در کلمه ای قدسی نقل است که خداوند تعالی فرمود :
« محبوب ترین بندگان نزد من ، کسانی هستند که حق مرا برپا داشته اند ، و برترین و گرامی ترین این افراد ، محمد است که سید و آقای خلائق است و بعد از او علی مرتضی برادر محمد مصطفی است و پس از علی دیگر امامان راستین ، که حق را به پا می دارند . در رتبه بعد از ایشان کسانی قرار دارند که آنان ( یعنی پیامبر و جانشینان او ) را برای دستیابی به حقشان یاری می کنند و در درجه بعد کسانی هستند که آنان ( یعنی پیامبر و اهل بیتش ) را دوست دارن و از دشمنان بیزارند ، اگر چه اهل بیت را یاری و نصرت نکرده باشند . »
از این گفتار خدای بلند مرتبه در می یابیم که بالاترین درجه ای که یک شیعه می تواند بدان دست یابد « رتبه یاری اهل بیت علیم السلام » است و رتبه « محبت اهل بیت و بغض دشمنان ایشان » رتبه ای پایین تر از مرتبه « نصرت و یاری گری » است .
عموم شیعیان در دل خود محبت امام زمانشان را دارند و از دشمنان ایشان بیزارند ، لیکن عموم آن ها توفیق یاری آن حضرت را ندارند . خیلی از ما اصلا نمی دانیم که بالاتر از مقام محبت مرتبه دیگری هم به نام « مقام نصرت » یعنی « مقام یاری امام عصر » وجود دارد . چه بسا اگر بدانیم که علاوه بر محبت ورزیدن به امام عصر باید به یاری او نیز اقدام کنیم ، به این کار توفیق یابیم .پس یکی از رسالت های افراد آگاه این است که شیعیان و دوستداران امام عصر را به یاری و هواداری از ایشان دعوت نمایند و به آنها گوشزد کنند که : « مقام یاوران امام بالاتر از مقام دوستداران امام است و ثواب و ارزش آنها نزد خدا بالاتر و محبت خدا نسبت به آنها بیشتر است . پس سزاست که ما به محبت قلبی به حضرتش اکتفا نکنیم ، بلکه در عمل به جمع یاوران حضرتش بپیوندیم .
پنج راه یاری امام زمان (عج)
1ـ دعوت از دیگران جهت بهره مند شدن از برکات امام زمان عليه السلام
هرشیعه که نعمت وجود امام عصر را درک کرده و حلاوت عنایات او را چشیده باشد ، می تواند وجود این نعمت را به دیگران خبر دهد و از آنها دعوت کند که با توسل به امام زمان عليه السلام از عنایات او بهره مند گردند . ارجاع دیگران به امام زمان عليه السلام برای رفع نیازهای مادی و معنویشان کاری بسیار ساده است . این کار زمینه قدرشناسی امت از امام عليه السلام را فراهم می آورد و در غربت زدایی از این مولای کریم بسیار مؤثر است ، از این رو به نوبه خور نوعی یاری امام عصر به شمار می آید .
2ـ تجلیل از امام زمان عليه السلام در جامعه
هر شیعه ای می تواند در تجلیل و بزگداشت از امام زمان خود در جامه بکوشد . این کار ( یعنی گرامیداشت امام عصر در جامعه ) ، از غربت آن مولا می کاهد و توجه همگانی را به ایشان بیشتر می کند .
صفحات: 1· 2
بسم الله الرحمن الرحیم
استاد عزیز سلام: خدا شما را حفظ کند و بر توفیقاتتان بیفزاید.
