علامه مطهری شخصیتی است که عظمت ها و فضیلت های متعدّدی را در خود جمع کرده، به صورتی که مجموع این عظمت ها و فضیلت ها، از ایشان، یک شخصیت استثنایی و بسیار خاص ساخته است. مقام معظم رهبری، بارها به این واقعیت تصریح کرده اند: «شهید مطهری انصافاً نادرۀ زمان ما بود.» «استاد شهید مطهری، بحق شاگرد شایستۀ امام امت و از افراد نادر و کم نظیر زمان است.» «مطهری انسان استثنایی برجسته ای در زمان خودش بود.»برخی ویژگیهای ایشان :
- استعداد فکری وسیع
اول این که علامۀ شهید، ذاتاً دارای توان فکری و استعداد نظری بسیار وسیعی بود که مایۀ اصلی و عمدۀ کامیابی های او را فراهم کرده بود:
«این مرد دارای استعداد فکری بسیار زیادی بود، یک مغز بزرگ بود. […] آنچه که در ایشان به عنوان جوهر اصلی قضیه وجود داشت عبارت بود از همین قوّت استعداد فکری ایشان.»
«آدمی قوی الفکر و متفکری حقیقی بود.»
از متن همین قوّت و نیرومندی طبیعی در حوزۀ فکر و اندیشه، منطق و استدلالی بر می آمد که دژهای ایدئولوژی مخالفان را در هم می شکست و ایشان را بر آنها، چیره و غالب می ساخت:
وقال عليه السلام : «لاَ تَجْعَلَنَّ ذَرَبَلِسَانِكَ عَلَى مَنْ أَنْطَقَكَ، وَبَلاَغَةَ قَوْلِكَ عَلَى مَنْ سَدَّدَكَ»
امام علي عليه السلام فرمود: لبه تيز زبانت را بر ضد كسى كه سخن بر زبانت نهاده به كار مگير، همچنين بلاغت سخنت را بر ضد كسى كه فن سخنورى به تو آموخته صرف مكن!
منبع:
نهج البلاغه، حكمت411
فقَالَ لَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَام إِذَا قَامَ أُتِیَ الْمُؤْمِنُ فِی قَبْرِهِ فَیُقَالُ لَهُ یَا هَذَا إِنَّهُ قَدْ ظَهَرَ صَاحِبُکَ فَإِنْ تَشَأْ أَنْ تَلْحَقَ بِهِ فَالْحَقْ وَ إِنْ تَشَأْ أَنْ تُقِیمَ فِی کَرَامَةِ رَبِّکَ فَأَقِم.
«وقتی حضرت مهدی علیه السلام قیام می فرمایند، به مؤمن در قبر گفته می شود: امام تو ظهور کرده است؛ اگر میخواهی به ایشان ملحق شوی ملحق شو؛ و اگر میخواهی در کرامتِ پروردگارت بمانی، بمان.
منبع : «الغیبه» شیخ طوسی ص 259
چشیده ی سختی های روزگار، گذر کرده ی عمر، تسلیم به روزگار، نکوهش کننده ی دنیا، ساکن خانه ی مرگ و سفر کننده ی از مرگ به سوی فردا به فرزندی که غرق در آرزوهای دست نیافتنی، قدم گذاشته در راه هلاک شدگان، آماج تیر بیماری ها و بلاها است…
قلب هر انسانی صفحه ی سفیدیست که گذر عمر به آرامی با قلم عمل خودمان این صفحه را سیاه می کند. این که این سیاهی خوب است یا بد با خودمان است. جوانی اولین مرحله و مهم ترین مرحله ی این سیاهیست. زیرا ابتدای بالغ شدن عقل و جسم انسان و ورود به جمع مکلّفان است و ابتدای بسیاری از شور و هیجانات جسمی و روحی. به دلیل خالی بودن جوان از اندیشه های مختلف پذیرش او نسبت به مسائل بسیار سریع تر است. این پذیرش هم به سمت خیر است هم شر. امیرالمومنین (علیه السلام) تشبیه جالبی نسبت به این امر دارند: امیرالمؤمنین(ع): «قلب جوان مانند زمین خالی است، هرچه در آن پاشیده شود می پذیرد»
منبع:
نهج البلاغه ، نامه 31.