رهبر معظم انقلاب (دام عزه)فرمودند:
بدانید که بدون تحقیق، بدون نوآوری، بدون ژرف یابی در هیچ مقوله ای انسان نمی تواند به هدفهای والا دست پیدا کند. اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد; نتیجه اش یک جا ایستادن، در جا زدن و با دنیای پیرامون خود به تدریج بیگانه تر شدن است.
منبع:سایت مرکز مدیریت حوزه های علمیه
کتاب را حافظه بشریت خوانده اند مجموعه دانش و معارف تاریخ مدّون چند هزار ساله را در کتاب می توان یافت. هیچ کدام از وسایل ارتباطی، ژرفای لازم را در اندیشه و تفکر و حوزه قدرت خلاقیت انسان آن گونه که خواندن و نوشتن پدید می آورد، ایجاد نمی کند. از این رو ترویج کتاب و کتاب خوانی، وظیفه و رسالت اصلی دست اندرکاران فرهنگ و دانش جامعه ما می باشد.
در شرایطی که روابط پیچیده اجتماعی و مشکلات روزمرّه، توان مطالعه را حتی برای علاقه مندان به کتاب کاهش داده است، و وجود رسانه های سمعی و بصری خودی و غیرخودی، به دلیل سهولت برقراری ارتباط، اوقات فراغت آنان را پر می کند و به موازات آن، مشکل گرانی کاغذ و وسایل چاپ، نیازهای مالی دست اندرکاران به ویژه نویسندگان، مترجمان و مؤلفان را تأمین نمی کند، نمی توان برای گسترش عناوین و افزایش تیراژها و کشاندن انسان ها به دنیای کتاب، به شعار و موعظه بسنده کرد.
آثار هلاکت بار و چندجانبه رسانه های ماهواره ای و ابعاد خطرناک و مرموز آن، به اندازه کافی، روشن و چشم گیر است. اثرات سوء تلویزیون و تماشای آن، حتی در بزرگسالان، و نیز دگرگونی هایی که تماشای این جعبه جادو در کاهش قوای فکر جوانان و حتی خردسالان قبل از دوران دبستان برجای می گذارد، جای تردید، باقی نمی گذارد که رهبران جامعه باید همه توان و امکانات موجود خود را بسیج کنند و یک جریان و نهضت عمومی کتاب خوانی را تدارک ببینند.
به نظر نگارنده، این مسأله آن اندازه از اهمیت برخوردار است که حتی باید با اختصاص درآمد حاصله از فروش یک روز نفت در سال برای تهیه وسایل لازم چاپ و نشر، مقدمات توزیع ارزان و حتی در پاره ای از سطوح رایگان کتاب را تدارک دید. پرداختن سوبسید برای کتاب، بدون تردید، از تهیه پنیر و روغن ارزان کم اهمیت تر نیست.
اگر به ضرورت گسترش نشر کتاب و فراگیر شدن کتاب خوانی برای حفظ فرهنگ انسانی و تقویت قدرت دفاعی انسان در برابر یورش پیام آوران ویرانگر، اعتقاد داریم، باید از همه راه های ارشادی و تشویقی، بهره جوییم، و حتی با برگزاری مسابقه های منطقه ای و سراسری، شوق و ذوق را در افراد جامعه، به ویژه جوانان برانگیزیم.
منبع:
مجله طوبی آبان 1386، شماره 23
اجازه استفاده یکسوم از سهم امام(علیه السلام) برای زلزلهزدگان
آیتالله نوری همدانی در پیامی با ابراز تاسف از حادثه زلزله در برخی استانهای کشور، خواستار آن شد که مسئولان هرچه سریعتر با در اختیار گرفتن تمام امکانات مادی و معنوی، به کمک حادثهدیدگان بشتابند.
متن پیام آیتالله نوری همدانی به شرح ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
خبر زمینلرزه در منطقه غرب کشور که باعث جان باختن و مصدوم شدن عدهای از هموطنان ما شد موجب تاسف و تاثر گردید.
لازم است مسئولان محترم هرچه سریعتر با در اختیار گرفتن همه امکانات مادی و معنوی به کمک حادثه دیدگان بشتابند.
