مجتبی وقتی به نماز میایستاد دوست نداشت با عجله بخواند، نمازش معمولا طول میکشید، اگر در جاده بودیم همیشه در ماشین مقداری تنقلات می گذاشت تا کسی به طولانی شدن نمازش اعتراض نکند.
اوایل زندگی روز تولدش را سال خمسی قرار داده بود اما بعدها آن را به بیست و سوم ماه مبارک رمضان تغییر داد. با اینکه از حقوقش چیزی نمیماند اما همان اندک را هم حساب میکرد.
دلداده اهل بیت (ع) بود. در روزهای ولادت شیرینی میگرفت و برای اهل خانه میآورد و یا در پادگان بین سربازان پخش میکرد.
در کارهایش نظم خاصی داشت. همه مسایلش همیشه سر جای خودش بود. وقتی هم از ماموریت برمیگشت ساکش آنقدر مرتب بود که انگار تازه میخواهد به ماموریت برود.
عادت داشت در پایان هر دوره از سربازان میخواست که از او انتقاد کنند تا اگر عیبی در کارش هست برطرف کند. روزی یکی از سربازان گفت: «همه چیزتان خوب است، فقط چرا اگر دوتا سرباز باهم دعوا کنند، کتک زده و کتک خورده را تنبیه میکنید؟» مجتبی لبخندی چاشنی لبهایش کرد و گفت: «میخواهم که هر دو دیگر سراغ دعوا نروند.»
شهید_مجتبی_ذوالفقارنسب
ولادت : ۱۳۵۶/۳/۸ جهرم ، فارس
شهادت : ۱۳۹۵/۱/۲۱ حلب ، سوریه
این یک سجاده معمولی است؛ شاید هم نیست! چون از روی این سجاده یک جوان مؤمن انقلابی روزی پنج نوبت اوج میگرفت و به معراج میرفت.. نیمهشبها همین سجاده شاهد سوز مناجات عاشقانه آن جوان مجاهد بود.. در سجده بعد از هر نماز، شبنم اشک زلال آن جوان مخلص از روی گونههای چون برگ گلش بر روی همین سجاده میغلتید.. پیشانی نورانیاش بر روی همین مهر فرود میآمد.. بند بند انگشتان دستش دانههای همین تسبیح را لمس میکرد.. این یک سجاده معمولی نیست.. بُراقی است که شهید جهاد مغنیه را به عرش میبُرد.. سجادهای است که جهاد آن را از مقام معظم رهبری هدیه گرفته بود، و همیشه در گوشه اتاقش گسترده بود.. کهف حصینی بود که جهاد هر روز بارها در فرصت خلوت با خدا به آن پناه میبرُد.. كاش ما هم براى خودمان چنين مأمن و پناهگاهى براى خلوت با خدا داشته باشيم..
شهید جهاد مغنیه
بدون تردید شهادت در راه اسلام و مسلمین افتخاری است که نصیب هر کس نمی شود و این جامه زیبا برازنده قامت بندگان خاص خداست . و زمانی بود که ما باشنیدن وقایع روز عاشورا آرزو می کردیم که ای کاش ما هم در صحرای کربلا بودیم و جان خود را در راه اسلام نثار می کردیم . خوشبختانه این جنگ تحمیلی با همه ضرر های مادی این حُسن را داشت که چهره ها را مشخص کرد و معیّن شد چه کسانی در دفاع از مکتب خود حاضر به جانبازی هستند و چه کسانی شعار میدهند.
شهید_علیاصغر_باغبانی
ولادت : ۱۳۳۴/۷/۱۰ کاشان ، اصفهان
شهادت : ۱۳۶۱/۳/۵ خرمشهر
در اولین جلسهای که با هم صحبت کردیم؛ بیمقدمه دو شرط برای ازدواجمان مطرح کرد؛
شرط اول مقید بودن به نماز، مخصوصا نماز صبح بود و دوم رعایت حجاب.
همین حقیقت بود که مرا به سوی ناصر جذب کرددر دوره و زمانهای که جوانها کمتر دغدغههایی از این دست دارند؛ یک پسر 21 ساله شرط ازدواجش را نماز گذاشت و این خیلی برایم مهم بود.
شهیدناصر مسلمی