سوره عنكبوت/ آيه 45:
«اُتْلُ مَآ أُوْحِىَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ»
براي جمله «لذكر اللّه اكبر» چند معنا بيان شده است:
الف: نماز، بزرگترين ذكر الهى است. به دليل آيه ى «أقم الصّلاة لذكرى» كه نماز را ذكر خداوند مى داند.
ب: ياد خدا (و حضور قلب)، بالاتر از ظاهر نماز است.
ج: ياد خدا براى انسان از همه كارها برتر است.
د: ياد خدا، براى جلوگيرى از فحشا و منكر بالاتر از هر اهرم ديگر است.
ه: ياد خدا از شما، بزرگتر از ياد شما از خدا است. (البتّه اين معنا با توجّه به روايات در ذيل آيه «فاذكرونى اذكركم» برداشت شده است.)
منبع:
تفسير نور ج9 ص150
زمانی که سردمداران کفر و الحاد و رهبران بی بصیرت شاهنشاهی دست به دست هم داده بودن تا کشور اسلامی ایران را به کشوری آزاد و لیبرال و دور از معیارو موازین دینی و اسلامی تبدیل سازنند؛ یکی از با عظمتترین موهبتهای الهی به وقوع پیوست، و انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در روز 22 بهمن سال 1357 به پیروزی رسید.
انقلاب که خود نقطه عطف و سرآغاز پیروزیها وموفقیتهای بیشتری شد. در این نوشتار سعی داریم رمز و راز این موفقیت را از قرآن مجید و روایات ائمه اطهار علیهم السلام جویا شویم.
یقیناً پیروزی و موفقیت انقلاب اسلامی بعد از لطف و مرحمت الهی مدیون مولفهها وشاخصههای قرآنی ودینی است که در رهبران و مردم فهیم واسلامی ایران وجود داشته است. چرا که انقلابی به این عظمت و بزرگی نمیتوانست بدون معیارها و موازین قرآنی به پیروزی و شکوفایی خود برسد. برای نمونه به بعضی از مولفه های قرآنی موثر در پیروزی انقلاب اسلامی اشاره می کنیم.
بصیرت و بیداری:
از جمله زیباترین و موثرترین مولفههای که در به ثمر رسیدن این انقلاب نقش داشت، وجود عنصری همچون بصیرت در مردم آن زمان بود. یقیناً اگر مردم آن دوران از این مولفهی ارزشمند برخوردار نبودند، موفقیتی حاصل نمیشد. از این رو شاهد هستیم که مردم ایران اسلامی با چشم باز و با بصیرت کامل راه خود را انتخاب کردند و خود را مصداق این آیه معرفی نموند: « قُلْ هَـذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[يوسف آیه108]بگو : اين راه من است من و پيروانم ، همگان را در عين بصيرت به ، سوی خدا می خوانيم منزه است خدا و من از مشرکان نيستم»
حضرت امام علی علیهالسلام میفرمایند: «با بصیرت کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرتها بهره گیرد آنگاه راه روشنی را بپیماید که در آن از افتادن در پرتگاهها به دور ماند.»[1]
صبر و استقامت عامل پيروزي:
عنصر مقاومت یکی از مهمترین مولفههای کار آمد و موثر در پیروزی انقلاب اسلامی است. امام خمینی (ره) و مردم فهیم ایران اسلامی با مقاومت و ایستادگی خود در برابر زور گوییهای شاهنشاهی توانستند به پیروزی نهایی دست پیدا کنند.
