سفارش علّامه طباطبایی در مورد قدمهای معرفت
هنگامی از علّامه طباطبایی(ره)،در مورد قدمهای معرفت سؤال شد، ایشان سه سفارش اکید داشتند: مشارطه،مراقبه و محاسبه.
می فرمود انسان باید در اولین ساعات روز، آنچنان به خود آمادگی دهد که بتواند همواره از تهاجم شیطان و اوهام نفسانی خود محفوظ بماند. او باید با خود چنین شرط کند که امروز یکی از روزهای زندگی توست که سپری می شود؛ در این روز باید چنان مراقبت کنی که خلاف رضای خدا از تو سر نزند و باید تصمیم قاطع بگیری که عمل ناهنجاری انجام ندهی.پس از این تصمیم اوّلی در ابتدای روز،
باید در تمام طول روز مراقب شرط خود باشد تا بتواند آن را با موفّقیّت به انجام برساند. مرحوم علّامه می فرمودند: مراقبه از باب مفاعله است که همیشه بین دو فردی که مقابل هم هستند، صورت می پذیرد؛یعنی خدا مراقب شماست و شما هم باید مراقب خدا باشید و مطابق رضای او کاری کنید.
پس از طّی این دو مرحله،نوبت به حسابرسی می رسد که سومین مرحله است؛ بدان معنا که در آخرین ساعات، به فکر بنشیند و تمامی حرکات و فعالیتهای روزانه خود را مورد دقّت و حسابرسی قرار دهد، لحظه لحظۀ آن را از نظر بگذراند و از خودش بپرس و ببیند در مقابل سرمایه ای که امروز از کف داده است، چه به دست آورده است.
در این مرحله، شخص باید رفتن،آمدن،نشستن،خوردن، گفتن،نوشتن،برخوردها و خلاصه همۀ حرکات خود را زیر ذره بین قرار دهد و خوب و بد آنها را از هم جدا کند. هرجا خلافی از او سر زد، استغفار نماید و تصمیم بر جبران بگیرد و هر موفقیتی که شامل حالش شده است، خدا را در مقابل آن نعمت سپاس گوید.
علامه(ره) می فرمود:کسی که زندگی خود را به این حال ادامه دهد، به زودی از کمالات فراوانی برخوردار خواهد شد که موفقیت او را در کمتر کسی می توان یافت و برتری روحی او، قابل مقایسه با هیچ یک از سایر مردم عادی که شب و روز خود را بی حساب و کتاب می گذرانند نخواهد بود.
منبع: برگرفته از افاضات حضرت آیة الله ممدوحی در کتاب شناخت
آیتالله غیاثالدین طه محمدی، رئیس بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا عنوان کرد: در یک زمانی در محضر علامه بزرگوار نوری همدانی بودیم ، ایشان خواب مستندی را برای ما نقل کردند.
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه افزود: آیتالله نوری همدانی گفتند که ما یک سید بزرگواری داشتیم از عرفای بزرگ شهرمان مرحوم سید محمدحسین آقانجفی که در حرم امام رضا(علیه السلام) دفن شد، ایشان داماد آیتالله نائینی بزرگ بود، کسی که در یک زمان شخصیت اول جهان شیعه در نجف شناخته میشدند. ایشان گفتند که یک شب خواب میبینند آیتالله العظمی نائینی با چهل نفر علمای شیعه هستند و ایشان را صدا میزنند و میگویند که برو بگو متولی قبور انبیاء(علیهم السلام) بیاید.
وی افزود: ایشان میگفت من به زیرزمینی آمدم، دیدم که قبرهای زیادی است و گفتم متولی قبور انبیاء(علیهم السلام) چه کسی است؟ یک آقایی آمد و من گفتم شما که هستی؟ گفت من شیخ الرئیس هستم! آیتالله نوری میگفتند که من هم ایشان را آوردم و تحویل علمای بزرگ حاضر دادم.
آیتالله طه محمدی اظهار داشت: تا اینجای داستان را من از خود آیتالله نوری همدانی شنیدم اما بعد از آن را از یکی از دوستانمان که رییس دادگستری استان همدان بود، شنیدم که گفت: آن علمای بزرگ از شیخ الرئیس پرسیدند که شما الان اینجا چه کار میکنید؟ شیخ الرئیس هم اشاره میکنند به چهارده زیارتگاه و گنبد و بارگاه و گفت که اینها چهارده معصوم هستند. بعد بوعلی اشاره کرد که مثلا این بارگاه برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) است و او آنجا کفش زائران را نگه میدارد.
