يا نبايد توجّه داشته باشيم كه ما رييسى داريم كه بر احوال ما ناظر است؟! واى بر حال ما اگر در كارهايمان او را ناظر نبينيم، و يا او را در همه جا ناظر ندانيم! گناهان شخصى كه در خلوت انجام مى گيرد و ربطى به امور اجتماعى ندارد، استحقاق جهنّم را دارد« إِلّا بِتَوبَةٍ مُناسِبَةٍ لِلْحالِ »؛ (مگر اين كه بعد از آن توبه اى مناسب حال، انجام گيرد.) عواقب گناهان اجتماعى كه موجب تغييرات در جامعه و اختلال نظام و انحلال آن، و يا تحريم حلال و ترك واجب و يا مصادره ى اموال، هتك حرمت و قتل نفوس زكيّه و ريختن خون مسلمانان و حكم به ناحقّ و…مى شود، چگونه خواهد بود؟با وجود اعتقاد به داشتن رييسى ـ كه « عَيْنُ اللّه النّاظِرَة » است ـ آيا مى توانيم از نظر الهى فرار كنيم و يا خود را پنهان كنيم؟! و هر كارى را كه خواستيم انجام دهيم؟! چه پاسخى خواهيم داد؟ همه ادوات و ابزار را از خود او مى گيريم و به نفع دشمن به كار مى گيريم، و آلت دست كفّار و اجانب مى شويم و به آنها كمك مى كنيم! چه قدر سخت است اگر براى ما اين امر ملكه نشود كه در هر كارى كه مى خواهيم اقدام كنيم و انجام دهيم، ابتدا رضايت و عدم رضايت او را در نظر نگيريم و رضايت و خوشنودى او را جلب ننماييم! البته رضايت و سخط او در هر امرى معلوم است، و ظاهرا منتهى به واضحات مى شود، و در غير واضحات و موارد مشكوك بايد احتياط كنيم.
منبع:
سخنان آیت الله بهجت(ره) در سایت اخلاقی حوزه
آیت الله جوادی آملی با اشاره به نزدیکی ایام اربعین شهادت سید و سالار شهیدان امام حسین(ع) با اشاره به فرازهایی از زیارت عالیه بیان داشت:گرچه وجود مبارک نوح گفت: خدایا! من سالیان متمادی شبها و روزها مردم را دعوت کردم و رنج شبانه روز کشیدم تا این قوم را هدایت کنم، ولی اینها نپذیرفتند لکن در زیارت اربعین حسین بن علی(ع) عرض می کنیم «بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه» تنها سخنان شب و روز نیست؛ بلکه سخن از بذل جان و مال است، آن خون خود را در راه زنده کردن جامعه نثار کرد.وی در ادامه اظهار داشت: اگر ذات اقدس الهی برنامه رسمی انبیا را دو امر اساسی یعنی یکی تعلیم کتاب و حکمت و دیگری تزکیه قرار داد، وجود مبارک سالار شهیدان همین برنامه را با بذل خود احیا کرده است.
آیت الله جوادی آملی با بیان جایگاه قوه جزم و عزم در وجود انسان و وظیفه هر یک از این دو قوه بیان داشت:نفس ما بیش از دو نیروی اصیل در وجود خود ندارد؛ ما یک نیرویی داریم که او اندیشه و فکر و تفکر و استدلال و قیاس و مانند آن را به عهده دارد و یک نیرویی داریم که عزم و اراده و نیت و اخلاص را تأمین می کند.
جزم بدون عزم، عالم بی عمل می سازد، عزم بدون جزم، مقدس بی درک می سازد، اما در خصوص حسین بن علی(ع) فرمود وی کاری کرد که با یک دست جزم علمی مردم را تأمین کرد با دست دیگر عزم عملی مردم را بیمه کرد «بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ» که بشوند عالم «وَ حِیرَهِ الضَّلالَه» که بشوند عاقل، و عقل همان است که «عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ»
وی تاکید کرد: اربعین سهم تعیین کننده ای در جامعه کردن جامعه دارد؛ جامعه نه یعنی مردم همه جمعند، جامعه یعنی جمع بین جزم و عزم؛ یعنی جمع بین علم و عمل یعنی جمع بین علم و عقل، جمع این عناصر تشکیل جامعه حقیقی را می دهد. فردی که جمع بین علم و عمل کرده است جهانی است بنشسته در گوشه ای.
وی با اشاره به کلامی از عقیله بنی هاشم زینب کبری(س) بیان داشت: این مراسم باشکوه اربعین از سوگند زینب کبری(س) نشئت می گیرد؛ او عالمه غیر معلمه است، زینب کبری (س)سوگند یاد کرد قسم به خدا نمی توانید نام ما را فراموش کنید، وحی ما را از بین ببرید، نام ما تا ابد زنده است.
منبع:
درس اخلاق هفتگی آیت الله جوادی آملی در نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی
امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ روزی با مردم سخن می گفت، و در باره رشد اخلاقی آنان صحبت می کرد، تا اینکه فرمود: مراقب باشید آنچه را مردم پشت سر افراد می گویند، نپذیرید ( از شنیدن غیبت، برحذر باشید) سخنان باطل فراوان است، ولی سخنان باطل از بین رفتنی است، و آنچه می ماند کردار انسان است. چرا که خدا شنوا و شاهد است، بدانید که بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت، فاصله نیست.
یکی از حاضران پرسید: چگونه بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت فاصله نیست؟
امام ـ علیه السلام ـ انگشتان را کنار هم گذارد و بین گوش و چشم خود قرار داد، سپس فرمود:
«الباطل ان تقول سمعت، والحق ان تقول رایت؛ ؛باطل آن است که بگوئی شنیدم، و حق آنست که بگوئی دیدم»[1]
یعنی شنیدنیها را مثل دیدنیها که با چشم دیده ای، باور مکن و تا یقین نکردی، سخن این و آن را، درباره افراد نپذیر.
منبع:نهج البلاغه
ایمان را در بین خودتان ،دربین مجموعه تان،دربین زن وبچه تان وخانواده تان تقویت کنید .من
میخواهم به شما برادران وجوانان ومردان وزنان عزیز هشدار دهم که مراقب خانواده هایتان باشید .
منبع:
سخنان مقام معظم رهبری83/7/13
ولادت
شيخ فضل الله نوري روز دوم ذي الحجه سال 1259 (هـ. ق) در روستاي «له شک» در منطقه کجور مازندران چشم به جهان گشود. وی فرزند ملا عباس کجوری از روحانيان صالح و معتمد آن روزگار بود.
تحصیلات
فضلالله پس از پشت سر گذاشتن دوران كودكی به تحصیل علوم اسلامی روی آورد. تحصیلات ابتدایی را در «بَلَده» (مركز منطقه نور) آغاز كرد.پس از آن به تهران مهاجرت كرد و تحصیلات خویش را تا پایان دوره سطح در آن جا ادامه داد.
اساتید
وی برای تكمیل دانش خویش به نجف هجرت كرد و نزد استادان بزرگ حوزه نجف میرزا حبیب الله رشتی و شیخ راضی به تحصیل پرداخت و بعد از مدتی در درس میرزای شیرازی بزرگ شركت كرد. با هجرت میرزای شیرازی به سامرا وی نیز حوزه نجف را رها كرد و راهی سامرا شد. حضور مستمر در درس میرزای بزرگ و هشت سال حضور در درس شیخ راضی و میرزا حبیب الله رشتی به همراه پشتكار و مداومت در درس و تحصیل، از شیخ فضل الله مجتهدی برجسته و فقیهی نامدار ساخت.
مقام علمی
مقام علمی شیخ فضلالله مورد توافق دوست و دشمن بود. او علاوه بر علوم اسلامی از دانشهای دیگر هم اطلاع داشت و به مسائل جامعه و مقتضیات زمان آگاه بود. یكی از كسانی كه شیخ را ملاقات كرده است، مینویسد: «مراتب علمی شیخ را هیچ كس از دوست و دشمن منكر نبود ولكن گمان میكردند كه فقط معلومات او منحصر به همان فقه و اصول است. نگارنده در چند جلسه فهمیدم قطع نظر از جنبه فقاهت از بقیه علوم هم اطلاع كافی دارند».
