ما که هنوز به آخرت نرفتیم اما این هفت در و هشت در، در این عالم نیز نمونه دارد.
هفت درِ دوزخ، حواس_پنجگانه بهعلاوهی قوهی خیال و نیروی وهم هستند. اگر این پنج نیروی ادراکی و خیال و وهم زیر سیطرهی عقل قرار نگیرند؛ چشم هرزهدرا هر چه میخواهد ببیند، گوش هرزهدرا هر چه میخواهد بشنود، زبان هرزهدرا هرچه میخواهد بگوید، همه هرزهدرایی کنند و خیال و وهم نیز هرچه خواستند بگویند و با عقل سروکار نداشته باشند، این هفت تا سرانجام انسان را به دوزخ خواهند برد و درهای جهنم خواهند بود.
اما اگر عقل بیاید و این هفت تا را هدایت کند و خودش هم به اینها اضافه شود، میشوند هشت درِ بهشت.
دکتر_غلامحسین_ابراهیمی_دینانی
برنامهی معرفت (۲۷ بهمن ۹۶)
زنده یاد مرحوم کافی نقل می کرد که:
شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.
می خواست کمکش کنم.
لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد؟ نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین.
رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن (عج) را خواب دیدم…
فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟
آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت (عج) به من دارند…
وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی؛ خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی؛
ولو به جواب دادن سوال …
گاهی خود شخص، مرتکب کاری که موجب شرّ باشد نشده، اما از شرّ دیگری به او سرایت میکند، مثل شرهای اجتماعی؛ عکس آن در خیرات هم وجود دارد؛ یعنی خود شخص، مرتکب چیزی که موجب استفاده از نعمتها بشود نشده، بلکه دیگری کاری را انجام داده که زمینه انتخاب مطلوب را برای این شخص فراهم میکند، و در واقع این هم نوعی امتحان است: «وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ».
آیت الله مصباح یزدی
در خبرست از سرور کائنات، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله :
هرگاه که یکی از بندگان گنه کار پریشان روزگار، دست انابت به امید اجابت، به درگاه حق جلَ وعلا بردارد، ایزد تعالی در وی نظر نکند.
بازش بخواند، باز اعراض کند.
بازش به تضرع و زاری بخواند، حق سبحانه و تعالی فرماید: «یا مَلائِکَتی قَد اِسْتَحْیَیْتُ مِنْ عَبْدی وَ لَیْسَ لَهُ غَیْری فَقَدْ غَفَرْتُ لَهُ؛ دعوتش را اجابت کردم و حاجتش برآوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم».
کرم بین و لطف خداوند گار
گنه بنده کرده است و او شرمسار
حضرت فاطمه (س) تعريف می ڪنند ڪه شبی به بستر رفته بودم تا بخوابم پيامبر صدايم ڪرد فرمود تا چهار ڪار انجام نداده ای نخواب:
قران را ختم ڪن .
مومنان را از خودت خوشنود و راضی ڪن .
حج و عمره به جای بياور .
پيامبران را شفيع خودت ڪن
و بعد بخواب .
آنگاه به نماز ايستاد. من صبر ڪردم تا نماز پدر تمام شود و گفتم ای رسول خدا چهار ڪار برايم مشخص ڪرده ايد ڪه توان انجام آنها را ندارم .پيامبر فرمود:
سه مرتبه قل هو الله بخوان مثل اين است ڪه قرآن را ختم ڪرده ای .
برای مومنان آمرزش بخواه تا همگی آنان را خوشنود ڪنی .
با فرستادن صلوات من و ديگر پيامبران شفيع تو خواهيم شد .
با گفتن ذکرسبحان الله ،الحمدالله ،لا اله الا الله و الله اکبر مثل اينڪه حج و عمره به جای آورده ای.