نماینده ولی فقیه در استان همدان اظهار داشت: بعد از مدتی من این جمله را از استاد بزرگوارمان آیتالله آقا میرزا هاشم آملی شنیدم که ایشان فرمود: جناب شیخ الرئیس به کربلا میروند، وقتی به صحن امام حسین(علیه السلام) میرسند آنجا به خاک میافتند و با محاسن خاکها را میروبند. یک عده از او میپرسند که آقا مردم ضریح را بغل گرفتهاند شما چکار میکنید؟ ایشان هم میگویند که آنها نمیدانند حسین کیست! حسینی که من میشناسم اگر مرا همینجا قبول بکند، سرم را بالا نگه میدارم.
رییس بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا در پایان گفت: بنابراین بوعلی چنین انسانی در عرصه معنویات بوده است، حال عدهای شاید بیایند و به غلط بگویند که او شیعی نبوده است یا فلان و بهمان!
منبع:
خدا در زندگی سردار عالیقدر
من به عنوان فرزند ارشد ایشان، به چند مورد از ویژگی های شخصی پدرم اشاره می کنم: اول اینکه نماز اول وقت.
برای شهید حسن طهرانی مقدم نماز اول وقت از جایگاه ویژهای برخوردار بود، به خصوص اینکه آن را به جماعت اقامه کند. شهید آموزههای دینی را هیچ وقت مستقیما به ما گوشزد نمیکرد. طوری که من هیچ وقت یادم نمی آید پدرم گفته باشد، زینب! نمازت را بخوان. وقتی خودشان عملا این کار را میکرد نا خودآگاه به ما هم یاد می داد که نماز باید اول وقت باشد.
این قدر این موضوع در وجود ما نهادینه شده بود که وقتی به مهمانی میرفتیم و میدیدم بعد از پخش صدای اذان هیچ کدام از اهالی خانه توجه نمیکنند برایم عجیب بود و می گفتم چطور می شود صدای اذان را شنید اما نماز نخواند؟! در خانه ما وقت نماز همه کارها تعطیل میشد.
ما برای بعضی مسائلی که پدرم در وجود ما گذاشتهاند، زحمتی نکشیدهایم و به همین علت شاید ثواب زیادی هم برایمان ننویسند.
سومین بار در مراسم تشییع پدرم آقای خامنهای را ملاقات کردم، ایشان آن روز چهرهشان بر افروخته بود و فرمودند: من مصیبت زده شدم.
روایتی از آخرین نماز جمعه
ایشان بسیار به نماز جمعه اهمیت می داد و سعی می کرد ما را هم به رفتن تشویق کند، البته خالی از هر گونه اجبار و زور. همیشه نماز جمعههای ما پر از خاطرات شیرین از ایشان است. فکر میکنم اول ابتدایی بودم که بابا من و حسین برادرم را برد نماز، هوا خیلی گرم بود. جوبهای آبی کنارمان بود که پدرم با ما در آن آب بازی میکرد تا وقت نماز به ما به خاطر گرما سخت نگذرد.
همیشه در برگشتن از نماز جمعه هر چه میخواستیم برایمان میخرید، طوری که ما همیشه منتظر بودیم جمعه شود و برویم نماز.
در سختترین شرایط هم پدرم نماز جمعهشان ترک نمیشد. حتی در جمعه قبل از انفجار هم برای تفریح رفته بودیم بیرون، شهید مقدم گفت: من بروم نماز جمعه، به شوخی گفتیم: بابا امروز را بی خیال شو، ما به کسی نمیگوییم. اما گفت: قول میدهم میروم و تا ساعت 3 برمیگردم. رفت و به موقع هم آمد.
اعتقادشان به نماز طوری بود که شنیدیم شهادتشان هم بعد از خواندن نماز جماعت ظهر بوده. مثل امام حسین مقتدایش که بعد از نماز به شهادت رسیدند.
