روزی یک معلم در کلاس ریاضی شروع به نوشتن بر روی تختهسیاه کرد:
9 × 1 = 7
9 × 2 = 18
9 × 3 = 27
9 × 4 = 36
9 × 5 = 45
9 × 6 = 54
وقتی کارش تمام شد به دانشآموزان نگاه کرد، آنها دیگر نتوانستند جلوی خود را بگیرند و شروع به خنده کردند.
وقتی او پرسید چرا میخندید،
یکی از دانشآموزان اشاره کرد که معادله اولی اشتباه است.
معلم پاسخ داد: “من معادله اول را عمدا اشتباه نوشتم، تا درسی بسیار مهم به شما دهم… دنیا با شما همینگونه رفتار خواهد کرد.”
همانطور که میبینید من 5 معادله را درست نوشتم، اما شما به آنها هیچ اهمیتی ندادید!
همهی شما فقط به خاطر آن یک اشتباه به من خندیدید و من را قضاوت کردید.
دنیا همیشه به خاطر موفقیتها و کارهای خوبتان از شما قدردانی نمیکند،
اما در مقابل یک اشتباه سریع با شما برخورد خواهد کرد.
از اميرالمؤمنين امام على(عليه السلام) از فلسفه سجده اول سؤال شد، حضرت فرمود:
1⃣← سجده اول به اين معنا است که خدايا اصل ما از خاک است.
2⃣← و معناى سر برداشتن از سجده اين است که خدايا ما را از خاک خارج کردى.
3⃣← و معناى سجده دوم، اين است که خدايا دو باره ما را به خاک برمى گردانى.
4⃣← و سربرداشتن از سجده دوم به معناى اين است که خدايا يک بار ديگر در قيامت از خاک بيرونمان خواهى آورد…
?علل الشرايع، شيخ صدوق، ج ۱،ص ۲۶۲
پیامبر اعظم(ص)فرمودند:
زمانی بر امت من فرا رسد که به چهار چیز علاقمند شوند و چهار چیز را فراموش نمایند؛ اینها از من بیزارند و من هم از آنها بیزارم، آنها عبارتند از:
۱- به دنیا دل ببندند و آخرت را فراموش کنند؛
۲- به مال علاقه مند شوند و حساب را از یاد ببرند؛
۳- قصرها را دوست بدارند و قبرها را از یاد ببرند؛
۴- خود را دوست دارند ولی خدا را فراموش کنند.
? منبع.مواعظ العددیّه
خواندن برخی از ادعیه که اهل بیت بر آن تاکید نموده اند از وظایفی است که امامان معصوم بر آن تاکید داشته اند.
امام صادق میفرمایند: برای آن جوان (حضرت مهدی)، پیش از آنکه قیام کند، غیبتی است. زُراره (از شاگردان امام) پرسید چرا؟ امام فرمود: می ترسد (از کشته شدن). ای زُراره اوست منتظَر (کسیکه در انتظارش هستند) و اوست که در ولادتش شک می شود و بعضی می گویند: در حالیکه در شکم مادرش بود، پدرش فوت نمود… اوست منتظَر الّا اینکه خدا دوست دارد که شیعیان را امتحان کند. در آن هنگام اهل باطل، شک و توهّم خود را آغاز می کنند. ای زُراره اگر آن زمان را دریافتی، پس این دعا را بخوان:
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی
کافی جلد ۱ ص۳۳۷ حدیث۵
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
زمانی مرحوم شیخ ابراهیم حائری در مسجد کوفه معتکف بود، حضرت غائب علیهالسلام را در خواب دید، حضرت به او فرمود: اینها که در اینجا معتکفند، از خوبان و صلحا هستند، ولی هر کدام حاجتی دارد: مال، عیال، خانه، قضای دین، رفع کسالت و مرض و…، ولی هیچکس به فکر من نیست و برای ظهور و فرج من بهطور جدی دعا نمیکند!
در محضر بهجت، ج٣، ص٢۴٨