بهترین شیوه و روش برای تبلیغ و ترویج دین رحمانی اسلام، دعوت مردم با کردار و زبان نیک است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا بقره/۸۳
با مردم با زبانِ خوش سخن بگویید.
حکایت؛ یک یهودی از پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم چند دینار طلب کار بود، روزی تقاضای پرداخت طلب خود را نمود، پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم فرمود: اکنون پولی ندارم. یهودی گفت: از شما جدا نمیشوم تا طلب مرا بپردازید.
ایشان فرمود: من نیز در اینجا با تو مینشینم، بهاندازهای نشست که نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء و صبح روز بعد را همانجا خواند. یاران پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم، یهودی را تهدید کردند ولی حضرت به آنها فرمود: این چهکاری است میکنید؟ عرض کردند: چگونه یک یهودی شما را بازداشت کند؟ فرمود: خداوند مرا مبعوث نکرده تا به کسانی که معاهده مذهبی با من دارند یا غیر آنها، ستم روا دارم.
صبح روز بعد نیز تا طلوع آفتاب نزد یهودی نشست. در این هنگام یهودی شهادتین را گفت و بعد نیمی از اموال و ثروت خود را در راه خدا داد و سپس افزود: ای رسول خدا! به خدا سوگند کاری که نسبت به شما انجام دادم از روی جسارت نبود، بلکه میخواستم ببینم آیا اوصافی که در تورات درباره پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم آمده است با شما مطابقت دارد یا خیر، زیرا من در تورات خواندهام که محمد بن عبدالله در مکه متولد میشود و به مدینه هجرت میکند، او درشتخو و بداخلاق نیست، با صدای بلند سخن نمیگوید، بد زبان و ناسزاگو نمیباشد. اکنون به یگانگی خدا و پیامبری شما گواهی میدهم و تمام ثروت من در اختیار شما قرار دارد، هر طور خدا دستور دهد، درباره آن عمل کنید
منبع:http://www.jamnews.ir/detail/News/743013?sk=1
رهبر معظم انقلاب(دام عزه):
بهترین دخترهای عالم، حضرت زهرا(سلام الله علیه)بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم، حضرت امیر المومنین(علیه السلام) بود. ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟ هزاران جوان زیبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به یک تار موی علی بن ابی طالب(علیه السلام) نمی ارزند. هزاران دختر زبا و بااصل و نسب هم به یک تار موی حضرت زهرا(علیه السلام) نمی ارزند.
آنهایی که هم از لحاظ معنوی و الهی آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند. ایشان دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله بود). رئیس جامعه اسلامی، حاکم مطلق. اوهم که سردار درجه یک اسلام بود.
ببینید چطوری ازدواج کردند؟ چجور مهریه کم، چجور جهزیه کم. همه چیز با نام خدا و یاد او.
اینها برای ما الگو هستند. همان زمان هم جاهلانی بودند که مهریه دخترشان بسیار زیاد بود، مثلا هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر(صلی الله علیه و اله) بالاتر بودند؟ از آنها تقلید نکنید!!!
از دختر پیامبر(صلی الله علیه واله) تقلید کنید، از امیر المومنین(علیه السلام تقلید کنید.
منبع:
بیانات مقام معظم رهبری1375/2/17
برگرفته ازماهنامه قرآنی نسیم وحی36/ص27
رسول اکرم صلي الله عليه و آله: ألا اُخْبِرُكُمْ بِاَشبَهِكُم بى؟ قَالوا: بَلى يا رَسولَ اللّه ِ. قالَ: اَحسَنُكُم خُلقا وَاَليَنُكُم كَنَفا وَ اَبَرُّكُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّكُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دينِهِ وَ اَصبَرُكُم عَلَى الحَقِّ وَاَكظَمُكُم لِلغَيظِ وَ اَحسَنُكُم عَفْوا
آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادراندينى اش دوست دارتر، بر حق شكيباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و درخرسندى و خشم با انصاف تر باشد.
اَلا اُخْبِرُكُمْ بِاَبْعَدِكُمْ مِنّى شَبَها؟ قَالُوا: بَلى يا رَسولَ اللّه ِ. قالَ: اَ لْفاحِشُالْمُتَفَحِّشُ الْبَذى ءُ، اَ لْبَخِيلُ، اَ لْمُخْتَالُ، اَ لْحَقودُ، اَ لْحَسُودُ، اَ لْقاسِى الْقَلْبِ، اَ لْبَعِيدُ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ يُرْجى، غَيْرُ المَا.
آيا شما را از كم شباهت ترينتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض كردند: آری، اى رسولخدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرم، بخيل، متكبر، كينه توز، حسود و سنگدل که هیچ امیدی به خیرش و هیچ امانی از شرش نیست
.«اصول کافی، جلد2، صفحه 240 و صفحه 291»
منبع:http://www.shahrekhabar.com/cultural/148039272003672
امام رضا(علیه السلام) از پدران بزرگوار خود، از امام مجتبی(علیه السلام) نقل کردند که در وصف گفتار آن حضرت چنین فرمود:
آن حضرت پیوسته محزون و همیشه در فکر بودند، آسایش و راحتی نداشتنتد، در جایی که نیاز نبود سخن نمی گفتند.
گفتارشان سنجیده و کامل بود، نه زیادی سخن می گفتند و نه کم کلامشان متین بود، زشت و سبک صحبت نمی کردند، نعمت و محبت دیگران هر چند کم، در نظرشان بزرگ بود و چیزی از آن را مذمت نمی کردند، از طعم غذا، نه تعریف می کردند و نه اظهار ناراحتی می کردند، و وقتی پای حق در میان بود کسی ایشان را نمی شناخت و چیزی در مقابل غضبشان تاب مقاومت نداشت تا اینکه حق را پیروز گردانند، برای اشاره کردن با تمام دست اشاره می کردند و در نگام تعجب دست خود را بر می گرداندند، و در هنگام صحبت دست راست را به دست نزدیک کرده و با شصت راست خود به کف دست چپ می زدند، و در هگام غضب چهره خود را با ناراحتی بر می گرداندند، و در هنگام خوشحالی، چشم به زیر می انداختند، بیشتر خنده شان تبسم بود، بسیار زیبا لبخند می زدند و در هنگام خنده دندان های سفیدشان هویدا می شد.
منبع:
عیون اخبار الرضا/ج1/شیخ صدوق/ص637