کتاب “علی از زبان علی” که شرح زندگی واقعی و عینی از ایثار و جهاد اولین پیشوای مسلمین جهان است به همت پایگاه کتاب گویای ایران صدا با روایت علیرضا تابان منتشر شد.
این کتاب نه به شیوه مرسوم کتاب های تاریخی بلکه با یک نگاه بیرونی به وقایع پس از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت فاطمه(س) میپردازد.
کتاب “علی از زبان علی” به نویسندگی علیرضا محمدیان و تهیهکنندگی اعظم السادات جعفرآبادی به صورت گویا تهیه و منتشر شده است.
علاقهمندان جهت مطالعه کتاب میتوانند اپلیکیشن تلفن همراه ایران صدا را برای سیستم عامل اندروید و IOS از نشانی IRANSEDA.IR به صورت رایگان دریافت کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل الفرجهم
?از حاج قاسم بیاموزیم:
میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد، در خود فرصتها نیست.
بشرطی که نترسیم و نترسانیم.
▪️آری کرونا مهم است، بحران است، اما فرصتی است برای رسیدن به پیشرفتها، خودکفاییها و دستاوردهای پزشکی
منش و روش حاج قاسم اینگونه بود:
تلاش جهادی برای انجام وظیفه ، نترسیدن، نترساندن، توسل به ائمه،توکل به خدا و سپس اقدام
مطمئن باشید این روزهای سخت نیز می گذرد.
محمدصالحی
با شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی، یکی از تصاویری که از همان ساعات اولیه شهادت در فضای مجازی دست به دست چرخید، تصویری از دست این شهید والا مقام و انگشتری بود که به یادگار برای یک ملت باقی ماند.
در وصف انگشتری سردار شهید قاسم سلیمانی ابیات و جملات بسیاری سرودند و به نگارش درآوردند، ابیاتی که اگر این نگین سرخ بر دستان سردار شهید اسلام نبود، شناسایی او را دشوار میکرد.
زینب سلیمانی دختر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در جدیدترین پست اینستاگرامی خود متنی در وصف پدرش منتشر کرده و بار دیگر با توصیف لحظات دلتنگی خود نوشت:
“حکمت انگشترتان این بود که از تن پارهپارهتان، دستی که مانده را راحتتر بشناسیم. دستی که سالها به سوی معبودتان دراز کردید، دست جانبازیتان که دست تمنایتان شده بود.
عقیق بر دست که نماد آرامش روح است و شما آن را به دست کردید، چون میدانستید قرار است به آرامشی ابدی رهایی یابید.
غم و غصههایتان، دردهایتان از وجود مبارکتان رهانیده میشوند. معنی عقیق همین است که شما به راستی میدانستید کجا به دست کنید. به همان دستی که ماند تا یاد علمدار کربلا را دوباره زنده کند. در سرزمین عراق بر روی زمین افتاد تا علم و علمدار روحی تازه کند در دلها…
شما علمدار بودید بابا؛ علمدار حرم و کرامت و انسانیت.
بی سرو سامان و حیران و سرگردان به دنبال گوشهای از شما بودیم که عقیقت به روح و جانم رسید این تمام سهم ما از شما بود…
اینکه چگونه انگشترتان را به دستم رساندید بماند بین من و شما … قول میدم همانطور که خواستی علمدار خوبی برای علمت باشم حضرت پدر.”
رضا اسماعیلی در یادداشتی از این میگوید که اگر مولانا امروز زنده بود و نظرش را به عنوان یک شاعر مسلمان درباره پیشگیری از بیماری کرونا میپرسیدیم، چه پاسخی میداد.