«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ[فصلت آیه30]بر آنان که گفتند : پروردگار ما الله است و پايداری ورزيدند ،، فرشتگان فرود می آيند که مترسيد و غمگين مباشيد ، شما را به بهشتی که وعده داده بودند بشارت است»
اتحاد و همبستگی رمز پیروز:
اگر امت ایران اسلامی در سال 57 با هم متحد و یک صدا نبودند یقیناً نمیتوانستند در برابر دشمنی که از ناحیه ابرقدرتهای جهان استکبار حمایت و پشتیبانی میشد پیروز و موفق شوند، مردم ایران و نهضت الهی انقلاب اسلامی وجود این عنصر را در بین انقلابیون مدیون آموزههای وحیانی قرآن مجید هستند. چرا که خداوند متعال می فرماید: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ[آل عمران آیه103] همگان دست در ريسمان خدا زنيد و پراکنده مشويد»
امام علی علیهالسلام نیز می فرمایند: «إِنَّ الشَّیْطَانَ یُسَنِّی لَکُمْ طُرُقَهُ وَ یُرِیدُ أَنْ یَحُلَّ دِینَکُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً وَ یُعْطِیَکُمْ بِالْجَمَاعَةِ الْفُرْقَةَ وَ بِالْفُرْقَةِ الْفِتْنَةَ؛ همانا شیطان راههای خود را به شما آسان جلوه میدهد تا گرههای محکم دین شما را یکی پس از دیگری بگشاید و به جای وحدت و هماهنگی، پراکندگی را به شما بدهد و در پراکندگی شما را دچار فتنه گرداند.»[2]
دوستشناس و دشمنشناسی کار آمد:
یکی از مهمترین مولفههایی که باعث پیروزی انقلاب شد درک صحیح مردم از امام و اهداف الهی ایشان و شناخت کامل از مخالفین و مانعین ایشان است. یکی از شاخصههایی که اگر در این انقلاب وجود نداشت نمیتوانست خروش امت اسلامی را به دنبال داشته باشد. مردم ایران به این باور رسیده بودند که حکومت شاهنشاهی مصداق واقعی حکومت طاغوت است از این رو خود را از زیر طوق بندگی طاغوت خارج ساختند. «لَقَدْ بَعَثْنا فِی كُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» ‹ نحل/ 36› (همانا در میان هر امّتی پیامبری فرستادیم تا به خلق ابلاغ كنندكه، خدای یكتا را عبادت كنید و از طاغوت بپرهیزید)
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله درباره ضرورت شناخت دشمن می فرمایند: «ألا و ان أعقل الناس عبد عرف ربه فأطاعه و عرف عدوه فعصاه [3] آگاه باشید، عاقلترین مردم کسی است که خدایش را بشناسد و از او پیروی کند، و دشمن را نیز بشناسد و آنگاه نافرمانیش نماید.
حضرت امير علیهالسلام میفرمایند: «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنًا»[4]. نسبت به ظالم دشمن باش و نسبت به مظلوم ياور باش.
نکته ها
1- مردم بزرگی که به ندایی امام و مقتدایی خود لبیک گفتند و خون و جان خود را نثار آرمانهای الهی امام کردند، ما نیز باید خود را وامدار خون پاک آن شهیدان بدانیم و راه مقدسشان را ادامه دهیم.
2- از جمله مولفههایی که میتواند این انقلاب را بعد از پیروزی ثابت و پا برجا نگه دارد، بصیرت، دشمن شناسی، مقاومت و ایستادگی، اتحاد و همبستگی است.
3- بهترین و زیباترین مولفههای درست زیستن را می توان ازآیات و روایات ائمه اطهارعلیهم السلام استخراج کرد.
منبع:
[1] نهج البلاغه، سید رضی، خطبه۱۵۲، ص۴۷۳.
[2] نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ؛ خطبه۱21ص178
[3] اعلام الدین، ص 337، ح 15
[4] نهجالبلاغه، نامه 47
خداوند دو گونه رحمت دارد ؛ یکی رحمت عام خدا که شامل دوست و دشمن، مومن و کافر، نیکوکار و بدکار می باشد، رحمت دیگر رحمت خاص اوست که از آن به رحمت (رحیمیه) یاد می شود.
این نوع رحمت ویژه بندگان صالح و فرمان بردار اوست، زیرا آنها به حکم ایمان و عمل صالح، شایستگی این را یافته اند که از رحمت و بخشش و احساس خاصی که آلودگان و تبهکاران از آن بهره ای ندارند ، برخوردار شوند.
در قرآن کریم فراوان می توان داستان و حکایت افرادی که مورد لطف و رحمت خداوند قرار گرفته اند یافت، از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره داشت:
حضرت یعقوب علیه السلام
یکی از این موارد، رحمت خاص خداوند به حضرت یعقوب علیه السلام است و این رحمت خداوند، در نتیجه صبر و استقامت آن حضرت در مواجهه با بلایا و ناامید نشدن از رحمت خداوندی و حسن ظن به ذات مبارکش بوده است.
الف) امید به رحمت خداوند
حضرت یعقوب بعد از ، از دست دادن فرزند دیگرشان بنیامین نه تنها امیدش را از خداوند متعال سلب نکرد بلکه فرمود: فرمود: “امید است خداوند همه ایشان را به من برگرداند"(یوسف/ 83) و همانگونه نیز شد و با این جمله اظهار امیدوارى کرد به اینکه هم یوسف برگردد و هم برادر مادریش و هم برادر بزرگش، و از سیاق برمىآید که این اظهار امیدواریش مبنى بر آن صبر جمیلى است که او در برابر تسویلات نفسانى فرزندان از خود نشان داد و این است ثمره امید به خداوند.