شهیدمقدم
عیدی که بدون عیدی گذشت
پدرم همیشه هر عیدی که می شد به ما عیدی میداد. روز عید قربان هم به ایشان گفتیم عیدی ما را بده، اما هر چه اصرار کردیم بابا گفتند:
«عید غدیر عیدیتان را میدهم.»
این اولین دفعه بود که همچین کاری کردند.
آخرین دفعهای که ایشان را دیدم بعد از ظهر روز جمعه بود که رفته بودیم بیرون، ایشان ما را رساندند خانه و شهید نواب آمد دنبالشان و رفتند. موقعی که خواست برود خوب یادم هست که مفاتیح به دست رفت چون شهید مقدم عادت داشت همیشه دعای سمات را میخواند.
حتی وقتی پسرم طاها، را بعد از تولدش برای اولین جمعه خانه آنها آوردم پدرم گفت: طاها را بگذار امروز در کنار او با هم دعای سمات را بخوانیم. خیلی به این دعا اعتقاد داشت. واقعا با همه وجود میخواند، یکبار ندیدم بیمیل و بیحوصله دعای سمات را بخواند. عاشقانه می خواند و به ما هم یاد میداد که بخوانیم.
اطیعو الله و اطیعو الرسول و الوالامر منکم…
آیتالله عبدالله جوادی آملی، استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم، با بیان اینکه علوم و نیازهای فراوانی وجود دارد که باید به قرآن عرضه شود، گفت: باید سؤال را بشناسیم، به قرآن عرضه کنیم و از آن جواب بگیریم.
او در همایش اساتید تفسیر حوزه علمیه قم در دارالقرآن علامه طباطبایی، با بیان اینکه علامه طباطبایی از مسائلی که در عالم اتفاق میافتاد، در خدمت قرآن بهره برد، ادامه داد: علامه طباطبایی آنچه را که در مشروطه و جنگ جهانی اول و دوم اتفاق افتاد، در خدمت قرآن به کار گرفت و پاسخهای آنها را جمعبندی کرد تا توانست المیزان را تکمیل کند.
این استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم با بیان اینکه نمونه تفسیر المیزان در مجمع البیان و امثال آن دیده نمیشود، گفت: وظیفه اساتید تفسیر این است که انقلاب را رصد کنند تا بدانند انقلاب چه آورده، چه میخواهد و چگونه باید آن را نگه داشت.
او با بیان اینکه اساتید تفسیر باید همه نیازهای انقلاب را رصد و به قرآن عرضه کنند و سپس پاسخ بگیرند، گفت: قرآن جواب میدهد چون برای جواب دادن آمده است، هرچه انسان بخواهد در قرآن وجود دارد، این وظیفه همه است که نیازهای خود را به قرآن کریم عرضه کنیم.
این مفسر برجسته قرآن کریم اظهار کرد: اگر خواستند پرونده میلیاردی بدهند، عادل بودن و قائم به قسط بودن کافی نیست، بلکه قرآن میفرماید قوامین بالقسط باید باشند تا کمرش نشکند، اگر کسی میخواهد مانند امام (ره) انقلاب را حفظ کند، اگر عاقل باشد مدرس و استاد خوبی است، از او ساخته نیست، بلکه قائم به علم و عقل بودن نیاز است و وجود مبارک حضرت با همین نام جامعه را اصلاح میکنند.
وی بیان کرد: ذائقه مردم، اثرپذیر است که در همه وجود دارد، خداوند به اندازهای زیبا آفرید که بیش از آن وجود ندارد، خداوند میفرماید انسان را بهعنوان ظرف خالی قرار ندادم و قلب، روح و جان انسان محققانه خلق شده است.
این استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم ادامه داد: ما موظفیم اجازه ندهیم که مردم به خواب بروند، قصه نگویید و منبرها را پربار کنید و بدون مطالعه نباید سخن گفت، اگر جامعه را با خواب اداره کنید میخوابد و دیگری برای او خواب میبیند.
آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه انقلاب اسلامی عالیترین نعمتی است که ذات اقدس اله از صدر اسلام تا کنون نصیب امت اسلامی کرده است، گفت: در همه موارد حبل الهی تار و پودی دارد که قرآن و عترت هستند، همه باید به همین حبل متین متمسک شویم.
منبع: