پیش از آنکه حضرت زهرا علیه السلام به امام حسین علیه السلام باردار شود، جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نازل شد و عرض کرد: «پسری برایت متولد می شود که امتت او را پس از تو شهید می کنند؛ و امامت در نسل اوست». آن حضرت خبر ولادت چنین مولودی را به علی وفاطمه علیه السلام اعلام نمود.
[1]. بحارالانوار: ج 23 ص 246، ج 25 ص 254، ج 36 ص 158، ج 43 ص 245، ج 44ص 231، 233، کمال الدین: ج 2 ص 415. اثبات الهداة: ج1 ص 275. عوامل العلوم: ج 17 ص 23. کامل الزیارات: ص 56. اثبات الوصیة: ص 174. کافی: ج 1 ص 464. علل الشرائع: ج 1 ص 206. /پایگاه موسسه گلهای یاس
استاد_حسینی_قمی :
روزی که امام حسین(ع) به دنیا آمده، خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی گفتند: در جشن ولادت امام حسین(ع) داشتیم گریه میکردیم. گفتند: جشن میلاد گریه ندارد. فرمود: این تنها مولودی است که امشب وقتی جبرئیل آمد تبریک ولایتش را گفت، خبر شهادتش را هم داد. همزمان با تبریک ولادت، خبر شهادت را داد و پیامبر خدا هم به فاطمه زهرا خبر داد و مخفی نکرد. حضرت فرمود: فرزندی که میخواهد قطعه قطعه شود… پیامبر فرمود: نه! در عوض خدا این پاداشها را به او میدهد، نه امام از نسل اوست. شفاء در تربت اوست. صدیقه طاهره عرض کرد: «رضیتُ» راضی شدم.
پایگاه برنامه سمت خدا
حضرت زهرا علیه السلام به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: یا علی، برای او نامی بگذار، امیرالمومنین علیه السلام فرمود:« هرگز زودتر از رسول خدا دربارۀ نام فرزند تصمیم نمی گیرم». پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به علی علیه السلام فرمود: آیا برای پسرم نامی انتخاب کرده ای؟ عرض کرد: « در نام گذاری او از شما سبقت نمی گیرم، یا رسول الله». حضرت فرمود: من نیز برای اسم مولود پیش از خداوند تصمیمی نمی گیرم. آنگاه جبرئیل نازل شدو گفت: یا محمد، پروردگار بلند مرتبه به تو سلام می رساند و می گوید: علی دربرابرموسی است. فرزند خود را همنام فرزندم هارون قرار ده. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: نام فرزند او چه بود؟ عرض کرد: (شبیر) فرمود: زبان من عربی است. عرض کرد: نام اورا «حسین »بگذار.
[1] بحارالانوار: ج 43 ص 238- 241، ج 101 ص 111. عوالم العلوم: ج 17 ص 20. الخصائص الفاطمیة: ج 2 ص 612. اعلام الوری ج 1 ص 427. الجواهر السنیة: ص 239. /پایگاه موسسه گلهای یاس
هنگامی که وارد شدند، جبرئیل طبق دستور خداوند نخست به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم تهنیت گفت، وسپس تسلیت عرض کرد. حضرت پرسید: آیا امت من اورا شهید می کنند؟ عرض کرد: آری. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: آنان از امت من محسوب نمی گردند؛ زیرا هم من از آنها بیزارم و هم خداوند ازایشان بیزاراست. جبرئیل عرض کرد:«یا محمد، من نیز ازآنان بیزارم».
آنگاه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نزد حضرت زهرا علیه السلام رفت و پس از تهنیت وتسلیت خبرشهادت فرزندش حسین علیه السلام را به او داد. فاطمه علیه السلام با شنیدن سخن پدر گریست، اما پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: حسین را نمی کشند مگر پس از آنکه امامی از نسل اومتولد گردد که نسل امامان هدایت کنندۀ پس ازمن از آن فرزند خواهد بود. امامان پس از من اینانند: علی که هدایت کننده است؛ حسن که هدایت شده است، حسین که یاری دهنده است؛ علی بن حسین که یاری شده است؛ محمد بن علی که شفاعت کننده است؛ جعفربن محمد که منبع خیراست؛ موسی بن جعفر که امین است؛ علی بن موسی که رضا است؛ محمد بن علی که سختکوش دردین است؛ علی بن محمد که مورد اعتماد است؛حسن بن علی که عالم (است)
وآخرین امامان است و عیسی بن مریم پشت سراو نماز می خواند. فرزند حسن بن علی که قیام کننده است.
[1] غایة المرام: ج1ص 148، ج2 ص 186، 263. کتاب الاربعین:ص 363. عوالم العلوم: ج 17 ص 13. مدینة المعاجز: ج 3 ص 432. بحارالانوار:ج 43 ص 248، ج 56ص 184. کمال الدین ج 1 ص 282
در شب ولادت امام حسین علیه السلام یکی از ملائکه درآسمان و زمین ندا داد: ای بندگان خدا، لباس حزن و اندوه برتن کنید و مصیبت زده گردید و آه و ناله سردهید؛ چرا که نوۀ محمد سر بریده می شود و مظلوم و مقهور می گردد. آنگاه نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمد و عرض کرد:« ای حبیب خدا، عده ای از فرزندانت را فرقه ای ظالم و طاغی و فاسق از امت تو شهید می کنند.آنان فرزندت حسین پسر دختر طاهرت را در سرزمینی به نام کربلا شهید می کنند».
سپس از زمین کربلا مشتی خاک برداشت و عرض کرد:« این تربت اوست. یا محمد، این تربت را تزد خود نگاه دارو هر گاه دیدی تغییر کرد وسرخ شد و همچون خون گردید، بدان که فرزندت حسین شهید شده است». سپس آن ملک مقداری از تربت امام حسین علیه السلام را برداشت و به آسمان برد. همۀ ملائکه آسمان ها آن تربت را بوییدند و خود را به آن متبرک نموند. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم تربت را دردست گرفت و آن را بویید و بوسید وفرمود: ای حسین، خداوند قاتلت را بکشد و او را درآتش جهنم اندازد. خدایا، در نسل قاتل حسین شخصی مبارکی قرار مده وآنان را درآتش انداز و سرانجامشان را بدترین قرارده.
آنگاه تربت را به همسرش ام سلمه داد و از شهادت تازه مولود در کربلا به او خبرداد و فرمود:« ای ام سلمه، این تربت را همراه داشته باش و پس ازمن آن را محافظت کن. هر گاه دیدی تغییر کرد وسرخ شد و همچون خون تازه گشت، بدان که فرزندم حسین را درکربلا به شهادت رسانده اند».
مدینة المعاجز: ج 3 ص 438. کتاب الفتوح: ج 4 ص 323 / موسسه گلهای یاس