ایمان را در بین خودتان ،دربین مجموعه تان،دربین زن وبچه تان وخانواده تان تقویت کنید .من
میخواهم به شما برادران وجوانان ومردان وزنان عزیز هشدار دهم که مراقب خانواده هایتان باشید .
منبع:
سخنان مقام معظم رهبری83/7/13
شیعیان در مواجهه با سختگیری دولت متوکل عباسی نسبت به زیارت مرقد مطهر امام حسین(علیه السلام)، شوق زایدالوصفی از خود نشان دادهاند . به گواه تاریخ متوکل با صدور احکامی از جمله بریده شدن دست زائران حرم حسینی(علیه السلام) درصدد تحریم این زیارت برآمد اما ناکام ماند….
تاریخ اسلام مستندات قابل اعتنایی از همدلیها و همراهیهای جهان تشیع نسبت به ائمه اطهار(علیه السلام) و به ویژه تلاش شیعیان در حفظ و تقویت فرهنگ عاشورایی را ارائه کرده است.
برخورد و رفتار خشن برخی از حاکمان وقت با شیعیان و محبان اهل بیت رسول گرامی اسلام(ص) نیز قابل تامل است.
به گواه تاریخ، در زمان امام کاظم (علیه السلام) یعنی همزمان با دوران متوکل عباسی، پیروان مذاهب دیگر مانند شیعیان مورد تعقیب و آزار قرار گرفتند. متوکل در میان عباسیان به کینه توزی با خاندان پیغمبر مشهور بود، وی مؤمنان علی (علیه السلام) و خاندان ایشان را سخت دشمن می پنداشت و هر کس را که دوست آن امام بود بیرحمانه میکشت و مال او را میگرفت.
دشمنی عباسیان با آل علی(علیه السلام)
بنا بر روایت متون تاریخی، نقل شده است که متوکل، مأمون، معتصم و واثق افرادی را که دوستدار علی (علیه السلام) (هر چند به شکل ظاهری) بودند،دشمن خود مینامیدند و از این رو ندیمان و همنشینان خود را از کسانی که به بغص اهلبیت(علیه السلام) شناخته شده بودند برمیگزیدند.
رفتار ظالمانه متوکل عباسی نسبت به فرزندان حضرت امام علی (علیه السلام)، از جمله سیدالشهدا(علیه السلام) به نحوی بود که عدهای این اقدامات را با اقدامات یزید و معاویه مشابه میدانند.
تحریم زیارت اباعبدالله(علیه السلام) توسط عباسیان
علیرغم شدت فشارهای دولت متوکل نسبت به محبان و شیعیان اهل بیت عصمت و طهارت(علیه السلام) ایشان هیچ گاه دست از محبت خود برنداشتند و تا پای جان پای اعتقادات خود ایستادند تا جایی که متوکل مجبور شد زیارت امام حسین(علیه السلام) را با صدور احکامی از جمله بریده شدن دست راست در مرتبه اول و دست چپ در مرتبه دوم تحریم کند، اما این ترفند متوکل نیز کارساز نبود و شیعیان دسته دسته به زیارت اباعبدالله(علیه السلام) میرفتند.
مسعودی، مورخ بزرگ، در کتاب مروج الذهب مینویسد: خانمی به قصد زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) به مأمور ثبت نام مراجعه کرد. به وی تذکر دادند آیا میدانی که شرط رفتن به زیارت قطع دست است؟ آن زن پاسخ داد: از شرایط آگاهم! متصدی ثبت نام، اسم این خانم را می نویسد. آن گاه به وی میگوید دستش را برای قطع کردن بیرون بیاورد. آن زن دست چپ خود را بیرون می آورد. مأمور میگوید: خانم، بخشنامه میگوید باید دست راست داوطلب زیارت قطع شود. آن زن دست راست خود را از زیر حجاب بیرون آورده و میگوید: این دست را که سال گذشته قطع کردهاید.
صدور حکم قتل برای زائران امام حسین(علیه السلام)
متوکل عباسى، پاسگاهى در نزدیکى کربلا زد و به افراد خود فرمان اکید داده بود که هر کس را دیدید قصد زیارت حسین را دارد، بکشید. (بحارالانوار، ج 45، ص 404). در یکى از این نوبتها، «دیزج یهودى» را مأمور تغییر و تبدیل و تخریب قبر مطهر کرد. او نیز با غلامانش سراغ قبر رفت و حتى قبر را شکافت و به حصیرى که پیکر امام در آن بود برخورد کرد که از آن بوى مشک مىآمد. دوباره خاک روى آن ریختند و آب بستند و آن زمین را مىخواستند با گاو شخم بزنند که گاوها پیشروى نمىکردند. (بحارالانوار، ج 45، ص 394).