این شاعر در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: اگر مولانا امروز زنده بود و نظرش را به عنوان یک شاعر مسلمان درباره پیشگیری از بیماری کرونا میپرسیدیم، به نظر شما چه پاسخی می داد؟ من بر این باورم که مولانا به عنوان شاعری حکیم و دینآگاه در جواب ما ابیات زیر را میخواند:
گفت آری گر توکل رهبرست
این سبب هم سنت پیغمبرست
گفت پیغمبر به آواز بلند
با توکل زانوی اشتر ببند
رمز «الکاسب حبیب الله» شنو
از توکل در سبب کاهل مشو
در توکل جهد و کسب اولی ترست
زان که در ضمنش محبت مضمرست
(مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول)
بله، در جواب ما بیهیچ تردیدی میگفت: «با توکل، زانوی اشتر ببند» و تو خود حدیث مُفصل بخوان از این مُجمل.
واقعیت این است که جامعه ما در حوزه دینداری در دایره افراط و تفریط حرکت میکند و این نشانه خوبی نیست. افراط و تفریط در دینداری، آفت خطرناکی است که برای صیانت از حقیقت دین باید با آن مقابله کرد. این مسئله ریشه در جهل و باورهای غلط و خرافی دارد که ناشی از فقر معنوی و درک ناقص آموزههای دینی است.
برداشت غلط از «توکل» و «توسل»، یکی از آسیبهایی است که مصداقهایی در جامعه امروز ـ بخصوص در شرایط فعلی که جامعه درگیر بحران کرونا است ـ برای آن میتوان یافت. ابیات بالا که از مثنوی معنوی مولانا نقل شده است، مقدمه خوبی برای ورود به این بحث و رونمایی از حقیقت «توکل» و «توسل» در آموزههای دینی است.
ابیات فوق به خودی خود رسا است و نیاز به توضیح و تفسیر چندانی ندارد. زیرا مثنوی معنوی بیشتر یک منظومه اخلاقی و تعلیمی است و مخاطب اصلی آن بر خلاف دیوان شمس مردم کوچه و بازار هستند. داستان از این قرار است که روزی یکی از اعراب بادیهنشین شتر خویش را رها میکند و نزد پیامبر میآید. پیامبر از او میپرسد: «شترت را کجا گذاشتهای؟» و او پاسخ میدهد:«با توکل به خدا، شتر را رها کردهام.» و پیامبر اکرم(ص) در جواب میفرماید: «اِعِقلها و تَوَکَل»، یعنی: «شترت را ببند و به خدا توکل کن.»
(ابی احمد عبدالله بن عدی جرجانی؛ الکامل فی ضعفا الرجال، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۰۶.)
مولوی با روایت داستان اعرابی و پیامبر(ص) میخواهد بگوید که توکل به خدا به معنای تعطیل کردن عقل و عقلانیت و بدون برنامه و دوراندیشی زندگی کردن نیست. چرا که خداوند در عالم خلقت برای هر کاری سببی قرار داده که آن کار باید از مجرای سببی که برای آن تعیین شده انجام شود. این که باران از ابر ببارد، گندم از گندم بروید، پرنده به مدد بال پرواز کند، و انسان با تلاش و کوشش به سرمنزل مقصود برسد.
امام صادق (ع) نیز در حدیثی با تاکید بر این دقیقه میفرماید: «احب الله لعباده ان یطلبوا منه مقاصدهم باالاسباب اللتی سببها لذلک و امرهم بذالک: خدا دوست دارد که بندگانش مقاصد خود را به وسیله اسبابی که برای آنها قرار داده و مردم را به آن ارشاد فرموده از او بخواهند./ اخلاق شبر، ص ۴۲۷.»
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نیز چنین میخوانیم: «اَلتَّوَکُّلُ بَعدَ الکَیسِ مَؤعِظة؛ یعنی: توکّل کردن(به خدا) بعد از به کاربردن عقل، خود موعظه است./کنزالعمال ج۳،ص۱۰۳.»