مردى از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم درخواست کرد که چیزى به من بیاموز تا با انجام دادن آن خدا در آسمان و مردم در زمین مرا دوست داشته باشند، حضرت به او فرمود: (فقط) به آنچه در نزد خداست، چشم امید داشته باش تا خداوند تو را دوست بدارد، و به آنچه که در نزد مردم است بىمیل و رغبت باش، تا مردم نیز تو را دوست داشته باشند. (پاداش نیکی ها و کیفر گناهان / 461 )
و فرمود: با اینکه خدا رحمتش از همه چیزها وسیعتر است، خدا تعجّب مىکند که چرا بندگان ناامیدند. (إرشاد القلوب / ترجمه سلگى / ج1 / 279)
ب) حسن ظن به خداوند
یکی دیگر از ویژگیهای حضرت یعقوب که منجر به رحمت خداوندی گردید حسن ظن آن حضرت به خداوند متعال بود : عَسَى اللّهُ أَن یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ” صرف اظهار امید است نسبت به بازگشت فرزندان، به اضافه اشاره به اینکه به نظر او یوسف هنوز زنده است. چرا که من مىدانم” او از درون دل همه آگاه است و از همه حوادثى که گذشته و مىگذرد با خبر به علاوه او حکیم است و هیچ کارى را بدون حساب نمىکند". (إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ).
روایت در باب حسن ظن به خداوند فراوان است از آن جمله امام رضا علیه السّلام فرمود: به خدا خوش گمان باشید. زیرا خداى عزوجل می فرماید: من نزد گمان بنده مۆمن خویشم، اگر گمان او خوبست، رفتار من خوب و اگر بد است، رفتار من هم بد باشد. (أصول الکافی / ترجمه مصطفوى / ج3 / 116)
حضرت داود علیه السّلام گفت: بار خدایا کسى که تو را شناخت و به تو حسن ظن پیدا نکرد، هرگز به خدا ایمان نیاورده است. (مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردى/ 32)
حضرت لوط
ما او را در رحمت خاص خویش داخل کردیم” (وَأَدْخَلْنَاهُ فِی رَحْمَتِنَا)” چرا که او از بندگان صالح بود” (إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ). (انبیاء/75)
لوط از پیامبران بزرگى است که هم عصر با ابراهیم بود، و همراه او از سرزمین بابل به فلسطین مهاجرت کرد، و بعداً از ابراهیم جدا شد و به شهر” سدوم” آمده ف چرا که مردم آن منطقه غرق فساد و گناه، مخصوصا انحرافات و آلودگی هاى جنسى بودند.
او بسیار براى هدایت این قوم منحرف تلاش و کوشش کرد، و در این راه خون دل خورد، اما کمتر در آن کوردلان اثر گذارد.
سرانجام چنان که مىدانیم قهر و عذاب شدید الهى آنها را فرا گرفت، و آبادی هایشان به کلى زیر و رو شد، و جز خانواده لوط (به استثناى همسرش) همگى نابود شدند.
رحمتی که شامل حال حضرت لوط گردید ؛ یکی نجات او و خانواده اش از آن شهر و دیار ” ما او را از شهر و دیارى که کارهاى پلید و زشت انجام مىدادند رهایى بخشیدیم” (وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ )(انبیاء/74) رحمت دیگر : می فرماید به لوط داوری و دانش عطا کردیم… .
در آیه 75 می فرماید او را وارد رحمت خویش کردیم، نمی فرماید او رحمت است، رحمت شد. در اینجا می فرماید او را وارد رحمت خویش گرداندیم : این رحمت ویژه الهى بی حساب به کسى داده نمىشود، این شایستگى و صلاحیت لوط بود که او را مستحق چنین رحمتى ساخت و در اینجا مراد از” رحمت"، مقام ولایت و یا نبوت است.
حضرات اسماعیل، ادریس، ذالکفل
دیگر از پیامبران الهى ” اسماعیل” و ” ادریس” و ” ذا الکفل” است که خداوند آنها از صابران و شکیبایان دانسته و می فرماید (وَ إِسْماعِیلَ وَ إِدْرِیسَ وَ ذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ).
هر یک از آنها در طول عمر خود در برابر دشمنان و یا مشکلات طاقت فرساى زندگى ، صبر و مقاومت به خرج دادند و هر یک الگویى بودند از استقامت و پایمردى.
سپس بزرگترین موهبت الهى را در برابر این صبر و استقامت براى آنان چنین بیان مىکند :” ما آنها را در رحمت خود داخل کردیم، چرا که آنها از صالحان بودند” (وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِینَ). (انبیاء/86)
جالب اینکه نمىگوید ما رحمت خود را به آنها بخشیدیم، بلکه مىگوید:
آنان را در رحمت خود داخل کردیم.
