد.
مرحوم صدوق در کتاب علل الشرایع از امام صادق(ع) در این باره روایت می کند، حضرت فرمودند: انصار در زمان پیامبر(ص) در کشاورزی و دامداری فعالیت می کردند، روز جمعه که می شد با همان وضع به نماز می آمدند، مردم از بوی عرق زیر بغل آنان اذیت می شدند، پیامبر(ص) آنان را به غسل کردن در روز جمعه دستور دادند و از آن پس غسل جمعه سنت شد.(1)
از حضرت رضا(ع) روایت شده که فرمودند: علت غسل عید، جمعه و دیگر غسل ها آن است که غسل کردن نوعی تعظیم بنده نسبت به پروردگارش می باشد؛ برای آنکه می خواهد به پیشگاه خداوند راه یابد و برای گناهان خود آمرزش بخواهد و بدان جهت که این روزها برای آنان عید نکویی است که مردم برای یاد خدا گرد هم می آیند. لذا خداوند به منظور بزرگداشت این روز در آن غسل قرار داد و برای اینکه این روز را بر روزهای دیگر برتری داده باشد، نوافل و عبادت ها بیشتر انجام می گیرد و غسل جمعه موجب پاکیزگی از این جمعه تا جمعه بعد می باشد.(2)
در این روایت فلسفۀ غسل در جمعه و اعیاد، نظافت و پاکیزگی به منظور بار یافتن به حضور به پروردگار و تعظیم از روز جمعه و اعیاد مذهبی معرفی شده است.
*تکمیل نواقص وضوهای واجب
در روایات دیگر فلسفۀ غسل جمعه، تکمیل نواقص وضوهای نمازهای واجب معرفی شده است، حسین بن خالد می گوید از حضرت امام رضا(ع) پرسیدم: چگونه غسل جمعه واجب شده است؟(3) حضرت فرمودند: خداوند نماز فریضه را با نمازهای نافله تکمیل ساخت و روزۀ فریضه را با روزه های مستحبی تکمیل کرد؛ و وضوء نمازهای فریضه را نیز با غسل روز جمعه تکمیل فرمود، اگر در آن وضوها کم و کاست یا سهو و نسیانی باشد، غسل جمعه تکمیل کنندۀ آنان باشد(4).
*وقت غسل جمعه
امام باقر(ع) می فرمایند: هیچگاه روز جمعه غسل را ترک نکن زیرا غسل جمعه سنت است و قبل از ظهر نیز باید غسل کنی(5)
* لباس نظیف در روز جمعه
از آنجا که روز جمعه روز عید است، بلکه از بزرگ ترین اعیاد اسلامی است، باید با روزهای دیگر فرق داشته باشد انسان در این روز علاوه بر غسل و نظافت لباس های نظیف و نو را بپوشد، در مکارم الاخلاق از ویژگی های پیامبر اکرم(ص) از امام حسن مجتبی(ع) روایت شده است: «پیامبر غیر از لباس هایی که در روز های دیگر می پوشیدند دو لباس برای روز جمعه داشت مخصوص این روز بود». (6)
بنابراین، همانگونه که پیامبر (ص) یاران خود را نهی می کنند، از سرکار با همان حالت آلودگی و عرق بدن به نماز جمعه نیایند و به آنان دستور می دهند بروند خود را شستشو دهند و غسل کنند و بعد به نماز جمعه بیایند، قهراً باید لباس های تمیزتر و مناسب تر خود را برای نماز جمعه به تن کنند؛ نه آنکه با لباس کار و لباس های معمولی و احیانا آلوده و کثیف در جمع نمازگزاران حاضر شود چون بی توجهی به این عبادت بزرگ و بی حرمتی نسبت به اجتماع مسلمین و عید بزرگ اسلامی است.
*اصرار پیامبر بر مرتب بودن مسلمان
امام صادق(ع) از پدربزرگوارش روایت می کند که:
شخصی در کنار خانه پیامبر اکرم (ص) ایستاده بود از حضرت اجازه ملاقات می خواست، پیامبر(ص) بیرون آمد و به هنگام خروج در حجره خود ظرفی را دیدند که در آن آب بود، پیامبر (ص) جلوی آن ظرف آب ایستادند و شروع به مرتب کردن محاسن خود نموده و به آن نگاه می کردند، وقتی حضرت بازگشت، عایشه به ایشان گفت: یا رسول الله! شما که برترین فرزندان آدم هستید و فرستاده خداوند می باشید، جلوی ظرف آب می ایستید تا موی سر و ریش خود را مرتب کنید؟!
حضرت فرمودند: ای عایشه! خداوند دوست دارد هنگامی که انسان می خواهد به سوی برادر خود بیرون رود خود را بیاراید. (7)
امام باقر(ع) فرمودند: روز جمعه سعی کن که بهترین لباس هایت را بپوشی. (8)
باید به سیره پیامبر و گفتار پیشوایان دین عمل کنیم و رفتار و کردار آن حضرت را الگوی خود قرار دهیم برای شرکت در اجتماعات دینی نماز جماعت ها و جلسات مذهبی و مخصوصا نماز جمعه باید با سر و وضع مرتب و تمیز و با پوشیدن بهترین لباس ها و تمیزترین آن، حرمت اجتماع مسلمین و برادران دینی خود را هر چه بیشتر حفظ کنیم.