متوکل دستور داد قبر امام حسین علیهالسلام را ویران و خانههاى اطراف قبر شریف را خراب آنگاه در آن محل زراعت کنند و زائران را از زیارت بازداشت و به زندان انداخت و مورد شکنجه قرار داد. در این بین امام کاظم(علیه السلام) در مراجعات مختلفی که شیعیان به ایشان داشتند، تأکید میکردند هیچ گاه زیارت جدم حسین(علیه السلام) را ترک نکنید.
به قدر تعليم، يا شايد بيش از تعليم، به تربيت بينديشيد. بجز در يك جا در قرآن، كه «يعلّمهم» جلوتر از «يزكّيهم» است، همه جا «يزكّيهم» - تزكيه - بر تعليم مقدم است؛ «يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة». اين شايد نشان دهندهى اين است كه تزكيه جايگاه برترى دارد. مخاطبان خودتان را تزكيه كنيد، تربيت كنيد. اين تربيت هم همين طور كه عرض كرديم، «من نصب نفسه للنّاس اماما فليبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره»، سخت است. اين كار سخت را هم بايد انجام داد.
«يبلّغون رسالات اللَّه»خب، اگر بناست من و شما تبليغ رسالات الهى را بكنيم، منتظر شياطين انسى و جنى باشيم. به ما حمله ميكنند؛ آماده بشويم. از لحاظ روحى، در درون خود حصار مستحكمى به وجود بياوريم - كه اين حصار، حصار ايمان و توكل است - تا مغلوب نشويم و از درون شكست نخوريم. فرار و هزيمت بيرونى، ناشى از فرار و هزيمت درونى است. شكست درون انسان است كه شكست بيرونى را نصيب انسان ميكند، بر انسان تحميل ميكند. اگر شما در دلت شكست نخورى، هيچ كس نميتواند شكستت بدهد. حصارى كه بايد در دل شما به وجود بيايد، حصار ايمان به خدا و توكل علىاللَّه است؛ «و على اللَّه فليتوكّل المؤمنون»، «و على اللَّه فليتوكّل المتوكّلون»،«و من يتوكّل على اللَّه فهو حسبه»،«ا ليس اللَّه بكاف عبده»؛ اينها درسهاى ماست. قرآن را با تأمل بخوانيم؛ اينها را به عنوان درس ياد بگيريم، اينها دستورالعمل زندگى است. اين، يك جور آمادگى است
بدانيد امروز وظيفهى روحانيت مضاعف است. اگر روحانيت هميشه يك باربر دوش داشته است - بارتفهيم، تبيين، ابلاغ؛ «الّذين يبلّغون رسالات اللَّه» - امروز اين بار مضاعف است؛چرا؟
براى دو جهت: يكى اينكه فرصت براى تبليغ اسلام در دنيا - چه دنياى اسلام، چه دنياى غير اسلام - به وجود آمده است، كه حالا مختصراً عرض خواهم كرد. يكى هم به دليل همين فرصت و از ترس اسلام، حملات نسبت به اسلام افزايش پيدا كرده است. پس وظيفه مضاعف ميشود. وقتى فرصت هست، وظيفه زياد است. وقتى به خاطر اين فرصت، حمله ودشمنى و تهاجم هست، باز وظيفه زياد است. امروز شما در يك چنين وضعيتى هستيد. نبايدهم بترسيد؛ «و يخشونه و لايخشون احدا الّا اللَّه». از هيچ چيز نترسيد، از سختىهاى راه نهراسيد.نه اينكه بگوئيد سختى نيست؛ چرا، سختى هست؛ اما از اين سختى نترسيد. به استقبال كارهاى دشوار و سخت برويد. كارهاى نشدنى را انجام بدهيد.