جناب استاد از یک طرف در بعضی روایات و دستورات دین آمده است که مومن باید دوستدار سختی ها و بلا ها باشد چنانچه جنابعالی در کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» می فرمایید: «روحیه ای در خود ایجاد کن که به سختی ها عادت کند، کسانی که از سختی ها می گریزند آبروی مردانگی را می برند… روحیه انسان باید روحیه سختی پذیری باشد… سختی در راه خدا به خودی خود انسان ساز است…» مخصوصا می فرمائید باید به استقبال از سختی ها رفت و مواردی دیگر. از طرفی در موارد دیگر به ما دستور داده اند از خدا بخواهیم سختی ها به ما نرسد مثلا در دعای عالیه المضامین که در عالی ترین شرایط یعنی بعد از زیارت و توسل معصوم علیه السلام وارد شده می فرماید: «و تصوننی فی هذه الدنیا من العاهات و الآفات و الامراض الشدیده و الاسقام المزمنه و جمیع انواع البلاء والحوادث» چنانچه مشاهده می شود در این فراز از بلاها، آفات، بیماریهای شدید، بیماریهای مزمن و خفیف و به طور کلی از جمیع بلاها و حوادث مصونیت می خواهد و باز می فرماید: «و تغلق ابواب المحن عنی» درهای رنج و سختی را بر من ببند.
«و لا تسلبنی ما مننت به علی و لا تسترد شیئا مما احسنت به الی و لا تنزع منی النعم التی انعمت بها علی…» و موارد دیگر. حال جناب استاد چگونه این دو تحلیل می شود؟ یک جا گفته می شود به استقبال سختی ها باید رفت، یک جا می گوید ابواب محن را بر من ببند و آنچه در بالا آمد. در ضمن این درخواست دوری از بلاها و سختی را مطلق آورده و از طرفی این دعا آن قدر معارف بلند و بالا دارد همچون درخواست محبت تام و اطاعت ائمه علیهم السلام، مواسات با اخوان دینی، اشک پیوسته قرب آور، عقل کامل و لب راجح، توبه نصوح و… که نمی توان گفت برای عوام مسلمین آمده است.
جزاکم الله خیرا التماس دعای فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مرحوم شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» می فرمایند دو نوع سختی داریم؛ یکی سختیهای تکامل ساز و دیگری سختیهای تکامل سوز. آن سختیهایی که در اثر گناهان و سهلانگاریهای ما پیش میآید، سختیهای تکامل سوزند و از خداوند میخواهیم که آنها را از ما دور کند ولی سختیهای تکامل ساز، بلاهایی هستند که به انسان وسعت و مقاومت میدهند و به ما دستور دادهاند از این سختیها فرار نکنیم. موفق باشید.
منبع:جلسات پرسش وپاسخ استاد طاهرزاده
اسماعیل بشاش، از شاگردان شهید رجایی در مدرسه کمال می گوید:«یک بار دانش آموزی از مدرسه کمال برای بعضی از دانش آموزان مدرسه دخترانه همان اطراف برخلاف نزاکت، مزاحمتی ایجاد کرد و خبر آن در مدرسه انتشار یافت. صبح روز بعد، وقتی شهید رجائی از بی ادبی آن دانش آموز اطلاع یافت، از عمل نادرست وی سخت عصبانی شد و برای تنبیه وی و هشدار به سایر دانش آموزان، درحالی که با نگاه نافذ و گیرایش دانش آموز گناه کار را در نفوذ خویش داشت و با صدای نیمه شنیده ملامتش می کرد، گوشش را گرفت و از کلاس اخراج کرد. این عمل آقای رجائی با آن سابقه ذهنی ای که بچه ها از نیک نامی و عملکرد وی داشتند و معلوم بود که اولین بار چنین برخوردی اتفاق افتاده است، همه دانش آموزان را شگفت زده کرد. همان روز، بعد از نماز ظهر و عصر، دوباره همان دانش آموز خطاکار را احضار کرد و با وقاری خاص و چهره ای به غم نشسته، درحالی که سعی می کرد صدایش را همه بشنوند، دردمندانه در حضور همه بچه های کلاس از وی عذرخواهی کرد. آن دانش آموز که از بزرگواری آقای رجائی خیلی خجالت کشیده بود، سخت به گریه افتاد. کلاس با این رفتار بزرگوارانه آقای رجائی یکپارچه سکوت شد. همه بچه ها تحت تأثیر خودشکنی و نفس کشی وی، پندی دیگر گرفتند و درس زندگی و بزرگ مردی آموختند.»
منبع:
خواندنی هایی از زندگی یک رئیس جمهور.
اگر روح اجتماعي وجود داشته باشد وجامعه زنده و جاندار باشد بدون شک در آن جامعه همدردي و همکاري وجود دارد .
(حکمتها و اندرزها /ص 229)
شناخت صحيح شرط اول رشد است ؛ بايد ببينيم آيا از وجود امکاناتي که خداوند تبارک و تعالي در اختيار ما قرار داده و سرمايه هايي که در طول تاريخ پيدا کرده ايم آگاهي داريم .
( امدادهاي غيبي در زندگي بشر/ ص 135)
جهان بيني توحيدي کشش و جاذبه دارد، به انسان نشاط و دلگرمي مي بخشد هدفهايي متعالي و مقدس عرضه مي دارد و افرادي فداکار مي سازد .
( مجموعه آثار، ج2/ص 84)
زنان در طول تاريخ تنها مولد و زاينده مردان و پرورش دهنده جسم آنها نبوده اند بلکه الهام بخش و نيرو دهنده و مکمل مردانگي آنها نيز بوده اند .
(آينده انقلاب اسلامي ايران / ص 225)
قرآن در پيوند انسان با خدا زيباترين بيانها را آورده است خداي قرآن برخلاف خداي فلاسفه يک موجود خشک و بي روح و بيگانه با بشر نيست ؛ خداي قرآن از رگ انسان به انسان نزديکتر است .
( وحي و نبوت /ص 93)
براي يک ملت هيچ موهبتي بالاتر از شخصيت نيست اگر همه مواهب و ابزارهاي زندگي را از ملتي بگيرند و شخصيتش محفوظ باشد غمي نيست .
(يادداشتهاي استاد مطهري ، ج9 /ص 51)
اگر خداوند به وسيله بعضي از افراد بشر جلو بعضي ديگر را نگيرد خرابي وفساد همه جا را مي گيرد ارتشي که وظيفه اش جلوگيري از تجاوز است ، وجودش لازم و ضروري است.
(جهاد /ص 16 )
یکی از شواهدی که خصال و مقام حضرت ابوالفضل علیه السلام را به اثبات می رساند، فرمودة معصومین علیه السلام، آن وجودهای مقدسی که به ضمائر و اسرار بندگان واقف هستند، در بارة ایشان است.
بنا به فرمودة حضرت علی علیه السلام، حضرت عباس علیه السلام در پیشگاه خداوند مقام بسیار ارجمندی دارد. خداوند به جای دو دستش که در عاشورا فدا کرد، دو بال به او می دهد و او همچون جعفر طیار در فضای بهشت همراه فرشتگان پرواز می کند.[1]
چون حضرت علی علیه السلام در بستر شهادت قرار گرفت، عباس علیه السلام را فراخواند و او را به سینة خود چسباند و فرمود: «ولدی و سنقر عینی بک فی یوم القیامه؛[2] به زودی در روز قیامت و سرای جاوید دیدگانم به وجود تو روشن می شود.
حضرت امام حسین علیه السلام بارها و در مناسبت های گوناگون در شأن عباس علیه السلام گوهرافشانی فرموده است، از جمله در عصر عاشورا خطاب به عباس علیه السلام فرمود: یا عباس ارکب بنفسی یا اخی. جیتی تلقاهم فتقول لهم مالکم: ای عباس، برادرم، جانم فدایت باد. بر مرکب خود سوار شو و برو ببین آنان (دشمنان) را چه شده و چرا چنین می کنند؟[3]
در این عبارت، امام حسین علیه السلام با تعبیری عالی عواطف خود را نسبت به عباس علیه السلام ابراز می دارد و در واقع مقامش را می ستاید.
پی نوشت ها
[1] العباس، سید عبدالرزاق مقدم، ص ۷۵.
[2] معالی السبطین، ج ۱، ص ۴۵۴.
[3] موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام، معهد تحقیقات باقرالعلوم علیه السلام، قم، دارالمعروف، ۱۴۱۵ هـ ق، ص ۳۹۱.