ناظم الاسلام مینویسد: «نگارنده روزی كه مشارالیه (شیخ فضلالله) در خانه آقای طباطبایی بود، در مجلس در ضمن مذاكره گفت ملای سیصد سال قبل به كار امروز نمیخورد. شیخ در جواب گفت: خیلی دور رفتی بلكه ملای سی سال قبل به درد امروز نمیخورد. ملای امروز باید عالِم به مقتضیات وقت باشد، باید مناسبات دول را نیز بداند».
ادوارد براون، محقق و تاریخ نویس نامدار مینویسد: «شیخ فضلالله از لحاظ علم و آراستگی به كمال معروف و فقیه جامع و كامل… مجتهد سرشناس و عالمی متبحر… و از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود…». مهدیقلی هدایت چنین گفته است: «مقام علمیاش بالاتر از (دو سید) مسندنشین (طباطبایی و بهبهانی) است. طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند».
ابوالحسن علوی میگوید: «شیخ فضلالله از شاگردهای نمره اول حاجی میرزا حسن شیرازیِ معروف بود. در پایتخت مرجع امورات شرعی بود.» فریدون آدمیت نوشته است: «متفكر مشروطیت مشروعه شیخ فضل الله نوری بود. از علمای طراز اول كه پایهاش را در اجتهاد اسلامی برتر از طباطبایی و بهبهانی شناختهاند»
احمد كسروی مینویسد: «حاجی شیخ فضلالله نوری… از مجتهدان بنام و باشكوه تهران شمرده میشد.» و بالاخره یپرم خان ارمنی ـ كه خود عاقبت مجری حكم اعدام شیخ شد ـ در یادداشتهای خصوصی خود نوشته است: «شیخ فضلالله نوری… روحانی عالیقدری بود و گفته او برای توده خلق، وحی مُنزل محسوب میشد».
محمدحسن خان اعتمادالسلطنه شرح حال او را در ۱۳۰۶ ق چنین می نویسد:«افضل و اکمل تلامذة سرکار حجه الاسلام حاج میرزا محمدحسن شیرازی مد ظله العالی اوست و در فقه و اصول و حدیث و رجال و انواع فضایل دیگر، امتیازی بین دارد.و اهالی دارالخلافه را به این بزرگوار اعتقادی است راسخ. مجلس درس و افادت و افاضتش نیز امورز بسی عامر، و به وجود کافه مستعدین مدارس طهران دائر می باشد».
شاگردان
از چنین حوزه تعلیم و تدریسی شخصیت های بزرگواری برخاستهاند، از آن جملهاند: حاج شیخ عبدالكریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم، حاج آقا حسین قمی، آقا سید محمود مرعشی (پدر آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی، سید اسماعیل مرعشی، ملا علی مدرس، میرزا ابوالقاسم قمی، شیخ حسن تهرانی، علامه محمد قزوینی و…
آثار
شیخ فضل الله علاوه بر فعالیتهای اجتمای و سیاسی و تدریس و تبلیغ دارای آثار علمی ارزندهی است كه برخی را تألیف كرده و بر بعضی كتابها شرح و توضیح نوشته است، قسمتی از این آثار عبارتند از:
رساله منظوم فقهی «الدرر التنظیم» به عربی.
بیاض (كتاب دعا).
رساله فقهی فی قاعده ضمان الید.
رساله فی المشتق.
صحیفه قائمیه (صحیفه مهدویه).
ضمایمی بر كتاب تحفه الزائر از مرحوم مجلسی (در پایان كتاب).
اقبال سید بن طاووس با توضیحات شیخ.
رساله تحریم استطراق حاجیان از راه جبل به مكه معظمه.
روزنامه شیخ (لوایح آقا شیخ فضلالله).
تحریم مشروطیت.
حاشیه بر كتاب شواهد الرُّبوبیه ملاصدرا.
حاشیه بر كتاب فرائد الاصول شیخ انصاری.