امام خمینی(رحمة الله علیه):
امروز ملت ما مقابل با قدرت شیطانی بزرگ که در طول سیصد سال این اجانب بر ما ملت ها، بر ملتهای مسلمین، بر ملت های شرق، حکومت های غیر مشروع کرده اند ودر طول پنجاه سال هم در حکومت این رضا خان و محمد رضا به این ملت با دست آنها ظلم وخیانت کردند. و جنایات آنها اخیرا بالا گرفت. واین جنایت به پشتیببانی از ابر قدرت ها، خصوصا آمریکا بود. به طوری که تحمل، دیگر از این ملت ما برداشته شد. و به اتکا به خدای کریم و اسلام، با وحدت کلمه نهضت کردند و نظام شاهنشاهی را که یک نظام پوسیدۀ غیر قانونی بود به هم زدند، و جمهوری اسلامی را در اینجا برقرار کردند. و در این حال که ما مشغول هستیم برای سازندگی خرابی هایی که در طول این تسلط وحشت انگیز اجانب برما و تفاله های آنها که در این کشور ما حکومت میکردند، امروز مواجه شدیم با آمریکا.
1358/9/1
استکبار جهانی و شیطان بزرگ از دیدگاه امام خمینی(ره)/ص 72
( آنگاه که حضرت علی [علیه السلام] شعار خوارج را شنید فرمود:)
سخن حقی است، آری درست است، فرمانی جز فرمان خدا نیست، ولی اینها می گویند زمامداری جز برای خدانیست درحالیکه مردم به زمامداری نیک یا بد، نیازمندند تا
*موُمنان در سایه حکومت، به کار خود مشغول
*و کافران هم بهره مند شوند،
*و مردم در استقرار حکومت، زندگی کنند،
*به وسیله حکومت، بیت المال جمع آوری می گردد و به کمک آن با دشمنان می توان مبارزه کرد.
* جاده ها امن و امان،
*و حق ضعیفان از نیرومندان گرفته می شود.
منتظر حکم خدادرباره شما هستم. [ونیز فرمودند:]
اما در حکومت پاکان،
پرهیزکار به خوبی انجام وظیفه میکند، ولی در حکومت بد کاران، ناپاک از آن بهره مند میشود تا مدتش سر آید ومرگش فرا رسد.
نهج البلاغه/ خطبه40
قدرت و توانایی مدیریّت و احراز مناصب مدیریّتی یک نعمت است؛ یک روزی بود که ما و شما باید همینطور در جریان تصمیم مدیران جامعه -که به دشمنان دین و دشمنان کشور وابسته بودند- حرکت میکردیم، بدون اینکه اختیاری داشته باشیم؛ امروز، بسیاری از خود ما جزو مدیران کشور هستیم -در هر بخشی که هستیم، در هر حدّی که هستیم- و قدرت ایجاد مسیر، تغییر مسیر، تصحیح مسیر را خدای متعال به ما داده است؛ خب این یک نعمت است. این نعمت را چهجور مصرف میکنیم؟ اگر در جهت خدمت به مردم و هدایت جامعه به آن سمتی که مطلوب دین خدا است این مدیریّت بهکار رفت، خب این شکر نعمت است؛ اگر چنانچه در این جهت بهکار نرفت، معطّل ماند یا عکسش بهکار رفت، این کفر نعمت است. گاهی این کفران نعمتها، بهحدّی است که قابل جبران هم نیست…
منبع:
شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه مقام معظم رهبری (دام عزه)96/2/10
در مبارزه با فرهنگ بیگانه، همیشه عنصر بیگانه از کشور های غربی یا شرقی وارد نمی شود: چه بسا، عناصر بیگانه از اسلام در داخل کشور و جامعه خودی وجود داشته باشد !!!! ومیراث و آداب و رسوم نسلهای قبل از اسلام به عنوان اسلام وارد فرهنگ کشور شده باشد وهیچ ارتباطی با اسلام نداشته باشد.
ابتدا باید فرهنگ اسلامی را بشناسیم وبفهمیم که فرهنگ واقعی چیست وآنچه را غیر اسلامی یا ضد اسلامی است، از آن جدا کنیم تا بدانیم که با چه مبارزه میکنیم و ناخواسته به عناصر اصلی اسلام ضربه نزنیم.
گاهی ممکن است شیوه و ابزار مبارزه با فرهنگ بیگانه نادرست باشد و از این ابزار به نتیجه مطلوب نرسیم ودر عمل به دشمن کمک کنیم.
در دو سه دهه اخیرف نمونه هایی وجود داشته که برخی به نام مبارزه با غرب زدگی به ترویج فرهنگ غرب کمک کرده اند ، خواسته اند با سلاحی که دشمن به دست آنها داده به جنگ با او بروند!! در حالیکه به نفع دشمن عمل کرده اند.