سخن آخر
مواردی که از رحمت خداوندی درباره بزرگان یاد شد و موارد دیگر مانند حضرت ایوب، حضرت نوح و … همگی بیانگر یک اصل اساسی است و در آیه ” عَسَى رَبُّکُمْ أَن یَرْحَمَکُمْ ” (الاسراء/8) به این اصل اشاره شده است که ربوبیت خداى تعالى، اقتضاى آن را دارد و آن اصل این است که: بر بندگان خود- در صورتى که به مقتضاى خلقت خود مشى کنند- رحم کند و به سوى فطرتشان ارشاد نماید و این رحمت عام خداوندی است مگر اینکه از خط مرزى خلقت خود منحرف گشته و از راه فطرت بیرون شوند.
پیامبران نیز بعد از پشت سر گذاردن ابتلائات و انجام رسالاتشان بود که شایستگی رحمت خاص خداوند را یافتند.
مصطفی لعل شاطری معروف به آیت الله حاج شیخ محمد تقی بهجت رحمه الله ، از جمله علمای فقیه و عارف نامداری بودند که پس از سپری کردن تحصیلات مقدماتی در فومن، درحالی که هنوز به سن تکلیف شرعی نرسیده بودند برای کسب علم راهی حوزه علمیه عراق شدند و در شهرهای کربلا و نجف اقامت کردند و پس از بازگشت به ایران برای تکمیل تحصیلات خود و قصد زیارت به شهر قم عزیمت کردند و در همانجا هم باقی ماندند.
ایشان پس از تحصیل، تدریس و تربیت شاگردان نمونه در شهر قم، در روز یکشنبه 27 اردیبهشت 1388 در جوار مرقد شریف و پاک حضرت معصومه (سلام الله علیها) آرام گرفتند.
آیت الله بهجت رحمه الله ، از جمله علمای تراز اولی بود که ویژگی های شخصیتی و رفتاری او زبانزد استادان، شاگردان و حتی دوستان و مردم کشور شده بود. مهربانی، صراحت لهجه و ابعاد عرفانی و دینی در بین شاخصه های دینی این عالم عالیقدر چنان گیرا بود، که در بین اطرافیان کرامتی منحصر به فرد پیدا کرده بود. یکی از ویژگی های درخشان و حائز اهمیت این عالم فقیه چشم برزخی و یا عبادت فراوان ایشان بود. که به همین منظور حجت الاسلام سید مهدی حائری زاده، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل مذهبی درخصوص مَنش و سیره رفتاری آیت الله بهجت فومنی رحمه الله ، گفت: آیت الله بهجت رحمه الله، یک صفت و ویژگی بارزی که داشتند، عبد بودند و روی سنگ مزارشان نوشته شده «العبد، محمد تقی بهجت». کسی که عبد خدا می شود، سه کار را در زندگی مشغول العین خود قرار می دهد. جذب نور، حفظ نور و نشر نور. این سه بخش از ویژگی های برتر آیت الله بهجت بوده که این جذب نور را از دو کانال قرآن و عترت کسب کرد، حفظ نمود و از طریق تربیت شاگردان این نور را نشر داد.
شناسنامه آیت الله بهجت رحمه الله متن قرآن و عترت بود
وی در ادامه با اشاره به سیره رفتاری و زندگینامه آیت الله بهجت رحمه الله ، بیان کرد: به واقع ایشان در معادلات زندگی خانوادگی فقط خدا را می دیدند و روایت داریم «بنده من تو مطیع من باش و هرآنچه که من می گویم تو انجام بده و نتیجه این می شود که هرآنچه که تو بنده من هستی از من درخواست کنی من برای تو انجام می دهم.»، آیت الله بهجت رحمه الله به این مقام رسیده بودند که هرآنچه خدا امر کرده، سمعنا و طاعتا. مناجات، سحرخیزی، توجه به خدا و این نماز باصفایی که می خواندند زبانزد خاص و عام بود که امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند: «تمام اعمال تابع نماز است.» و آیت الله بهجت رحمه الله تمام اعمالشان تابع نمازشان بود.
حجت الاسلام والمسلمین حائری زاده، افزود: اگر کسی بنده خدا شد، چشم برزخی باز شدن و مکاشفه داشتن ، نقل و نبات و پاداشی است که از سمت پروردگار جنبه تشویقی دارد. واِلا، هدف غایی نیست و هرآن کس که تقرب به پروردگار را دارد، این فضائل هم به آن می رسد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: کتب زیادی درباره چشم برزخی آیت الله بهجت از سمت ایشان و پسرشان مکاتبه شده است، ولی ماحصل ویژگی های رفتاری این عالم ربانی این است که اگر کسی می خواهد آیت الله بهجت را بشناسد، شناسنامه ایشان متن قرآن و عترت است. به همین دلیل اگر کسی می خواهد سیره و نوع زندگی ائمه اطهار را ببیند، می تواند با نگاه کردن به زندگی آیت الله بهجت آن را دریافت کند.
وی با بیان خاطره ای از دیدار با آیت الله بهجت و اقتدای نماز جماعت به ایشان، گفت: گاهی توفیق داشتیم، به قم که مشرف می شدیم، نزد ایشان شب های جمعه و یا صبح جمعه نماز می خواندیم، واقعا تا یک هفته و شاید هم بیشتر تاثیرنماز ایشان ما را از هر نوع عمل گناهی باز میداشت و بی رغبت می کرد.
حجت الاسلام والمسلمین حائری زاده، با اشاره به ساده زیستی زندگی آیت الله بهجت، درخصوص زندگی شخصی این فقیه شیعی بیان کرد: زندگی شخصی و خانوادگی آیت الله بهجت، با توجه به وجوهات فراوانی که نزد ایشان بود، زندگیای ساده، بی تکلف و بدون ذخایر دنیا بود، درواقع در راه خدا هم خوب زندگی کردند و مرگ خوبی داشتند.
وی ادامه داد: یکی از دوستان من خاطره ای را نقل کردند، که بیش از بیست سال پیش از آقای بهجت برای خواندن خطبه عقد پسرش وقت گرفته بودیم، اما متاسفانه چون در بین راه ماشین خراب شده بود،با تاخیر خدمت حاج آقا رسیدیم. زمانی که منزل ایشان رسیدیم، همسر آقا درب را باز کرد و گفت:«آقا مشغول نماز بودند، اگر به اذکار و دعا نپرداخته باشند، من با آیت الله بهجت صحبت می کنم و می گویم که در بین راه مانده بودید.» آقا اذکار را شروع نکرده بودند و خطبه عقد خوانده شد. دوست من نقل می کرد: فکر می کردم همسر آیت الله بهجت یک خانم شیک باشد، اما دیدیم که یک زن کاملا معمولی و با زندگی ساده هستند. اما کلام من اینجا اهمیت پیدا میکند که وقتی آیت الله بهجت بعد از نماز به خانه می آمدند، حدود دو ساعت مشغول اذکار می شدند و قبل از نماز صبح مشغول راز و نیاز با خداوند بودند. که امیدوارم نفس ایشان به ما هم برسد.
حجت الاسلام والمسلمین حائری در پایان با اشاره به دعا و اذکاری که به نقل از آیت الله بهجت در شبکه های مجازی دیده شده است، گفت: اخیرا در فضا های مجازی بعضی از اذکار را منتصب به آیت الله بهجت نقل می کنند، مطمئن هستم که اگر خود ایشان در قدی حیات بودند، راضی به این امور نمی شدند.بعضی از اذکاری که در کتابها نقل و به چاپ رسیده است، یک نسخه فردی است، که آیت الله بهجت براساس استعداد طرف مقابل خود، نسخه ای را تجویز می کنند. ما نسخه شخص دیگری را که برپایه احوالات فرد دیگری است نمی توانیم برای عموم تجویز کنیم. این نسخه ها غالبا نسخه های خصوصی است و حق نداریم این نسخه ها را عمومی کنیم.
اینکه وسط یه عده بی نماز،نمــــاز بخونی !!
اینکه وسط یه عده بی حــــجاب در گرمـــــای تابستون حجاب داشته باشی !!
اینکه حد و حدود محرم و نامحرم و رعایـــــت کنی !!
اینکه تو فاطمیه مشــــکى بپوشى و مردم عروســــى بگیرن !!
اینکه به جاى آهنگ و ترانه ،قرآن گوش کنى !! ناراحت نباش خواهــــر و بــــرادرم ، دوره آخر الزمان است،
به خودت افتــــخار کن … تو خاصی … تو شیعه عــــلى هستى …
تو منتظر فرجى …
تو گریه کن حسینى …
نه اُمُّل …
بگذار تمام دنیا بد وبیراهه بگویند!
به خودت … به محاسنت … به چــــادرت … به عزاداریت … به سیاه پوش بودنت … می ارزد به یک
لبــــخند رضایت مهـــــدی فاطمه
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج
منبع:
به قلم خودم