زنی به روحانی مسجد گفت :
من دیگر نمیخوام در مسجد حضور داشته باشم!
روحانی گفت : می تونم بپرسم چرا؟
زن جواب داد : چون یک عده را می بینم که دارند با گوشی صحبت میکنند ،
عدهای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند ،
بعضی ها غیبت میکنند و شایعه پراکنی میکنند ،
بعضی فقط جسمشان اینجاست ،
بعضی ها خوابند ،
بعضی ها به من خیره شده اند …
روحانی ساکت بود ،
بعد گفت :
میتوانم از شما بخواهم کاری برای من انجام دهید قبل از اینکه تصمیم آخر خود را بگیرید؟
زن گفت : حتما چه کاری هست؟
روحانی گفت: میخواهم لیوانی آب را در دست بگیرید و دو مرتبه دور مسجد بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد.
زن گفت : بله می توانم!
زن لیوان را گرفت و دو بار به دور مسجد گردید ، برگشت و گفت : انجام دادم!
روحانی پرسید : کسی را دیدی که با گوشی در حال حرف زدن باشد؟
کسی را دیدی که غیبت کند؟
کسی را دیدی که فکرش جای دیگر باشد؟
کسی را دیدی که خوابیده باشد؟
زن گفت : نمی توانستم چیزی ببینم چون همه حواس من به لیوان آب بود تا چیزی از آن بیرون نریزد …
روحانی گفت:
وقتی هم، به مسجد می آیید باید همه حواس و تمرکزتان به « خدا » باشد.
برای همین است که حضرت محمد (ص) فرمود « مرا پیروی کنید » و نگفت که مسلمانان را دنبال کنید!
نگذارید رابطه شما با خدا به رابطه بقیه با خدا ربط پیدا کند.
بگذارید این رابطه با چگونگی تمرکز تان بر خدا مشخص شود.
نگاهمان به خداوند باشد نه زندگی دیگران و قضاوت کردنشان .
امام_صادق (ع) فرمودند:
السَّعيدُ مَن وَجَدَ في نفسِهِ خَلوَةً يَشغَلُ بها
خوشبخت، كسى است كه براى نفس خود خلوت و فراغتى يابد و به كار اصلاح آن پردازد.
بحارالأنوار، ج78، ص203.
آیتـــ الله بهجت (رحمة الله علیه ):
چرا به این معرفـــت نرسیده ایم که
هر حرفی می زنیــــم قبل از این که
ما بشنویم به گوش امام زمان میرسد،
اگر این مطلب را درک کردیــم حضور و
غیاب حضرت برای ما فرقی نمی کند
کارهایی كه در توفیق یافتن برای سحرخیزی تاثیر دارد:
گناه نکردن در روز
خواب قیلوله
کم خوردن شام شب
سبک خوردن شام شب
زود خوابیدن در شب
با عشق الهی سر بر بالین نهادن
با همت و عزم بیداری، خوابیدن.
برای بیدار شدن از ساعت و مانند آن استفاده کردن
پس از بیداری بلافاصله رختخواب را ترک کردن و آن را جمع نمودن و شرایط را عوض کردن
اگر نماز شب قضا شد، حتماً قضای آن را بجا آوردن
سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، صفحه ۳۳۴ تا ۳۳۸
نویسنده: آیةالله حاج شیخ علی رضائی
٢٠ دلاری كه جورج فلويد آمريكايی سیاهپوست به صاحب مغازه پرداخت كرد؛
فروشنده احتمال داد كه برگه ٢٠ دلاری جعلی است و با پليس تماس ميگيرد.
او فلويد را متهم به استفاده از اسكناسهای جعلی نمود بلافاصله پليس حاضر شد و فاجعه اتفاق افتاد . حادثه ای كه كل آمريكا را فرا گرفت و به آتش و نا امنی كشاند.
جورج فلويد زير زانوی پليس سفيد پوست جان داد در حالی كه فريادمی زد.
*خواهش ميكنم رهايم كن ، نميتوانم نفس بكشم *
امريكا آتش گرفت و مغازه در آتش سوخت و در جريان تحقيقات بعدی مشخص شد كه ورقه ٢٠ دلاری اصل بود و بر خلاف ادعای صاحب مغازه جعلی نبود!
٢٠ دلاری برای پايان دادن به بزرگترين قدرت اقتصادی و نظامی البته پوشالی جهان كافی بود تريليونها و ملياردها دلاری که از مردم ستمديده جهان سوم و مسلمانان مصادره كردند در مقابل يك برگ ٢٠ دلاری دوام نياورد.
تاريخ روزی اين حادثه را در خاطره ها زنده خواهد كرد.
خونهای بيگناهان و خون سليمانی ها هدر نخواهد رفت و موتور محركه اين حركت عظيم است . آمريكا بايد تاوان احراق و تخريب و قتل و جور و فساد و اعمال تروریستی و ضد بشری خود و نقض حقوق بشر و گسترش سلاحهای کشتار جمعی در كشورهای مظلوم اسلامی را بدهد . عدل خداوندی جز اين نيست….
(سبحان الله يمهل و لا يهمل…
(جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا…)
آمریکا در حال غرق شدن است…
افول قدرت آمریکا نزدیک است…