از مهمترین وظایف شیعیان نسبت به امام عصر انجام توبه واقعی است. یکی از اصلی ترین دلایل غیبت امام زمان، گناهانی است که از انسانها سر می زند
امام زمان در توقیع خود به شیخ مفید، گناهان ما را دلیل اصلی غیبت میدانند و میفرمایند: پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده میدارد، اعمال ناخوشایندشان است که به ما میرسد و از آنان نمیپسندیم و انتظار نداریم.
کتاب مکیال المکارم ج ۲
شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند :«تا میتوانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند.
بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّالناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند.
و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّالناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.»
برگرفته از کتاب فریادگر توحید، ص ٢١٨
امام علی علیه السلام فرمودند:
زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن ارج نیابد، مگر فرد بی عرضه و بی حاصل،
و خوش طبع و زیرک دانسته نشود، مگر فاجر،
و امین و مورد اعتماد قرار نگیرد، مگر خائن
و به خیانت نسبت داده نشود، مگر فرد درستکار و امین!
در چنین روزگاری بیتالمال را بهره شخصی خود گیرند و از قرآن جز نشان نماند و از اسلام جز نام.
بحارالانوار، ج75، ص22
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج
آیت اللّٰه فاطمی نیا :
حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السلام) میفرمایند :
«دلِ مومن از کعبه بالاتر است»
هر دلی که حامل محبت امیرالمومنین(علیه السلام) است حرمتش از کعبه بالاتر است!!!
پس ما که در مملکت شیعی زندگی میکنیم از چپ و راست در اطراف ما کعبه است!!!
خیلی باید مراقب باشیم دلهای اینان را نشکنیم ، آبروی مومن را نبریم؛
خدایی نکرده ، دل شکستن باعث ظلمت و بیچارگی انسان میشود و با این کارها انسان عاقبت بخیر نمیشود.
علامه طباطبایی قدس سره:
علّت اينكه تو را به فرامين شرعى امر فرموده اند، آن است كه به ذات و فطرتت آشنا نمايند، زيرا شرع برخلاف ذات و فطرتت حكمى ندارد، بلكه همه ى احكام الهى بر وفق فطرت توحيدى تو صادر شده است،
ولى تو فطرتت را فراموش كرده اى، لذا با فرامين الهى باز تو را به آن چه از يادت رفته توجّه مى دهند.
منبع : راز دل ص 277