✨? برای اقامه اوامر الهی همه مولفه های قدرت را تقاضا می کنیم. یعنی قوت ایمان، اراده، اندیشه، اقتصاد و جسم و … .
✨? جسم مرکب روح است لذا از مولای خود قوت جسم را برای انجام عبادت و مسئولیت های الهی طلب می کنیم. قوت جسمانی تنها به سلامتی و ورزیدگی بدن بر نمی گردد. بلکه قوت ایمان هم، قدرت و استقامت جسمانی را افزایش می دهد.
✨? چشیدن شیرینی ذکر خدا نعمتی است که انس با خدا را در پی خواهد داشت. حواسمان باشد که خداوند شیرینی ذکر را از عالم بی عمل می گیرد.
✨? توفیق شکر گزاری، هم قدردانی و تشکر زبانی از مولای بخشنده است و هم به کار گیری صحیح مواهب اوست.
✨? پایان بخش دعا به نوعی دریافت یک بیمه نامه است، یعنی درخواست پناه و حفاظت الهی برای عدم لغزش و معصیت در آینده و نیز پرده پوشی گناهان گذشته.
???????????
محمدابراهیم هیچ وقت دوست نداشت شناخته شود و همیشه سعی میکرد گمنام بماند، به دلیل همین هم خانواده و دوستان، اطلاعات دقیقی از محل و نوع مسئولیت او نداشتند.
یک روز مادرش را در بیمارستان چالوس بستری کردند، من در لشکر 92 زرهی اهواز خدمت میکردم و از آنجایی که محمدابراهیم جبهه را ترک نمیکرد و به خانه نمیآمد، از منزل تماس گرفتند و از من خواستند تا موسی را پیدا کنم و ماجرا را با او در میان بگذارم.
به پایگاه شهیدبهشتی اهواز رفتم و با پرس و جوهای زیاد به هر طریقی که بود، توانستم او را در واحد اطلاعات عملیات پیدا کنم.
محمدابراهیم پس از احوالپرسی، مرا به سنگر برد و با کنسرو بادمجان و کمی نان از من پذیرایی کرد. گفتم : پس کمی از کنسرو میخورم تا شام اصلی را بیاورند.
محمدابراهیم گفت: بخور که شام دیگری در کار نیست، با تعجب پرسیدم: شامتان همین است؟ محمدابراهیم گفت: مگر عیبی دارد؟ گفتم: اینجوری که میگفتند شما برای خودت اینجا برو بیایی داری و کلی آدم زیر دستت است، خندید و گفت: من اینجا کارهای نیستم و در ثانی اینجا همه از یک نوع غذا میخورند.
همیشه لباس خاکی بسیجی بر تن داشت و لباس سبز آرمدار سپاهی را نمیپوشید و میگفت: «میخواهم نیروهای بسیجی با من راحت باشند.» بارها ناشناس همراه آنان به کندن کانال میپرداخت و از مشکلات آنان آگاه و در جلسات به رفع آن میپرداخت.
?فرماندهٔ طرح و عملیات لشگر۲۵کربلا
سردارشهید_محمدابراهیم_موسیپسندی?
سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۰/۳/۱۲ چالوس ، مازندران
شهادت : ۱۳۶۲/۲/۹ جادهٔ آبادان ، خرمشهر
غیرالمغضوب علیهم…
? سوره حمد همش روضه هست…
خدایا منو توی راه اونایی که بهشون غضب کردی نبر…
هیئتی ها میدونن من چی میگم..
?خدایا منو توی راه قاتلین اباعبدالله الحسین نبر…
من رو در راه اونی که سیلی به صورت فاطمه زهرا (س) زد نبر…?
✴️ من ازش متنفرم… منو ازش جدا کن…
? اوج دعای کمیل همینه…
اوج دعای کمیل اون لحظه ای هست که صدا میزنه
فَلَئِنْ صَیَّرْتَنِی لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِکَ وَ جَمَعْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَ أَهْلِ بَلاَئِکَ …
خدایا منو میخوای ببری با دشمنان خودت یه جا عذاب کنی…؟ حالا گیرم که بتونم عذاب جهنم رو تحمل کنم اما دشمنانت رو چطور تحمل کنم…?
✅ اوج سوره حمد همینه: غیر المغضوب علیهم…
اولش از عذاب ناله میزنه بعد میگه باشه من اینو تحمل میکنم ولی جمع شدن با دشمنانت رو چطوری تحمل کنم…؟?
این صفت رذیلهای که همه دارند. کم پیدا میشود کسی حسود نباشد. مبارزههای دینی میخواهد، خودسازیها میخواهد تا انسان بتواند این درخت رذالت حسادت را از دل بکند و به جای آن درخت فضیلت عاطفه و رأفت به یکدیگر را غرس و بارور کند و از میوۀ آن استفاده کند.
به قول استاد بزرگوار ما حضرت امام، چهل سال خون جگر میخواهد تا انسان بتواند بگوید من حسود نیستم.
آیت الله مظاهری
?شخصی تعریف می کرد وقتی از نماز جماعت صبح برمیگشتم جماعتی را دیدم که به زورقصد سوار کردن گاو نری را در ماشین داشتند.???
گاو مقاومت می کرد و حاضر نبود سوار ماشین بشود?
من رفتم دستی به پیشانی گاو کشیدم ؛گاو مطیع شد و سوار شد.☺️
من مغرور شدم و پیش خودم گفتم?
《حتما به درجات معنوی دست یافتم》
وقتی به خانه رسیدم دیدم مادرم گریه و زاری می کند?
علت را که جویا شدم
گفت 《گاومان را دزدیدند》?
گاو مرا شناخته بود، ولی من او را نشناختم