ابوجعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق كليني رازي (از بزرگترين علما و انديشمندان اماميه كه در عصر غيبت صغري ميزيست)[1] در كتاب معروفش به نام «الكافى» به نقل از شخصي به نام «حكم بن عتيبه» مينويسد: ما با عده زيادى در خدمت حضرت باقر بوديم اطاق پر از جمعيت بود. پير مردى كه تكيه بر چوبدستى خود داشت آمد و بر در خانه ايستاده گفت السلام عليك يا ابن رسول الله و رحمة الله و بركاته، بعد سكوت كرد.
امام فرمود: عليك السلام و رحمة الله و بركاته.
بعد پيرمرد رو كرد به ساير جمعيت كه در خانه بودند و گفت سلام عليكم و سكوت نمود.
همه جواب سلامش را دادند. در اين موقع روى به جانب حضرت باقر نموده گفت: يا ابن رسول الله مرا نزديك خود بنشان فدايت شوم به خدا سوگند من شما را دوست ميدارم و كسى كه شما را دوست بدارد نيز دوست دارم. اين علاقه بواسطه طمع در مال دنيا نيست و از دشمنى شما بيزارم اين بيزارى نيز بواسطه اختلافى نيست و پدر كشتگى با هم نداريم حلال شما را حلال و حرام شما را حرام ميدانم و منتظر فرج شما خانواده هستم آيا اميد نجات براى من هست؟
حضرت باقر فرمود: بيا بيا جلو
آن پيرمرد جلو آمد و حضرت او را پهلوى خود نشاند آنگاه فرمود: پيرمرد، مردى خدمت پدرم على بن الحسين رسيد و همين سؤال تو را كرد. پدرم به او فرمود: اگر بميرى، خدمت پيامبر و على و حسن و حسين و على بن الحسين ميرسى. در اين هنگام، دلت خنك مى شود، چشمت روشن ميگردد، با شادى و خوشى با فرشته هاى اعمال مواجه ميشوى، وقتى جانت به اينجا برسد (با دست اشاره به حلقوم خود نموده) در صورتى كه زنده بمانى خداوند در همين زندگى نيز چشم تو را روشن مي كند و با ما خواهى بود در بهشت برين.
پيرمرد گفت: چه فرموديد؟!
دو مرتبه حضرت باقر سخنان خود را تكرار كرد
پير مرد از خوشحالى و تعجب گفت الله اكبر. آقا اگر بميرم خدمت پيامبر و على و حسن و حسين و على بن الحسين مي رسم و چشمم روشن و دلم خنك مى شود و فرشته هاى اعمال با شادى و خوشى روبروى من مى آيند آن وقت كه جانم به گلو برسد در صورتى كه زنده باشم خدا زندگى خوشى برايم فراهم مي كند و با شما در بهشت برين خواهم بود؟!
اين سخنان را چنان با التهاب و عشق مي گفت و اشك از ديدگان فرو مي ريخت صدايش به گريه بلند شد چنان بلند بلند گريه مي كرد كه قطرات اشكش روى زمين مي افتاد. امام عليه السلام اشك از ديدگان او پاك مي كرد. پيرمرد سربلند نموده عرض كرد آقا دست مباركت را به من بده. دست امام را گرفته بوسيد و به روى صورت و چشمان خود گذاشت بعد جامه از روى شكم خود بالا زده دست امام را روى شكم و سينه خود نهاد بعد از جاى حركت كرده گفت السلام عليكم و از خانه خارج شد.
امام عليه السلام همان طورى كه پيرمرد مي رفت باو نگاه مي كرد بعد رو به جمعيت نموده فرمود هر كه مايل است يك نفر بهشتى را ببيند به اين پيرمرد نگاه كند.