برويد سراغ كارهاى نشدنى، تا بشود. تصميم بگيريد بر برداشتن كارهاى سنگين، تابرداريد. «ولا يخشون احدا الّا اللَّه». «و خب،زحمتهايش چه؟ رنجهايش چه؟ محروميتهايش چه؟ جوابش اين است كه: كفى باللَّه حسيبا»؛ خدارا فراموش نكن، خدا حسابت را دارد. در ميزان الهى، رنج تو، محروميت تو، كفّ نفستو، حرصى كه خوردى، زحمتى كه كشيدى، كارى كه كردى، خون دلى كه خوردى، دندانىكه روى جگر گذاشتى، اينها هيچ وقت فراموش نميشود؛ «و كفى باللَّه حسيبا».
منبع:
جلسات اخلاقی رهبر
اسماعیل بشاش، از شاگردان شهید رجایی در مدرسه کمال می گوید:«یک بار دانش آموزی از مدرسه کمال برای بعضی از دانش آموزان مدرسه دخترانه همان اطراف برخلاف نزاکت، مزاحمتی ایجاد کرد و خبر آن در مدرسه انتشار یافت. صبح روز بعد، وقتی شهید رجائی از بی ادبی آن دانش آموز اطلاع یافت، از عمل نادرست وی سخت عصبانی شد و برای تنبیه وی و هشدار به سایر دانش آموزان، درحالی که با نگاه نافذ و گیرایش دانش آموز گناه کار را در نفوذ خویش داشت و با صدای نیمه شنیده ملامتش می کرد، گوشش را گرفت و از کلاس اخراج کرد. این عمل آقای رجائی با آن سابقه ذهنی ای که بچه ها از نیک نامی و عملکرد وی داشتند و معلوم بود که اولین بار چنین برخوردی اتفاق افتاده است، همه دانش آموزان را شگفت زده کرد. همان روز، بعد از نماز ظهر و عصر، دوباره همان دانش آموز خطاکار را احضار کرد و با وقاری خاص و چهره ای به غم نشسته، درحالی که سعی می کرد صدایش را همه بشنوند، دردمندانه در حضور همه بچه های کلاس از وی عذرخواهی کرد. آن دانش آموز که از بزرگواری آقای رجائی خیلی خجالت کشیده بود، سخت به گریه افتاد. کلاس با این رفتار بزرگوارانه آقای رجائی یکپارچه سکوت شد. همه بچه ها تحت تأثیر خودشکنی و نفس کشی وی، پندی دیگر گرفتند و درس زندگی و بزرگ مردی آموختند.»
منبع:
خواندنی هایی از زندگی یک رئیس جمهور.
این مرجع تقلید ظهر امروز در دیدار جمعی از دانش آموزان مدرسه هاجر قم، اظهار داشت: انسان در محیط خانواده، مدرسه و اجتماع تربیت می شود؛ اگر هریک از این امور رسالت خود را درست انجام دهند، انسان، تربیت اسلامی می شود.
وی به جایگاه حقوق والدین در اسلام اشاره کرد و افزود: هرکدام از والدین و فرزندان بر یکدیگر حقوقی دارند و نباید حقوق یکدیگر نادیده گرفته شود.
آیت الله مکارم شیرازی افزود: انسان در محیط خانواده، مدرسه و اجتماع تربیت می شود؛ اگر هر یک از این امور رسالت خود را درست انجام دهند، انسان تربیت اسلامی می شود و اگر هر کدام از این امور کوتاهی کنند انسان درست تربیت نخواهد شد.
وی بیان داشت: ان شاء الله هر سه محیط رسالت خود را در نظام جمهور اسلامی به درستی انجام دهند تا با همکاری هم انسانهای سالمی تربیت شوند و بتوانند به نظام و انقلاب خدمت صادقانه انجام دهند.
این مفسر قرآن کریم اظهار داشت: معصوم(ع) فرموده اند« اگر والدین و معلم به دانش آموز یک بسم الله یاد دهند، خدای متعال بهشت و برائت از جهنم را به او عطا خواهد کرد».
آیت الله مکارم شیرازی گفت: از جمله حقوق فرزند بر والدین، انتخاب نام نیکو، تعلیم قرآن و تربیت کردن براساس آموزه های دین است.
وی افزود: در حالات امام حسن و امام حسین(ع) آمده است که این دو بزرگوار با اخلاق عملی، رفتار و کردار درست، محبت، عطوفت و مهربانی، مرد میانسال را نصیحت کردند و باعث هدایت او شدند.
این مرجع تقلید بیان داشت: برای اجرای امر به معروف و نهی ازمنکر در جامعه بهترین راهکار، بیان از روی ادب و احترام است.
منبع: