امام علی (ع) :
و نَجَاةً لِمَنْ صَدَّقَ، وَ ثِقَةً لِمَنْ تَوَکَّلَ وَ رَاحَةً لِمَنْ فَوَّضَ، وَجُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ
(اسلام) مایه نجات کسى است که تصدیقش کند، و وسیله اطمینان آنها که بر آن توکّل و تکیه کنند، و موجب راحت و آسایش کسانى که کار خود را به آن واگذارند، و سپرى است (محکم) براى آنها که (در راه آن) صبر و استقامت به خرج دهند».
خطبه ۱۰۶
حاج آقا دولابی(ره):
پیغمبر فرمود هروقت فکر کردی تنها نشستی اگر خوشحال شدی از آن نشستن صلوات بر من بفرست و اگر پکر شدی غصه دار شدی از آن خلوت نشستن نمی دانی
غصهات از چیست استغفارکن…
آیت الله حائری شیرازی
اگر مرد کاری کند که زن نامحرم شیفته ی او شود کار درستی است؟! واقعاً کار درستی است؟ خب برای چه؟ شیفته ات بشود که چه بشود؟ دلبسته به تو شود که چه کار کنی؟ فتنه است. بسیاری افراد، این مسائل را جدی نمی گیرند و یکدفعه زن شوهرداری عاشقشان می شود. بعد زن به او می گوید اگر تو با من رابطه برقرار نکنی خودکشی می کنم! خوب چرا اینطور می کنی که بعد به اینجا برسی؟
یک کسی آمد به پدرم گفت که اگر شما مرا نگیری من خودکشی می کنم. مادرمان در حیات بود! [خنده حضار] بابام گفت برو خودکشی کن! گاهی این جور چیزها اتفاق می افتد. از اول بابش را باز نکنیم. همان طور که می گویند در چشم باید خودداری کنی، در زبان هم باید خودداری کنی. ببینید، «العاقل یکفیه الاشاره» وقتی می گوید «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم» یعنی «یغضوا من السنتهم»، «یغضوا من اسماعهم». غریزه ی جنسی از راه چشم می آید، از راه گوش می آید، از راه دهان می آید، از راه بویایی هم می آید. از این جهت است که می گویند [در هنگام ارتباط با نامحرم] عطر نزن.
امام حسن (عليه السلام ):
در مجازات خطا كار شتاب مكن و ميان خطا ومجازات، راهى براى عذرخواهى قرار ده .
بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 113
سالهاپیش که دانشجوی حقوق بودم ارتباط بسیار خوبی با اساتید و کارمندهای دانشگاه داشتم و این ارتباط سبب می شد تا هروقت اراده کنم در دادگاه هایی که اساتیدم قاضی آن شعبات بودند حضور داشته باشم و پشت میزی بنشینم و البته دسترسی به پرونده ها و پیگیر روند دادرسی ها در زمان قاضی القضات بودن آیت الله یزدی که دادسرا را برچیده بود و محاکم حقوقی و کیفری در شعبات جداگانه ای نداشت.
یکی از شعباتی که به آن زیاد رفت و آمد داشتم از اساتید ارجمندم به نام قاضی …… بود و پرونده ای داشت که دختری ۱۵ ساله به همراه مردی ۳۵ اقامه دعوا کرده بودند تا از دادگاه به دلیل مخالفت خانواده دختر اجازه عقد بگیرند.
پدر و مادری که مثل مار به خود می پیچیدند و دختری که کوتاه نمی آمد و مردی که اتفاقا یک بار ازدواج هم کرده بود منتظر بود تا اجازه عقد بگیرد و دختر نوجوان را با حکم دادگاه به حجله ببرد.
قاضی در ابتدا دختر را فراخواند و حرف هایش را شنید. سپس خواستگار را فراخواند و با پرخاش و تندی و حتی تهدید به او فهماند که تا پایان حکم اگر بفهمد هرگونه ارتباطی به هر شکل با دختر داشته باشد عواقب وحشتناکی خواهد داشت.
سپس مادر دختر را صدا کرد. از مادر پرسید آیا شده پدر دختر نوازشش کند و شب ها برایش قصه بخواند یا با او حرف بزند تا بخوابد؟ زن گفت به هیچ عنوان اجازه نمی دهم یعنی چه. چه معنی دارد پدر به دختر دست بزند! قاضی نگاهی کرد و گفت آیا شما این کار را انجام می دهی و تاکید کرد واقعیت را بگو. مادر گفت نه این کار را نمی کنم. گفت از چه سنی دیگر دخترت را حمام نمی کنی؟ مادر گفت از کودکی به او آموختم خودش حمام کند. و چند سوال دیگر نظیر این سوال ها پرسید و جواب هایی شبیه این جواب ها گرفت.
سپس قاضی دستور داد پدر هم بیاید داخل و به پدر و مادر گفت با این ازدواج مخالفید؟ آن ها گفتند بله …
قاضی گفت برای سه ماه آینده وقت تعیین می کنم. در این مدت باید به دستوراتی که می دهم عمل کنید. هر شب پدر باید دختر را نوازش کند با او حرف بزند تا بخوابد. مادر هم باید مدام فرزند تان را نوازش کنید و حتی گاهی او را به حمام ببرید و … دستور های دیگری که برای من عجیب بود.
تاریخ سه ماه بعد را جایی یادداشت کردم و راس مقرر هماهنگ کردم و در شعبه حضور یافتم. به شدت هم می ترسیدم با اصرار دختر و آن مرد به دلیل بلوغ و رشد دختر قاضی و سایر شرایط که مهیا بود قاضی رأی به ازدواج آن دو بدون اذن پدر دهد. در کمال ناباوری دختر به همراه پدر و مادر در شعبه حضور یافت و اعلام کرد که دیگر تمایلی به ازدواج ندارد و ماجرا به اتمام رسید.
پس از خروج آن ها استاد رو به من کرد و گفت من خودم هم دختر دارم این دختر بچه عاشق نبود و شوهر نمی خواست نیاز به نوازش و لمس و توجه داشت.
حال من با شما دوباره قصه ای را مرور می کنیم رومینا دختری سیزده ساله بود … و پدر رومینا با داس در حالی که دختر خواب بود گردنش را برید…
رومینا و رومیناها نه عاشقند و نه مشکل ناموسی دارند این دختر ها - زن ها- توجه و احترام و لمس و نوازش نیاز دارند که از پدر و مادر دریافت نمی کنند و برای رفع مشکل به سمت بیرون از خانواده می روند. رومینا که رفت اما ما یاد بگیریم که دختر های مان نیاز به توجه و عشق و لمس و نوازش پدر و مادرهای شان دارند.
با گفتن اینکه رومینا عاشق بود، نگوییم کودک همسری چاره درد است ، نگوییم این بچه خودش هم مشکل اخلاقی داشت و چرا به دنبال آن مرد رفت و …و… بدانیم با این جملات ماهم داس برداشته و گلوی رومینا و رومیناها را می بریم.
صرفنظر از مباحث فقهي و حقوقي جاری در پرونده رومینا، این داستانهای واقعی حاوی نكات روانشناسی بسیار ارزشمندی است.
دکتر طباطبایی