حكم بن عتيبه راوى حديث مي گويد من خانه مصيبت زده اى را نديده بودم كه مثل اين مجلس گريه كنند (چنان تحت تاثير نيت پاك پيرمرد و لطف امام قرار گرفته بودند كه همه با صداى بلند گريه مي كردند.)[2]
منبع:
[1] . معروف به «كليني رازي» (متوفاي ۳۲۸ق) از محدثان بزرگ شيعه مؤلف كتاب كافي كه معتبرترين مجموعه روايي شيعه و از كتب اربعه به حساب ميآيد. او پس از شهادت امام عسكري (ع) و در زمان امام زمان (عج) به دنيا آمده و با برخي محدثان كه بدون واسطه از امام عسكري (ع) يا امام هادي (ع) حديث شنيدهاند، ملاقات كرده است.
[2]. مجلسي، زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر عليهما السلام ترجمه بحار الانوار، ترجمه موسي خسروي(تهران،اسلاميه، چ2، بيتا)، ص259.
روز عرفه فرصتی برای اعتراف به گناه نزد پروردگار است
روز عرفه را قدر بدانید. در روایتی دیدم که «عرفه و عرفات را بدین خاطر چنین اسمی دادهاند که در این روز و آن مکان، موقعیّتی برای اعتراف به گناه در نزد پروردگار پیش میآید.» اسلام، اعتراف به گناه را در پیش بندگان، مجاز نمیداند. کسی نباید
گناهی را که انجام داده است بر زبان آورد و پیش کسی به آن اعتراف کند.
اما پیش خدا، چرا. بین خودتان و خدا، بین خودمان و خدا، خلوت کنیم و به
قصورهایمان، به تقصیرهایمان، به خطاهایمان و به گناهانمان که مایه روسیاهی ما،
مایه بسته شدن پروبال ما و مانع پرواز ماست، اعتراف نماییم و از آنها توبه کنیم. اگر
فردی بخواهد اصلاح شود، باید گناه و عیب خود را بپذیرد و در پیش خود و خدا، به آن
عیب و گناه اعتراف کند. کسانی که برای خودشان هیچ عیب و خطایی قائل نیستند،
هرگز اصلاح نخواهند شد. یک ملت هم، اگر بخواهد به راه راست برود، باید بفهمد که
کجاها اشتباه کرده است و خطاهای او چیست و به گناه خود اعتراف کند. امروز هم
اگر آحاد امّت عظیم اسلامی قبول کنند که در مقابل اسلام کوتاهی کردهاند؛ اگر
مسلمانان عالم تصدیق و اعتراف کنند که در دنبالهرَوی از قدرتهای اسلامی، راه را
اشتباه پیمودهاند و در پذیرش فرهنگ مفسدِ اغوا کننده غرب، بهخطا رفتهاند،
راهشان باز خواهد شد و خواهند توانست خودشان را اصلاح کنند.
منبع:سخنرانی مقام معظم رهبری
۱۳۷۳/۰۲/۲۸
در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است:
هر کس سوره فجر را در دهه اول ماه ذی الحجه قرائت نماید گناهانش بخشیده می شود و اگر در غیر این ایام خوانده شود مایه نورانیت او در قیامت می گردد.
منبع:
(مجمع البیان، ج10، ص341)
در عصر ما رهبر معظم انقلاب اسلامی پیوسته در مناسبات مختلف با نوع نگاه و بصیرت نافذشان بارها و بارها به مناسبات مختلف به بیان مسائل و عبرتهایی از ماجراهای اهلبیت (ع) پرداختند، امروزه پس از گذشت سالها از آن طرح بحثها، وقتی کمی دقیق میشویم، قیمت و بصیرت چنین افرادی برایمان بیش از پیش نمایان میشود و لزوم بهکارگیری آنها در جامعه را بهوضوح حس میکنیم.
«امام جواد مانند دیگر ائمۀ معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندۀ شایستۀ خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد بهطوری که در سن 25سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطوری که ائمۀ دیگر ما با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشۀ مهمی از جهاد همهجانبۀ اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت.
آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلۀ با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همۀ دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابلۀ رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیلۀ ریاکاری و نفاق بزنند». (بیانات در خطبۀ نماز جمعه 59/7/18)
او نمودار و نشانهى مقاومت است. انسان بزرگى که تمام دوران کوتاه زندگیش با قدرت مزدور و ریاکار خلیفۀ عباسى ــ مأمون ــ مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمى عقبنشینى نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همۀ شیوههاى مبارزۀ ممکن، مبارزه کرد.