* عطر زدن در روز جمعه
از جمله سنت های اسلامی که نسبت به آن تاکید شده، عطر زدن و استفاده از بوی خوش است و در معارف اسلامی جزو عادت های پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار شمرده شده است تا جایی که درباره پیامبر خدا (ص) از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند: پیامبر خدا (ص) برای خریدن عطر بیش از غذا پول خرج می کردند. (9)
در حدیث دیگر امام صادق(ع) فرمودند: هر چه در مورد عطر خرج کنی، اسراف نیست. (10)
*عطر غذای عقل و روح
البته کلمۀ «هر چه» در بیان امام (ع) برای تاکید و مبالغه است وگرنه منظور آن است که به اندازه مورد نیاز خرج کند و آن را به عنوان یک هزینه زائد و اضافی نداند و تهیه آن را نوعی اسراف بشمارد؛ زیرا عطر یک غذای روحی است و برای تقویت دماغ و قدرت تفکر و ایجاد نشاط در روح موثر است؛ همانگونه که انسان به غذای جسم خود اهمیت می دهد باید به غذای عقل و روح خود نیز اهمیت بدهد.
امام صادق (ع) در این باره می فرماید: هر کس اول روز عطر بزند تا فرارسیدن شب عقل خود را همراه خود خواهد داشت. (11) در حدیث دیگر پیامبر خدا (ص) می فرمایند: بوی خوش قلب انسان را محکم می کند. (12)
*دو رکعت نماز برابر با هفتاد رکعت
مخصوصا عطر زدن به هنگام نماز باعث افزایش ثواب نماز شده می شود امام صادق (ع) در این باره می فرماید: ثواب دو رکعت نماز در حالی که عطر زده است از هفتاد رکعت نماز که عطر نزده باشد، بیشتر است. (13)
از میان ایام هفته روز جمعه به دلیل آنکه انسان در حج برادران دینی خود حاضر می شود، ممکن است کثرت جمعیت و بوی تنفس و عرق آنان موجب ناراحتی نمازگزارن شود عطر زدن بیشتر سفارش شده است.
*سفارش جبرئیل به پیامبر(ص)
پیامبر خدا(ص) می فرماید: دوستم جبریل فرشته وحی به من سفارش نمود یک روز در میان عطر بزن، ولی روز جمعه را ناگزیر هستی و نباید ترک کنی.(14)
در حدیث دیگر پیامبر خدا (ص) به حضرت علی (ع) سفارش فرمودند: یا علی! بر تو باد به استفاده از بوی خوش در هر روز جمعه که این کار از سنت من است و تا هنگامی که بوی عطر در تو باشد برای تو حسنات آن نوشته خواهد شد. (15)
در بعضی از روایات خاصیت دیگری که برای عطر زدن معرفی شده، آن است؛ فرشتگان از بوی عطر خوشحال شده در جایی که بوی خوش باشد با میل و رغبت حاضر می شوند و برعکس از جاهائی که بوی گند و نجاست باشد، فرار می کنند.
عثمان بن مظعون از یاران با وفا و ارزشمند پیامبر اکرم (ص) می گوید: من می خو استم بوی خوش و چیزهایی دیگری را ترک نمایم رسول خدا (ص) به من فرمودند: بوی خوش را ترک مکن، زیرا فرشتگان بوی خوش را از مؤمن استنشاق می کنند؛ در هر روز جمعه عطر را ترک نکن. (16)
حضرت موسی بن جعفر (ع) از پدرانش از رسول خدا(ص) روایت می کنند که فرمودند: جبرائیل نزد من آمد و گفت: ای محمد! ما چگونه بر مردم نازل شویم با اینکه مسواک نمی کنند و خود را تطهیر نمی کنند و سر بند انگشتان خود را شستشو نمی دهند؟(17)
پاورقی:
1. علل الشرایع ج1 ص 270
2. عیون الاخبار جلد 2 باب33 ص 87
3. علماء وجوب را حمل بر استحباب مؤکد کرده اند و همین روایت را نیز از دلائل آن می دانند.
4. بحارلانوار جلد 81 ص 123
5. مکارم الاخلاق ج1 ص 38
6. دعائم الاسلام ج 1 ص181
7. مکارالاخلاق ج 1 ص109
8. بحار الانوار ج89 ص 365
9. مکارم الاخلاق ج 1 ص 45
10. مکارم ج 1 ص43
11. فروع کافی ج6 ص 510
12. میزان الحکمه ج 5 ص 574
13. مکارم الاخلاق، ج1 ص 44
14. وسائل الشیعه ج5 ص 55
15. مکارم الاخلاق ج 1 ص45
16. فروع کافی ج2 ص222
17. بحار الانوار ج 59 ص 191.