زینب سلیمانی فرزند سردار حاج قاسم سلیمانی با انتشار عکس پلاکی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
این پلاک را اولینبار که با هم به سوریه رفتیم به من دادید و گفتید بابا اینو به همراه داشته باش تا اگر اتفاقی برایمان افتاد، بدانند تو دختر من هستی… سکوت کردم و گفتم یعنی با هم شهید میشویم؟ گفتید: بله؛ با اینهمه اصرار برای کنار من ماندن در همه جا، آخر با من شهید میشوی… بعد مکثی کردید و گفتید: البته من خوشحال میشوم تو با من شهید شوی.
هر سفر که با هم میرفتیم این پلاک را به همراه داشتم و منتظر لحظه شهادت با شما بودم… چه انتظار بیثمری شد… آخر به شما نرسیدم… و شما پر کشیدید… شاید بالهای من برای پرواز و اوج با شما خیلی کوچک بود و باید میماندم تا بالهایم را قویتر کنم تا اوج بگیرم…
امسال تلخترین سال زندگیم شد و هر سال تلختر و تلختر خواهد شد… نمیدانم تا چند ساعت تا چند روز تا چند هفته تا چند ماه تا چند سال باید انتظار دیدن روی ماهتان را بکشم اما باور دارم در حال آماده شدن برای بازگشتید و با مهدی فاطمه خواهید آمد… ان روز دور نیست…
سال نو را پیشاپیش بر تمامی مردم شریف و صبور این آب و خاک تبریک عرض میکنم.
از خداوند منان خواستارم که امسال را سال پایان سختی مردم سرزمینم قرار دهد.
التماس دعا
زینب سلیمانی
#امام_علی_فرمودند:
خداوند شهدا را در قیامت با چنان جلال و نورانیتی وارد محشر میکند که اگر انبیا سواره از مقابل آنان عبور کنند به احترام شهیدان پیاده شوند.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل الفرجهم
#مکتب_سلیمانی
حفاظت از سردارِ ما کمی سخت بود، چون سردار راحت میگرفت… حواسش آن قدری که به بیتالمال بود، به خودش نبود!
مراسم بزرگداشتی برای فوت پدرشان گرفته بودند. برای آمادهسازیِ فضا از سربازها کمک گرفته شد. حاج قاسم وقتی وارد شد و این صحنه را دید، مخالفت کرد؛ گفته بود سربازها مرخص شوند، اما محافظت از او نمیگذاشت تا حرفش را قبول کنند …
وقتی دید امرش پذیرفته نشد، با تکتکِ سربازها روبوسی کرد… عذرخواهی کرد… محبت کرد… و موقعِ پذیرایی به مسؤولشان گفت:
_ اول غذای این دوستان سرباز را بدهید.
✍️ چرا حاج قاسم اینطور بود؟
_ چون مسلمان واقعی بود.
چرا اینهمه بیتالمال را مراقبت میکرد؟
_ چون مسلمان واقعی بود.
چرا به اطرافیانش روحی و جسمی بها میداد؟
_ چون مسلمان واقعی بود.
هزار چرا هم که بپرسی یک جواب دارد.
باید چراها را از کسانی بپرسید که ماسک اسلام دارند و عمل شیطان!
جوان اگر میخواهد بداند حق کجاست، منش شهدا را ببیند.
نیازی نیست به خاطر اشتباهات دیگران قید دین را بزند!
“حق” مردان خودش را نشان داده است …
حاج قاسم/ ص۵۵ و ۵۶
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل الفرجهم
در محضر شیخ رجبعلی #خیاط
? نكته ۱:
اگر به قدر ترسيدن از يك عقرب، از عِقاب خدا بترسيم، عالَم اصلاح مي شود.
? نكته ۲:
تو براي خدا باش، خدا و همه ملائكه اش براي تو خواهند بود. «مَن كانَ لله، كان الله لَه».
? نكته ۳:
سعي كنيد صفات خدايي در شما زنده شود؛ خداوند كريم است، شما هم كريم باشيد. رحيم است، رحيم باشيد. ستاّر است، ستار باشيد.
? نكته ۴:
دل جاي خداست، صاحب اين خانه خداست. آن را اجاره ندهيد.
? نكته ۵:
كار را فقط براي رضاي خدا انجام دهيد، نه براي ثواب يا ترس از جهنّم.
? نكته ۶:
اگر انسان علاقه اي به غير خدا نداشته باشد، نفس و شيطان زورشان به او نمي رسد.
? نكته ۷:
اگر كسي براي خدا كار كند، چشم دلش باز مي شود.
? نكته ۸:
اگر مواظب دلتان باشيد و غير خدا را در آن راه ندهيد، آنچه را ديگران نمي بينند شما مي بينيد. و آنچه ديگران نمي شنوند، شما مي شنويد.
? نكته ۹:
هركاري مي كنيد نگوييد: “من كردم"، بگوييد: «لطف خداست». همه را از خدا بدانيد.
Hajghasem_IR@
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عل الفرجهم
عبادتگاه
قبل از رفتن به مدرسه، ایستاده بود توی حیاط و مشغول وضو گرفتن بود. با تعجب پرسیدم:«مگه الآن وقت نمازه که داری وضو میگیری؟» گفت:«می دونی مادر! مدرسه عبادتگاهه؛ بهتره آدم هر وقت می خواد بره مدرسه، وضو داشته باشه».
بعدها که بیشتر به کارهایش دقت کردم، فهمیدم که وضو گرفتن کار هر روزش شده.
شهید رضا عامری
? سفر بیست و پنجم، ص ۲۶.
سیره_شهدا
برای شادی روح شهداء صلوات.