منبع:
سایت تسنیم
لحظه های اسارت، لحظه های اثبات حقانیت جمهوری اسلامی و دفاع از استقلال و آزادی سرزمینی بود که با سال ها مبارزه و با خون هزاران لاله عاشق به ثمر نشست.
فریاد خاموش غیورمردانی که با دژخیمان فرومایه به رویارویی پرداختند و از سرزمین اسلامی مان دفاع کردند. آنان پس از نبردی جانانه و دلاورمردانه، بر مصیبت های اسارت صبر کردند و با تحمل ضربات کینه و خشم دشمن، مایه ماندگاری و پایداری جمهوری اسلامی شدند. صبر و استقامت اسیران ایرانی، گواه شکوه و صلابت انقلاب نوپایی بود که برای والایی کلمه الله، در برابر دنیای دشمن ایستاد. شکنجه و درد و غم اسارت، بر ایمان راسخ آنها به انقلاب و ارزش ها افزود و اسارت گاه ها را به دانشگاه های تربیت انسان های مجاهد و آزاده تبدیل کرد. سال های اسارت، سال های وفاداری به ولایت و نماد سرسپردگی و عشق به خمینی بود. پای مردی اسرا در اسارت، بار دیگر نشانه پیروزی ایمان بر فکر و خون و اسارت بر شمشیر و قدرت بود.
مقام معظم رهبری درباره عظمت یازدهمین روز محرم و اهمیت مناسبت تقویمی روز اسرا و مفقودان می فرماید:
یقینا یکی از مناسبت های مهم جمهوری اسلامی که بسیار هم دارای تناسب است، همین روز اسرا و مفقودین است که با خاطره تاریخی آن مناسبت دارد. همه می دانید که در روز یازدهم محرم، یکی از عظیم ترین فاجعه های تاریخ اسلام به وقوع پیوست. اسارتی اتفاق افتاد که نظیر آن را دیگر ملت و تاریخ اسلام ندید و به آن عظمت هم نخواهد دید. کسانی اسیر شدند که از خاندان وحی و نبوت و عزیزترین و شریف ترین انسان های تاریخ اسلام بودند. زنانی در هیئت اسارت در کوچه و بازارها گردانده شدند که شأن و شرف آنها در جامعه اسلامی آن روز نظیر نداشت. کسانی این عزیزان را به اسارت گرفتند که از اسلام بویی نبرده بودند و با اسلام رابطه ای نداشتند و خبیث ترین و پلیدترین انسان های زمان خود بودند. در روز یازدهم محرم، خاندان پیامبر و علی علیهماالسلام اسیر شدند و این خاطره، به عنوان یکی از تلخ ترین خاطره ها، برای ما تا امروز مانده است و خواهد ماند.
مقام معظم رهبری در تجلیل مقام اسیران جنگ تحمیلی می فرماید:
اسرای ما از آن کسانی هستند که نامشان در تاریخ انقلاب و ایران جاودانه خواهد ماند… . اینکه اسلام می فرماید: «وَ لِلّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُوءْمِنینَ» یک وجه از عزت مؤمنین همین است. مؤمن در سخت ترین شرایط هم احساس می کند عزیز است و احساس ذلت نمی کند و خودش را نسبت به دشمن، خوار احساس نمی کند؛ چون اقتدار معنوی و درونی خودش را حفظ کرده است و از دست نداده است. عزیزان ما که در بند هستند، این اتکای به نفس و عزت نفس و قدرت درونی و داخلی را حفظ کردند و توانستند در همه شرایط، آن عزت و استحکام درونی و شخصیت و هویت مسلمانی خودشان را حفظ کنند و دشمن از اینکه بتواند آنها را ذلیل کند و درهم شکند و خردشان کند، ناتوان و عاجز شده است. … رزمندگان عزیز فقط در میدان جنگ نبود که مثل شیر شجاعت نشان می دادند، بلکه در اسارت گاه هم همان شیران شجاع و قوی باقی ماندند.
منبع:
سخنان رهبر معظم انقلاب درباره روز اسرا و مفقودین