مرحوم علّامه مجلسی نیز در بحارالانوار میگوید :«ثم إن التوکل لیس معناه ترک السعی فی الأمور الضروریة و عدم الحذر عن الأمور المحذورة بالکلیة بل لا بدّ من التوسل بالوسائل والأسباب علی ما ورد فی الشریعة من غیر حرص و مبالغة فیه و مع ذلک لا یعتمد علی سعیه و ما یحصله من الأسباب بل یعتمد علی مسبّب الأسباب: توکّل به این معنی نیست که انسان در پی کارهای ضروری و تدبیر امور نباشد، و در کارش حساب و کتاب نداشته باشد، و دنبال عالم أسباب نباشد. بلکه توکّل به این معنی است که همه این امور را انجام دهد، امّا چشم امید و تمام توجّهش تنها به مسبّب الأسباب باشد.»
(بحار الانوار، ج ۶۸، باب ۶۳، ص ۱۲۷.)
و اما امروز که جامعه ما در التهاب ابتلا به ویروس کرونا میسوزد، بر همه ما که خود را پیرو پیامبر(ص) میدانیم لازم است که از افراط و تفریط در امور دینی بپرهیزیم و ضمن توکل به خدا به همه توصیههای بهداشتی برای مقابله با «کرونا» و ریشهکنی این بیماری عمل کنیم. توصیه همه بزرگان دینی نیز چیزی جز این نیست. در شرایط فعلی که جامعه با یک بیماری جدید و ناشناخته دست و پنجه نرم میکند و بیم اپیدمی(همه گیر) شدن آن وجود دارد، لازمه توکل به خدا و توسل به اهل بیت(علیهم السلام)، عمل به توصیههای پزشکی است، و این کار نه تنها با توکل به خداوند مهربان منافات ندارد، بلکه ملازم و همراه است. زیرا همان گونه که بیان شد، در مؤثر بودن اسباب، اراده خداوند علت اصلی است. این نوشتار را با ذکر حکایتی در خصوص بیماری حضرت موسی(ع) به پایان میبرم که موید همین معناست.
حضرت موسی(ع) و امتناع از مصرف دارو
در حدیث آمده است که حضرت موسی (ع) بیمار شد. بنی اسرائیل به عیادت او رفته و با تشخیص بیماری به او گفتند: «اگر از فلان دارو استفاده کنی سلامتی خود را باز خواهی یافت.» ولی حضرت موسی (ع) از این کار امتناع کرد و فرمود: «بدون مصرف دارو، از خدا شفا میخواهم!» و بیماریاش طولانی شد. دیگر بار به او توصیه کردند که از دارو استفاده کند. ولی حضرت فرمود: «به خدا توکل کردهام و از دارو استفاده نمیکنم!». تا این که خداوند خطاب به او فرمود: «به عزتم سوگند که رنگ سلامت را نخواهی دید، مگر این که از دارو استفاده کنی»! و سرانجام حضرت موسی(ع) با مصرف دارو سلامتی خویش را بازیافت. اما بعد از سلامتی در دل پیامبر خدا این وسوسه افتاد که چرا خداوند تنها با توکل مرا شفا نداد؟! و خداوند به او وحی فرستاد: «تو میخواهی با توکل خود حکمت و سنت مرا باطل کنی؟! مگر منافع داروها را کسی جز من در آنها قرار داده است؟».
(المحجة البیضاء، جلد۷، صفحه ۴۳۲.)
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل الفرجهم
با عاشقان بگویید، عشقی دوباره آمد
ای اهل آسمان ها، یک تک ستاره آمد
فصل شکفتن است و، آغاز دل ربودن
در بین باغی از یاس، یاسی بهاره آمد
ایام بی قراری، دوران جان سپاری
هنگام غارت دل، با یک نظاره آمد
آیینه ای ز زهراست، این عشق فاطمیون
بار دگر حسین یا، حیدر دوباره آمد
بر عالمی امیر است، هر دل بر او اسیر است
در عشق بی نظیر است ، دل را شراره آمد
باب الحوائج است و ، سائل نمی کند رد
بهر گره گشودن ، با یک اشاره آمد
حاجت مگر ندارید ، رو سوی او بیایید
بهر تمام حاجات ، این شیر خواره آمد
محمد مبشری