اینجانب از درگاه خداوند متعال برای درگذشتگان این حادثه طلب مغفرت و رحمت و برای آسیبدیدگان سلامتی مسئلت مینمایم.»
همچنین کانال رسمی آیتالله نوری همدانی از اجازه این مرجع تقلید برای استفاده از یک سوم از سهم امام(علیه السلام) برای زلزلهزدگان خبر داد.
از دیدگاه اسلام، اهداف ازدواج عبارت اند از:
1.سکونت و آرامش
قرآن مجید مهمترین هدف ازدواج را رسیدن به سکون و آرامش می داند و می فرماید:
از نشانه های خدا آن است که از جنس خودتان همسرانی برای خودتان آفرید تا در
کنار آن ها آرامش یابید. دلیلش آن است که با ازدواج، غریزه جنسی به طور صحیح و
طبیعی ارضا می شود و همین امر او را به اعتدال و آرامش سوق می دهد.
(این آرامش هم از نظر جسمی است و هم از نظر روحی، هم از جنبه فردی است و
هم اجتماعی. هنگامی که انسان از مرحله تجرد به مرحله زندگی خانوادگی گام
می گذارد شخصیت تازه ای در خود می یابد و بیشتر احساس مسئولیت می کند و
این است معنای احساس آرامش در سایه ازدواج.)
به راستی آرامش بخشیِ ازدواج را کسانی بیشتر درک می کنند که رنج تنهایی و
نابسامانی مجرد زیستن را چشیده و از روح پرتلاطم و پریشان جوانان مجرد آگاه
باشند.
2.تعدیل غریزه جنسی:
ازدواج، پاسخ گویی به خواسته طبیعی و ندای فطرت و تنها راه ارضای صحیح تمایل
جنسی است. رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) به جوانان توصیه می کند آتش
ملتهب غریزه جنسی را که به شدت زبانه می کشد، با ازدواج مهار و خود را از گناه
حفظ کنند. آن حضرت در این باره می فرماید: ای گروه جوانان، هرکس از شما توانایی
زن گرفتن را دارد، پس ازدواج کند و اگر نتواند، بسیار روزه بگیرد که روزه گرفتن از
شهوت می کاهد.
بی دلیل نیست که آن حضرت می فرماید:هرکس ازدواج کند، نیمی از دینش را احراز
کرده پس باید در نیم دیگر از خدا بترسد.
صفحات: 1· 2
سيلي بزن ولي ريشت را نتراش
شيخ محمد تقي بافقي يكي از علماي بزرگ و جليل القدر و صاحب مقامات و كرامات و در امربه معروف و نهي از منكر بسيار سختگير و شجاع و بي باك بود، چنانكه در يكي از حمامهاي قديم (قديم، چون امكانات كم بود ، درمنازل حمام نبود وفقط حمام عمومي بود ) ، ديد سرهنگي ريشش را مي تراشد. نزديك آمد و به او گفت: مگر نمي داني كه در اسلام تراشيدن ريش حرام و گناه است؟ چگونه به اين گناه اقدام مي كني؟
سرهنگ از جرأت و اهانت ايشان عصباني شد و كشيده اي به صورت شيخ زد و گفت: به تو چه كه من ريشم را مي تراشم؟ شيخ بااين كشيده برزمين افتاد؛ باكمال خونسردي مانند پدري دلسوز كه فرزندش را نصيحت مي كند،درحالي كه از زمين بلند مي شدند، طرف ديگر صورتش را به سمت او گرفت و فرمود: يك سيلي هم به اين طرف صورتم بزن، ولي خواهش مي كنم ريشت را نتراش!
سرهنگ از مشاهده اين حلم و موعظه خيرخواهانه از عمل خود پشيمان شد و از سلماني حمام پرسيد: اين آقا كيست؟ سلماني گفت: اين آقا شيخ محمد تقي بافقي است.
سرهنگ چون شيخ را شناخت بيشتر ناراحت و پشيمان شد. آمد دست آقا را بوسيد و عذرخواهي نمود و بعد به دست ايشان توبه كرد و بالاخره از نفس پاك شيخ، عاقبت بخير شد.
منبع:
سایت معاونت تهذیب حوزه های علمیه.