تهاجم فرهنگی/ استاد محمد تقی مصباح یزدی / ص43
عواقب نگاه به نامحرم
رسول خداصلی الله علیه وآله میفرماید: «وَاشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَی امْرَأَةٍ ذَاتِ بَعْلٍ مَلَأَتْ عَینَهَا مِنْ غَیرِ زَوْجِهَا أَوْ غَیرِ مَحْرَمٍ مِنْهَا فَإِنَّهَا إِنْ فَعَلَتْ ذَلِكَ أَحْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كُلَّ عَمَلٍ عَمِلَتْهُ فَإِنْ أَوْطَأَتْ فِرَاشَهُ غَیرَهُ كَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ أَنْ یحْرِقَهَا بِالنَّارِ بَعْدَ أَنْ یعَذِّبَهَا فِی قَبْرِهَا؛ (1) و خداوند متعال از زنی كه چشم خود را از غیر شوهر یا غیر مَحرَم خود پر كند، خیلی خشمگین میگردد. اگر چنین كند، خداوند تمام كارهای [نیك] او را بی اثر میكند و اگر بیگانهای را به منزل شوهرش راه دهد، بر خداوند حق است كه او را بعد از اینكه در قبرش دچار عذاب كرد، با آتش بسوزاند.»
در روایت دیگری میفرماید: «مَنْ مَلَأَ عَینَیهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَرَاماً حَشَاهُمَا اللَّهُ یوْمَ الْقِیامَةِ بِمَسَامِیرَ مِنْ نَارٍ وَ حَشَاهُمَا نَاراً حَتَّی یقْضِی بَینَ النَّاسِ ثُمَّ یؤْمَرُ بِهِ إِلَی النَّارِ؛ (2) كسی كه دیده خود را از نگاه به زن نامحرم سیراب سازد، خداوند در روز قیامت چشمان او را به وسیله میخهای آتشین و آتش پر میكند و تا پایان حساب رسی مردم بدین حالت خواهد بود. آن گاه دستور داده میشود كه او را به آتش [جهنم] ببرند.»
و امیرالمؤمنین علیه السلام دراین باره میفرماید: «مَنْ أَطْلَقَ طَرْفَهُ كَثُرَ أَسَفُه؛ (3) هر كس چشم خود را رها كند [و از نگاههای گناه آلود پاسداری ننماید] ، تأسف و [ناراحتی] او زیاد خواهد شد.»
و امام صادق علیه السلام فرمود: «إِیاكُمْ وَ النَّظِرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِی قَلْبِ صَاحِبِهَا الشَّهْوَةَ وَ كَفَی بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَةً؛ (4) از نگاه كردن [به نامحرم] بپرهیزید! زیرا این عمل باعث كاشته شدن بذر شهوت در دل صاحبش میشود و این خود برای به فتنه و گناه انداختن صاحب آن نگاه كافی است.»
آثار خودداری از نگاه به نامحرم
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ تَرَوْنَ الْعَجَائِبَ؛ (5) چشمهایتان را [هنگام برخورد با نامحرم] فرو بندید تا چیزهای عجیبی را ببینید.» یعنی بر اثر گناه نكردن حالت معنوی و ملكوتی پیدا میكنید و حقایقی را میبینید كه برایتان شگفت انگیز است. و امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ أَرَاحَ قَلْبَهُ؛ (6) هر كس چشم خود را فرو بندد، دل خود را آسوده میكند.» و نیز فرمود: «مَنْ عَفَّتْ أَطْرَافُهُ حَسُنَتْ أَوْصَافُهُ؛ (7) كسی كه چشمانش عفیف باشد، اوصاف او نیكو میشود.»
و امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ نَظَرَ إِلَی امْرَأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ إِلَی السَّمَاءِ أَوْ غَمَّضَ بَصَرَهُ لَمْ یرْتَدَّ إِلَیهِ بَصَرُهُ حَتّی یزَوِّجَهُ اللَّهُ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ؛ (8) كسی كه نگاهش به زن بیگانهای بیفتد و [برای اینكه گناه نكند،] دیدهاش را به طرف آسمان بلند كند یا آن را ببندد، نگاهش به سوی او بر نمیگردد مگر اینكه خداوند زنی از حور العین به او تزویج میكند.»
منابع:
1) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ه، ج 20، ص 232، باب 129، ح 25509.
2) ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ترجمه ابراهیم محدث، نشر اخلاق، قم، 1379، ص 614.
3) الفروع من الكافی، ج 8، ص 22، كتاب الروضة، خطبة الامام أمیرالمؤمنین علیه السلام.
4) مستدرك الوسائل، ج 14، ص 270، باب 81، ح 9.
5) مستدرك الوسائل، ج 14، ص 269، باب 81، ح 8.
6) همان، ص 271، باب 81، ح 12.
7) غرر الحكم و درر الكلم، ص 256، ح 5428.
8) من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413 ه ق، ج 3، ص 473، ح 4656.
ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره78